هدیه خصوصیسازی غیرواقعی در فوتبال ایران
ضایعهای به نام قرارداد دلاری
پرسپولیس برای فصل جدید دنبال رفع مشکل در این منطقه است؛ مخصوصا که پیشنهادهای خوبی هم برای علی علیپور رسیده و این احتمال وجود دارد که قرمزها بهترین مهاجم دو سال گذشتهشان را هم از دست بدهند. اگر علیپور برود، پیشانی خط آتش سرخها به شکل عجیبی لخت خواهد شد و آنها نیاز به جذب دو مهاجم تراز اول پیدا میکنند. بر همین اساس از مدتها قبل مذاکرات باشگاه پرسپولیس با مهدی طارمی آغاز شده و سرخپوشان درصدد آن هستند که مهاجم بوشهری سابقشان را برگردانند. این بازیکن به خاطر رفتارهایی که در گذشته داشته و حتی منجر به محرومیت باشگاه شده، از مقبولیت چندانی بین هواداران برخوردار نیست، اما شاید نیاز فنی باعث شده باشد برخی از آنها با چشمپوشی از عقبه طارمی، به حضور دوباره او رضایت بدهند. در عین حال اما نکته عجیبتر به شرط و شروط عجیب خود طارمی مربوط میشود. ابتدا گفته شد او موافقت اولیهاش را برای حضور در پرسپولیس اعلام کرده، اما هر روز که گذشت احتمال این انتقال کمتر شد.
در حال حاضر شایعه شده طارمی برای بازگشت به پرسپولیس تقاضای دستمزد ۶۰۰ هزار دلاری داشته؛ یک مساله عجیب که اگر درست باشد جای بحث زیادی دارد. البته شاید خارج از مرزها چنین پولی به طارمی بدهند، اما به هر حال در شرایط خاص اقتصادی فوتبال ایران، چنین درخواستی زیادهخواهی محض است. طبعا اگر فراهم کردن چنین پولی برای پرسپولیسیها آسان بود، آنها برانکو را حفظ میکردند و کارشان به جایی نمیکشید که الان چهار گوشه دنیا را دنبال مربی بگردند. قیاس پیشنهاد داخلی و خارجی هم در این فقره اشتباه بزرگ دیگری است.
مثلا الان علی علیپور پیشنهاد کتبی و رسمی از بلژیک دارد که طرف اروپایی حاضر است برای جذب او، ۷۰۰ هزار یورو به باشگاه و ۴۰۰ هزار یورو به خودش بدهد؛ خب آیا این یعنی اگر علیپور میخواست با پرسپولیس تمدید کند، باید بیشتر از یک میلیون یورو دستمزد میگرفت؟ مسلما اینطور نیست. مخصوصا در مورد بازیکن خاصی مثل مهدی طارمی که همه فوتبالش را مدیون پرسپولیس است و در ازای این دین بزرگ، ضربات مهیبی به پیکره باشگاه زده، انتظار میرفت او با شرایط بسیار آسانتر از این پیشنهاد پرسپولیسیها را بپذیرد و از آن بهعنوان فرصتی برای جبران مافات استقبال کند؛ اتفاقی که ظاهرا رخ نداده و نخواهد داد. به هر حال چنین رویکردی بین بازیکنان ایرانی کاملا جای نقد دارد، اما کماکان اولویت بالاتر برای ملامت شدن، آن دسته از هوادارانی هستند که هر بار با مطرح شدن نام این نفرات به سرعت گذشته آنها را میبخشند و فراموش میکنند.
پیشنهادهای دلاری از کجا آمد؟
ارائه پیشنهاد دلاری از سوی بازیکنان به باشگاهها، در حال حاضر به یک معضل بزرگ در فوتبال ایران تبدیل شده است؛ دردسری که با توجه به اختلاف چشمگیر قیمت ریال و دلار، باشگاهها را گرفتار کرده است. چند سال پیش که ثبات خوبی بر بازار ارز حاکم شده بود، سازمان لیگ باشگاهها را موظف کرد حتی با بازیکنان خارجی هم قرارداد ریالی ببندند. بعدتر اما فوتبالیستهای خارجی خواهان عقد قرارداد دلاری شدند که به هر حال قابل هضم بود، اما اینکه بازیکن ایرانی هم دستمزد دلاری بخواهد واقعا عجیب است. به نظر میرسد این سنت ابتدا از سوی مالکان جدید تراکتورسازی در فوتبال ایران پا گرفت و حالا به سرعت در حال رایج شدن است. گفته میشود محمدرضا زنوزی ابتدای فصل گذشته با سه کاپیتان تیم ملی یعنی اشکان دژاگه، مسعود شجاعی و احسان حاجصفی قراردادهایی بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار دلار بست.
طبیعی بود که پیچیدن این خبر در فضای فوتبال ایران، باعث تحریک سایر ستارههای ملیپوش شود؛ تا جایی که ظاهرا یکی از بازیکنان استقلال تابستان قبل با حضور در باشگاه خواهان عقد قرارداد یک میلیون دلاری شد و بعد از مخالفت مسوولان، از ایران رفت. به هر حال ممکن است گفته شود تراکتورسازی به خاطر شکل مالکیت خصوصیاش منعی برای انجام این هزینهها ندارد، اما فراموش نکنیم شکل واقعی اداره خصوصی باشگاهها، مبتنی بر اصل سود و زیان و بازگشت هزینههاست. شما فکر میکنید خود تراکتور پارسال در بخش درآمدزایی فقط موفق به برگرداندن یک فقره قرارداد دلاری اشکان دژاگه شد؟ حالا تکلیف باشگاههای دولتی و نیمهدولتی گرفتار با توقعات دلاری بازیکنان که روشن است!
ارسال نظر