«دنیای اقتصاد» پیامدهای شتاب رشد قیمت طلای سیاه را بررسی کرد
سه ریسک پنهان جهش نفتی
«قیمت نفت ۶۴ دلار شد.» این خبری است که روز دوشنبه فضای رسانهای دنیا را پوشش داد. اما هرچند رشد قیمتها خوشحالی کشورهای تولیدکننده نفت را به دنبال دارد، همزمان آژیر خطر را نیز در این کشورها به صدا درمیآورد. بهای نفت ظرف ۴ ماه گذشته بیش از ۴۲ درصد رشد کرده است، این رشد شدیدی است و در صورت تداوم میتواند فتیله تحولات دیگری را روشن کند.
در واقع با وجود حضور تولیدکنندگان نفت شیل در آمریکا، رشد قیمت نفت به معنای افزایش پتانسیل افت قیمتها نیز هست؛ این یعنی خروج دوباره کنترل بازار نفت از دستان اوپک. اما این تنها ریسک بازاری رشد قیمتها است. تهدیدهای نفت گران برای کشورهای منطقه ممکن است بسیار خطرناکتر از تهدیدهای بازاری آن باشد. رشد قیمت نفت میتواند موجب رها شدن اصلاحات اقتصادی باشد که ظرف دو سال گذشته در کشورهای نفتخیز آغاز شده است، این یعنی وابستگی بیشتر به نفت و ادامه مسیری که سالها است این کشورها طی کردهاند. اما رشد قیمت نفت به معنای بودجه بیشتر برای واردات تسلیحات نظامی نیز هست، این یعنی احتمال افزایش تنشها در منطقه بیشتر میشود. اینها ریسکهای احتمالی است که ممکن است به دنبال شوک قیمتی در بازار نفت رخ دهد؛ ریسکهایی که تحولات اخیر منطقه احتمال وقوع آنها را بیشتر میکند.
نفت چطور ۶۴ دلاری شد؟
نفت روز دوشنبه نزدیک به ۳ درصد رشد کرد و به بیشترین سطح طی دو سال و نیم گذشته رسید. بر این اساس، بهای نفت خام آمریکا در پایان این روز با ۷/ ۱ دلار رشد به ۳۵/ ۵۷ بر بشکه رسید و شاخص نفت برنت نیز با رشد ۲/ ۲ دلاری در قیمت ۲۷/ ۶۴ دلار بر بشکه به فروش رسید. روز گذشته نیز نفت توانست این سطوح قیمتی را حفظ کند و حول و حوش همین قیمتها نوسان کرد. دو ریسک ژئوپلیتیک عامل افزایش قیمتها بود؛ اول تحولات داخلی عربستان و دوم حمله موشکی یمن به این کشور. محمد بنسلمان، ولیعهد قدرتطلب عربستان سعودی، شامگاه یکشنبه دستور دستگیری تعدادی از وزرا، شاهزادگان و سرمایهگذاران سعودی را صادر کرد که برخی از آن با عنوان «فاز اول مبارزه با فساد» یاد کردند. در واقع گفته میشود بنسلمان این اقدام را برای مبارزه با مفاسد اقتصادی انجام داده است. این در حالی است که شواهد بسیاری از بالا گرفتن جنگ قدرت در لایههای خاندان سعودی خبر میدهند و دستگیریهای اخیر نیز از نشانههای وقوع این جنگ است. این تحولات در حالحاضر بر سیاستهای نفتی عربستان تاثیر نخواهد داشت، چراکه بنسلمان پیش از این خود از تمدید توافق اوپک حمایت کرده بود. با این حال وقایع اخیر عربستان احتمال بیشتر شدن تنش در داخل عربستان و وقوع درگیریهای داخلی در این کشور را افزایش داده است. موضوعی که میتواند بهشدت بر بهای نفت اثرگذار باشد.
