یک خوشحالی غمانگیز
خدا را شکر حق پخش نداریم!
همه اینها درست؟ حالا بیایید یک بار هم از آن طرف به ماجرا نگاه کنیم و شکرگزار باشیم که با وجود این مدیران نابغه و فوقالعاده کارآمد در فوتبال، چیزی به اسم حق پخش تلویزیونی پرداخت نمیشود!
به تازگی رضا درویش، مدیرعامل پرسپولیس بار دیگر بحث حق پخش را مطرح کرده و گفته اگر تلویزیون این پول را به باشگاههای ایرانی بپردازد، آنها هم میتوانند مثل تیمهای عربی بازیکنان با کیفیت خارجی جذب کنند. تردیدی نیست که تحقق این ماجرا میتواند به سود فوتبال ایران باشد و تیمهای ما را در مقابل رقبای مجهز خارجی از حالت «زنگ تفریح» خارج کند. شکی هم نداریم که اگر سالانه مثلا پانصد یا هزار میلیارد تومان به عنوان حق پخش تلویزیونی پرداخت شود، حتما پای برخی بازیکنان باکیفیت اروپایی به ایران باز خواهد شد، اما شوربختانه فقط همین نیست. متاسفیم بگوییم با توجه به سوابق مدیران فوتبال ایران، بخش زیادی از همین پول فرضی هم حیف و میل خواهد شد و به افزایش وحشتناک تورم غیرقابل قبول در این حوزه منجر خواهد شد.
همین حالا که خبری از حق پخش تلویزیونی نیست، فوتبال ایران به شکل عجیبی گران اداره میشود. بارها دستمزدهای پرداختی به بازیکنان معمولی لیگ ایران را زیر ذرهبین بردهایم و با سند و مدرک ثابت کردهایم در پنج لیگ معتبر اروپایی هم خیلی از بازیکنان کمتر از فوتبالیستهای غیرملیپوش لیگ ایران پول میگیرند و تازه بخش زیادی از آن را هم بابت مالیات به دولت میدهند. تصور کنید امروز ما در این لیگ یک بازیکن خیلی معمولی داریم که یک باشگاه حاضر شده فقط برای دریافت رضایتنامه او یک میلیون دلار به باشگاهی دیگر بپردازد. تازه عملکرد این بازیکن در تیم جدیدش هم فاجعهبار بوده. خب وقتی پول نیست و چنین ارقام عجیبی بذل و بخشش میشود، اگر پول باشد دیگر شاهد چه اتفاقاتی خواهیم بود؟ دیگر بگذریم از اینکه بعضی نقلوانتقالات و هزینهکرد پولها در ایران به معنای واقعی کلمه «مشکوک» است و اگر شیر فلکه حق پخش باز شود، «مشکوکتر» هم خواهد شد. بسیار خوشحالتر میشدیم اگر حق پخش را میدادند و این پول به مصارف درست میرسید؛ مثل سرمایهگذاری در بخش سختافزار و فوتبال پایه. رویکرد اغلب مدیران فوتبال ایران اما به شکل دیگری بوده است. همین حالا بازیکنی مثل انزونزی با سابقه حضور در فینال جامجهانی به ایران آمده و پیراهن سپاهان را پوشیده، اما باشگاهش زمین فوتبال هموار ندارد که او روی آن بازی کند؛ در نتیجه این بازیکن و سایر ستارههای سپاهان، سرگردان یک زمین جدید هستند. الان فرض کنید پرسپولیس یا استقلال هم ۱۰برابر امروز هزینه کردند و ستارههای جدید بینالمللی گرفتند؛ هر هفته باید اینها را جمع کنند و بروند به یک ورزشگاه تازه که به قول خودشان چمن آن شبیه زمین کشاورزی است؟ شاید اعتراف تلخ و طعنهآمیزی باشد، اما با این تفاسیر باید گفت زیاد هم بد نیست که حق پخش نداریم، لااقل پول کمتری هدر میرود!