نیازی به شلاق نیست!

این بار اما واکنش‌ها به موضوع از اصل خبر مهم‌تر بود. مخصوصا جایی که نایب‌رئیس سرشناس مجلس شورای اسلامی هم وارد داستان شد و با سوگیری‌اش همه را شگفت‌زده کرد. علی مطهری که ظاهرا در دو حوزه فرهنگی و سیاسی تفکرات کاملا متفاوت و شاید متضادی دارد، با لحنی اخم‌آلود خواهان ارائه توضیح از سوی وزیر آموزش و پرورش و نیز برکناری مدیران مدارس مربوطه شده است. اظهارات مطهری در دو روز گذشته با عکس‌العمل‌های زیادی مواجه شده است؛ مخصوصا که او پیش‌تر هم از ضرورت جاری شدن حد بر تماشاگران فحاش سخن گفته و خواستار شلاق خوردن این گروه در محل استادیوم ورزشی شده بود. حالا این دو نقل‌قول کنار هم جمع شده و سرفصل یک بحث اجتماعی داغ را باز کرده است؛ اما آیا واقعا شیوه برخورد با چنین مسائلی باید همین‌قدر خشک و تند باشد؟

مساله بسیار ساده است. به‌طور کلی انسان‌ها و به‌طور خاص بچه‌های خردسال نیاز به شور و شادی دارند. آنها شاید به اقتضای سن و سال‌شان در جایگاه مناسب برای تشخیص صواب از ناصواب نباشند و طبیعتا وظیفه مدیران جامعه است که شادی‌های سالم را در دسترس این گروه قرار بدهند. حالا سوال اینجاست که در این زمینه چه کاری در مدارس ایران صورت گرفته؟ غیر از الگوهای کلیشه‌ای مثل اردوهای جمعی هر از گاهی و نیز زنگ ورزش که عمدتا به‌طور غیرهدفمند اداره می‌شود، کدام برنامه شورآفرین برای کودکان در نظر گرفته شده و چه مجالی به آنها داده‌اند تا انرژی‌شان را خالی کنند؟ به یاد بیاورید که سال گذشته وقتی بازی فینال لیگ قهرمانان آسیا بین پرسپولیس و کاشیمای ژاپن با دستور وزیر آموزش و پرورش در مدارس پخش شد، شاهد چه واکنش‌های عجیب‌وغریبی بودیم. متاسفانه برخی در بدنه جامعه با نگاه سخیف و متعصبانه رنگی این اقدام را زیر سوال بردند و البته شخص وزیر هم بعدها مدعی شد بابت آن تصمیم از برخی نهادها تذکر دریافت کرده و حتی توبیخ شده است.

مگر ساده‌تر از تماشای دسته‌جمعی فوتبال هم داریم؟ وقتی حتی در مقابل این کنش گروهی مفید و بی‌ضرر هم مواضع آهنین گرفته می‌شود، دیگر تکلیف روشن است. سبک زندگی شهری امروز با آپارتمان‌های استیجاری ۴۰ و ۵۰ متری (تازه اگر گیر بیاید!) بچه‌ها را از هرگونه تحرک جسمی باز داشته و بسیاری از والدین برای پر کردن این حفره، آنها را از سن بسیار پایین به سمت دنیای مجازی و استفاده از موبایل و تبلت سوق می‌دهند. اگر قرار باشد مدارس هم طرح و نقشه‌ای برای قبراق نگه داشتن این بچه‌ها نداشته باشند، آینده‌ای نگران‌کننده در کمین‌مان خواهد بود. آیا بهتر نیست به جای تقلا برای برکناری مدیری که عده‌ای دانش‌آموز در مدرسه‌اش جست‌وخیز کرده‌اند، از مسوولان تمام مدارس برای اجرای طرح‌های سالم و خلاقانه با هدف افزایش نشاط بچه‌ها دعوت شود؟

یکی مثل آقای مطهری -که به‌شدت هم اهل تعقیب مسابقات فوتبال است- به درستی نگران بدفرهنگی حاکم بر سکوی ورزشگاه‌ها شده، اما کاش ایشان قبول کنند راه‌حل این معضل تهدید تماشاگران متخلف به شلاق نیست. بخشی از این تیفوسی‌های عاصی، شاید همان کسانی باشند که در نظم خشک و فضای غیرخلاقانه مدارس، تمام شور نوجوانی‌شان سرکوب شده؛ کسانی که فرصتی برای تخلیه احساسات‌شان پیدا نکرده‌اند و انباشت همین هیجان است که در فضای منحصربه‌فرد ورزشگاه در قالب رفتارهای افراطی و برونگرایانه ظاهر می‌شود. اینها کجا باید کار جمعی را یاد بگیرند؟ هوش اجتماعی اینها کجا باید تقویت می‌شده و مهارت بروز خشم و محبت را کجا باید می‌آموخته‌اند؟ پشت همان نیمکت‌هایی که اگر دست از پا خطا کنی تنبیه می‌شوی؟ کاش به جای پاک کردن صورت مساله، اصل نیاز به شادابی فضای مدارس و تغییر این اتمسفر پر از کسالت به رسمیت شناخته شود و به‌دنبال راه‌های سالم شورآفرینی برویم؛ این‌طوری شاید بچه‌هایی تربیت کنیم که در جوانی طعمه هولیگانیسم ورزشگاه‌ها نشوند و برای اصلاح‌شان نیازی به نسخه «شلاق» نباشد.