اما این تنها بخشی از وقایع روزهای گذشته است. همزمان با وقایع عربستان، نیروهای ارتش یمن و انصارالله، ریاض را مورد حمله موشکی قرار دادند. هرچند که موشک پرتاب شده توسط پدافند ضدموشکی ریاض منهدم شد و خسارتی به دنبال نداشت، اما این اتفاق نگرانیها از افزایش تنش در منطقه بهخصوص بین ایران و عربستان را افزایش داده است. چراکه ابتدا دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و سپس مقامات سعودی با طرح ادعاهایی این حمله موشکی را به ایران ربط دادند. عربستان سعودی میگوید موشک دوربرد حوثیهای یمن را اقدام نظامی مستقیم از طرف ایران تلقی میکند و حق تلافی را برای خود محفوظ میداند.
احتمال وقوع جنگ در منطقهای که قلب ذخایر نفت جهان محسوب میشود عاملی نیست که بازار نفت آن را نادیده بگیرد. توماس وارگا، تحلیلگر PIV OIL در گفتوگو با رویترز میگوید: مجموع تولید دو کشور حدود ۱۴ میلیون بشکه در روز است، طبیعی است که زمانی که این دو کشور روبهروی هم قرار میگیرند و مستقیم به هم خیره میشوند قیمت نفت جهش کند. به گفته ناظران بازار احتمال وقوع درگیری بین ایران و عربستان حتی از وقایع رخداده در خاندان سعودی نیز برای بازار نفت بااهمیتتر است. به گزارش رویترز، اولیور یاکوب، استراتژیست موسسه Petromatrix، میگوید: «عربستان سعودی واقعا قصد دارد اقداماتی علیه ایران شروع کند و این به نظر من بسیار بیشتر از مساله داخلی این کشور بر بازار نفت اثرگذار است.» به گفته این کارشناس بازار نفت، این موضوع میتواند به دو شکل در بازار اثرگذار باشد. اول اینکه ریسکهای ژئوپلیتیک عرضه جهانی نفت را افزایش میدهد و دوم، نگهداشتن توافق و اجماع در اوپک را دشوارتر میکند. اشاره یاکوب به توافقی است که اعضای اوپک با برخی متحدانشان در خارج از این سازمان انجام دادند تا عرضه جهانی نفت را روزانه ۸/ ۱ میلیون بشکه کاهش دهند. این ایده در حالی مطرح میشود که اوپک معمولا تلاش میکند مشکلات و درگیریهای داخلی بین اعضا بر تصمیمات این سازمان اثرگذار نباشد. بهطور مثال در زمان جنگ ایران و عراق با وجود اینکه تنشها بین دو کشور در بیشترین سطح خود قرار داشت اما این اختلافات در نشستهای اوپک و تصمیمات این سازمان تاثیرگذار نبود.
۴۲ درصد رشد قیمت نفت
بهای نفت برنت ۲۲ ژوئن مصادف با اول تیر به ۴۵ دلار بر بشکه رسید. در آن زمان نگرانی از افزایش تولید نفت شیل، رشد تولیدات لیبی و نیجریه و ضعف در سمت تقاضای بازار نفت در نیمه اول سال موجب افت قیمتها شده بود. با این حال درست از آن زمان قیمت نفت در مسیر افزایشی قرار گرفته و تاکنون حدود ۴۲ درصد رشد کرده است. رشد شدید تقاضا برای نفت، کاهش موجودی انبارهای نفتی، احتمال تمدید توافق اوپک و ریسکهای ژئوپلیتیک(احتمال تحریم مجدد ایران، درگیری بین اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق و وقایع اخیر) مهمترین اهرم رشد قیمت نفت محسوب میشوند. اما رشد ۴۲ درصدی نفت در بطن خود خطراتی را نیز برای بازار و همچنین شرایط کشورهای منطقه دارد. تهدیدهایی که به سه دسته تقسیم میشوند. دسته اول خطر متزلزل شدن مجدد بازار نفت است.
