در مورد دو پرونده جنجالی این روزها
دعواهای فسیلی!
پرده دوم؛ چند روز پیش سندی دستنویس منتشر شد از قرارداد علیکریمی با استقلال که سال ۷۶ بسته شده است. کریمی در آن زمان ۱۹ساله بوده و برای فتح تهران بازی میکرده. ماجرای اینکه او چطور در آستانه پیوستن به استقلال بوده و پس از آن سر از پرسپولیس درآورده را در همه این سالها، همه هواداران فوتبال ایران میدانستهاند. با این وجود انگار انتشار این سند تازه، همه چیز را سر جای اولش برگردانده. طعنهها، کنایهها و کریخوانیها ابعاد جدیدی پیدا کرده و دعوا چنان بالا گرفته که خود کریمی را هم با همه وجود به مسلخ کشانده است. جادوگر سهشنبهشب پیش از خواب در پستی به مسوولان پیشین استقلال طعنه زده که «میدانم کاغذ را به خاطر امضای من نگه داشتهاید» و البته چهارشنبه پس از برخاستن از خواب نیز تصویر کودکیاش را با پیراهن پرسپولیس بارگذاری کرده تا نشان بدهد از ابتدا به همین تیم علاقه داشته و اتهامی بر او وارد نیست.
جانمایه کلام؛ دو هفته است فوتبال ایران تا خرخره آلوده دو داستانی شده که از هر کدام دو دهه گذشته است. قرارداد داخلی علی کریمی با استقلال دقیقا ۲۰سال پیش بسته شد و خود جادوگر هم هرگز آن را انکار نکرد. این درحالی است که در زمان عقد قرارداد، اسم کریمی به گوش هیچکس نخورده بود، اما حالا چند سال از بازنشستگی او میگذرد. همچنین در همان تابستانی که هاشمینسب از پرسپولیس به استقلال رفت، لوییس فیگو هم بارسلونا را به مقصد رئالمادرید ترک کرد. اگر پوشیدن شماره۲۰ استقلال از سوی صاحب پیراهن شماره ۸ پرسپولیس ایران را تکان داد، جابهجایی فیگو بین دشمنان خونی اسپانیایی تمام دنیا را به لرزه انداخت. با این وجود الان هیچ کجای دنیا بحثی در مورد آن ماجرا وجود ندارد و اگر هم سوالی مطرح شود، باز از سوی عادل فردوسیپور ایرانی است که پیش از قرعهکشی جامجهانی بحث آن انتقال را با فیگو باز میکند! راز عقبماندگی فوتبال ما شاید همین باشد؛ همین حجم خوفناک از جدل در مورد گذشته، بهجای توجه به آینده. ما جماعتی هستیم که هنوز برای هم کری فسیلشده ۶ و ۴ میخوانیم، اما در زمین دربیهایمان ملالتبار از آب در میآید. بین گذشته و آینده، ما انتخابمان را کردهایم؛ افسوس!
ارسال نظر