چالشهای ظرفیتسازی نیروگاهی
این در حالی است که اگر رشد اقتصادی کشور ناشی از رشد صنعتی باشد، بهطور حتم مصرف برق با افزایش چشمگیری روبهرو خواهد شد. در این میان افزایش مصرف برق نشان از صنعتیتر شدن کشور، فعالتر شدن کارخانهها و افزایش میزان اشتغال دارد. از این رو همواره باید برای رشد مصرف، برنامهریزی شود و رشد تولید را در نظر داشت. ارزیابیها نشان میدهد در حال حاضر ۷۷هزار مگاوات نیروگاه نصب شده در کشور وجود دارد و پیک مصرف نیز ۵۷هزار مگاوات تخمین زده شده است که معمولا این میزان در فصل تابستان و بهویژه شهریورماه ایجاد میشود. حال این سوال مطرح است که برای اینکه بتوان نگرانی ناشی از افزایش پیک مصرف برق در کشور را کاهش داد، چه باید کرد؟ آیا سرمایهگذاری در حوزه تولید را باید افزایش داد، یا روش دیگری برای حل این موضوع به کار گرفت؟ متولیان صنعت برق ایران همواره بهدلیل سیاستهای جاری در این بخش، بهدنبال ساخت نیروگاهها بودهاند. این در حالی است که در دنیا روشهای دیگری برای پیکزدایی مورد استفاده قرار میگیرد که در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اتصال به کشورهای همسایه شمالی ایران که مصرف آنها در تابستان کم و در زمستان فراوان است، میتواند یکی از راههای خروج کشور از این وضعیت باشد. دومین راه برای جایگزینی سرمایهگذاری در این بخش، جلوگیری از اتلاف انرژی است که میتواند بهعنوان ایجاد یک نیروگاه مجازی در دستور کار قرار گیرد. این اقدام میتواند با بهرهمندی از روشهای نوین، نوسازی تجهیزات، استفاده از ترانسفورماتورهای با تلفات مسی پایین و یک سرمایهگذاری اندک صورت گیرد. از سوی دیگر توجه به انرژیهای تجدیدپذیر که با قیمت مناسبی عرضه میشوند نیز طی چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته است. این موضوع باعث شد سرمایهگذاران داخلی و خارجی به سرمایهگذاری در این بخش ترغیب شوند. ادامه این مسیر باعث میشود نیروگاههایی در کشور تاسیس شوند که به کمک آنان بتوان انرژی برق را ذخیره کرد.
همچنین با استفاده از نیروگاههای نسل جدید تجدیدپذیر، میتوان هم بخشی از مصرف در پیک را جبران کرد و هم آلایندگی ناشی از سوختهای فسیلی را کاهش داد. در بحث سرمایهگذاری در صنعت برق از جمله بحث تولید و ساخت نیروگاهها نیز باید به این نکته توجه داشت که امنیت سرمایهگذاری مورد توجه قرار گیرد. متاسفانه بخش دولتی صنعت برق، در این زمینه کارنامه قابل قبولی ندارد و سرمایهگذاران همواره این نگرانی را داشتهاند که وزارت نیرو نتواند به تعهدات خود عمل کند. همچنین سرمایهگذارانی که در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر فعال هستند، با وجود اینکه مواد قانونی محکمی در قانون حمایت از صنعت برق وجود دارد و در لایحه بودجهای که قانونگذار بهواسطه آن میزان درآمدی برای سرمایهگذاران مشخص کرده که از طریق قبوض برق حاصل میشود، همواره حاشیه امنی نداشتهاند؛ چراکه دولت طی این سالها، برای اجرای این قانون خوب عمل نکرده است. مجموع این عملکردها این پیام را به سرمایهگذاران میدهد که اطمینانی برای استفاده از بیش از ۶۰ هزار میلیارد دلار ظرفیت سرمایهگذاری وجود ندارد و همین امر مانع حضور برندهای معروف جهانی در ایران شده است. این در حالی است که صنعت برق یک صنعت زیرساختی بهشمار میرود که در همه صنایع حضور دارد و باید امنیت و ثبات اقتصادی برای توسعه آن فراهم باشد.
ارسال نظر