سه ریسک بازاری رشد قیمت نفت
ریسکهای بازاری رشد شدید قیمتها را میتوان در سه دسته تقسیم کرد. اول اینکه در حال حاضر احتمال افزایش تولید نفت شیل و بازگشت مازاد عرضه به بازار نفت بیش از هر زمان دیگری شده و این میتواند بار دیگر کنترل بازار نفت را از دست اوپک خارج کند. تعداد دکلها ی حفاری در آمریکا هفته گذشته ۸ مورد کاهش یافت و به ۷۲۹ دکل رسید، برخی با استناد به آمار ماهانه تولید نفت این کشور که به شکل قابل توجهی از آمار هفتگی کمتر است و همچنین توقف رشد تولید دکلها، اعلام میکنند که تولیدکنندگان شیل بالاخره به بحران تولید رسیدهاند و آنقدری که گمان میشد نمیتوانند تولید کنند.
این نظرات در حالی مطرح میشود که تعداد دکلهای فعال در میادین نفتی آمریکا همچنان حدود ۶۲ درصد بیشتر از تعداد آنها در سال گذشته است. این موضوع به معنای پتانسیل بالای رشد تولید نفت آمریکاست. تولید نفت این کشور بر اساس گزارش هفته گذشته اداره اطلاعات انرژی آمریکا ۴۶ هزار بشکه افزایش یافته و به ۵۵/ ۹ میلیون بشکه در روز رسیده و بسیاری از برآوردها از ادامه آن و رسیدن به ۱۰ میلیون بشکه در روز در سال آینده خبر میدهند. نفت ۶۰ دلاری میتواند قدرت رشد تولیدات شیل را بیشتر کند و کنترل بازار بار دیگر در دستان تولیدکنندگان شیل قرار گیرد.
عامل دوم به بازار آتی باز میگردد. در حال حاضر تعداد معاملات انتظار برای رشد قیمتها در بازار آتی نفت به رکورد کمسابقهای رسیده و این خود هرچند تا کنون به رشد قیمتها کمک کرده است اما در حال حاضر تهدید بزرگی نیز برای بازار نفت محسوب میشود. در واقع با انباشته شدن تعداد قراردادها در موقعیت انتظار برای رشد قیمت نفت یا همان آپشن خرید (Long Posision) احتمال فروش این قراردادها و افت قیمتها بسیار زیاد میشود. از این رو کارشناسان UBS در یادداشتی اعلام کردند: «در صورتی که تهدیدهای عربستان و تنشهای این کشور با یمن افزایش نیابد، قیمت نفت به زیر ۶۰ دلار خواهد رسید.»
از سوی دیگر، هر چند گفته میشود نفت کالایی کمکشش است و رشد یا کاهش قیمتها در کوتاهمدت نمیتواند بر میزان تقاضا برای آن اثرگذار باشد، با این حال رشدهای اخیر میتواند رشد تقاضا برای نفت را که عامل افزایش قیمتها بود متوقف کند. بهطور مثال رشد شدید تقاضای چین یکی از عوامل افزایش قیمت نفت و کاهش مازاد عرضه در بازار نفت در ماههای اخیر بوده است. این کشور در سال ۲۰۱۵ یعنی زمانی که قیمت نفت حدود ۵۰ دلار بود حدود ۲۴ میلیارد دلار برای گسترش ذخایر نفتی خود هزینه کرده و در حال حاضر حدود ۸۵۰ میلیون بشکه ظرفیت ذخیرهسازی نفت دارد. چین در سال جاری به شدت واردات خود را افزایش داد بهطوریکه حدود نیمی از رشد تقاضای جهانی را به خود اختصاص داده است. واردات نفت این کشور بیشتر از رشد تقاضای داخلی آن بوده و بخشی از آن در انبارهای آن ذخیره شده است. از این رو این احتمال وجود دارد که با رشد قیمتها این کشور خرید نفت برای پر کردن ذخایر خود را کاهش دهد و موجب کاهش تقاضای جهانی نفت شود. همچنین ممکن است برخی کشورهای واردکننده نفت برای کاهش هزینههای خود اقدام به استفاده از ذخایر خود کنند. اما این تنها تاثیر احتمالی کوتاهمدت و آنی رشد قیمت نفت بر تقاضا است. رشد قیمت نفت میتواند بر اقتصاد جهانی تاثیر داشته و کاهش رشد جهانی اقتصاد را به دنبال داشته باشد چراکه معمولا در شوکهای قیمتی نفت، شاهد افزایش هزینه تولید در صنایع هستیم که کاهش رشد اقتصادی را به دنبال دارد.
توقف مسیر اصلاحات اقتصادی؟
فشار افت قیمت نفت بر اقتصاد کشورهای نفتی به شروع یک دسته از اقدامات اصلاحی در این کشورها منجر شد. در دو سال اخیر غالب کشورهای نفتخیز تلاش کردهاند که برای جبران کسری بودجه، هزینههای خود را کاهش دهند و یکسری از ریخت و پاشهای خود را متوقف کردند. بهطور مثال، حداقل ۱۰ کشور از کشورهای خاورمیانه به اصلاح قیمت بنزین و کاهش یارانه سوخت اقدام کردهاند. نتیجه این اقدامات کاهش هزینه سربهسری قیمت نفت در بودجه کشورهای نفتخیز بوده است. آنطور که بانک جهانی در آخرین گزارش خود اعلام کرده، نقطه سربهسری قیمت نفت در غالب کشورهای حاشیه خلیج فارس در سال جاری بین ۵۰ تا ۷۰ دلار خواهد بود به این معنا که بودجه این کشورها در قیمتهای یادشده تامین میشود. این در حالی است که در سال ۲۰۱۴ یعنی زمانی که قیمت نفت شروع به کاهش کرد قیمت سربهسری این کشورها غالبا بالای ۱۰۰ دلار بود. با این حال از آنجا که این اصلاحات به دنبال فشارهای اقتصادی ناشی از افت قیمت نفت رخ داده، با افزایش مجدد قیمتها احتمالا بسیاری از آنها رها شده و وابستگی کشورهای تولیدکننده نفت به طلای سیاه مجددا افزایش یابد.
افزایش تنشهای خاورمیانه؟
خاورمیانه همواره محل درگیری و نزاع بوده است. دخالت قدرتهای جهانی در نظم منطقه و همچنین اختلافات قومی و مذهبی موجب شده که همواره ریسک وقوع درگیری در این منطقه در سطح بالایی قرار داشته باشد. افت قیمت نفت و به دنبال آن فشارهای اقتصادی میتواند به کاهش تنشهای منطقهای چه از بعد داخلی و چه از بعد خارجی منجر شود. چراکه در شرایطی که به دلیل افت درآمدهای نفتی، کشورها نمیتوانند هزینههای جاری خود را جبران کنند، وقوع جنگهای داخلی و خارجی میتواند هزینهها را چند برابر کرده و دولتهای منطقه را در تنگنای بیشتری قرار دهد. اما در شرایطی که قیمت نفت رشد میکند، کشورهای منطقه از پشتوانه مالی بهتری برخوردارند و با این پشتوانه مالی جسارت بیشتری برای مقابله با دشمنان داخلی و خارجی خود دارند. این موضوع میتواند یکی از عوامل وقوع تنشهای داخلی عربستان در روزهای اخیر باشد. اما این درگیریها همانطور که این روزها میبینیم به رشد قیمت نفت در بازارهای جهانی نیز منجر شده است. از این رو میتواند این سیگنال را به کشورهای منطقه و بهخصوص عربستان سعودی که پسر سلمان در آن مشغول یکهتازی است بدهد که تندروی بیشتر میتواند به رشد قیمت نفت و درآمد بیشتر منجر شود و این کشورها را به صرافت افزایش درگیریهای منطقهای بیندازد.
ارسال نظر