چالشهای ژئوپلیتیک، مسیر توسعه بخش معدن استرالیا را تغییر داد
دروازه جدید معدنکاری تا ۲۰۵۰
این سند تاکید دارد سلیکون بهعنوان مادهای که توانایی بالایی در ذخیره انرژی دارد، قادر است بهعنوان بال فناوری فوتو- ولتائیک خورشیدی کمک شایانی به استفاده بیشتر از این نوع انرژی در جهان کند. این سند که با همکاری شرکت CSIRO تهیه شده، استرالیا را بزرگترین بازیگر بخش معدن در طول سه دهه آینده میداند ضمن اینکه این کشور قادر خواهد بود حدود نیمی از اهداف کربن صفر را تا افق ۲۰۳۰ اجرایی کند. دلیل این موضوع برخورداری این کشور از منابع عظیمی است که میتوان از آنها سیلیکون استخراج کرد. سند اقدام استرالیا در زمینه سیلیکون (Australian Silicon Action Plan) که با استناد به گزارشهای PricewaterhouseCoopers و نیز برخی گروههای مشاوره نظیر CRU Consulting تهیه شده، تاکید دارد با اجرای برخی اقدامات از سوی دولت استرالیا میتوان به نقشآفرینی پررنگ این کشور در زنجیره ارزش سیلیکون امیدوار بود و بخشاعظم فناوریهای مبتنی بر استخراج کوارتز را در استرالیا گسترش داد.
سند نشان میدهد استقرار جهانی فناوری انرژی خورشیدی برای موفقیت انتقال انرژی جهانی به عصر بدونکربن بسیار مهم خواهد بود. پیشبینیها نشان میدهد تا سال۲۰۵۰، انرژیهای خورشیدی و سایر انرژیهای تجدیدپذیر منبع اصلی تولید انرژی در سطح جهان هستند؛ در واقع مبنای آیندهنگری این سند تحلیلی است که از آینده بخش انرژی دارد. سند تاکید دارد انتقال به عصر انرژی پاک در مقیاس و سرعت در حال تسریع است و تنشهای ژئوپلیتیکی و همهگیری کووید-۱۹ شکنندگی زنجیرههای تامین فعلی استرالیا و خطرات مرتبط با زنجیرههای تامین انرژی بسیار متمرکز را برجسته کردهاست. این سند با اشاره به این موضوع که استرالیا دارای منابع خورشیدی پیشرو در جهان و توده زمین وسیعی است که به این کشور امکان میدهد استقرار در مقیاس را تسهیل و هزینه تولید سیلیکون را کاهش دهد، بر پویایی این مزیت برای تحول اقتصادی استرالیا تاکید دارد. برمبنای تحلیل سند سیلیکون استرالیا، این مزایا باید برای دستیابی به اهداف ملی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای حداقل تا ۴۳درصد تا سال۲۰۳۰ و رسیدن به صفر خالص تا سال۲۰۵۰ مورداستفاده قرار گیرد و امکان صادرات انرژی به سایر کشورها برای کمک بهدستیابی به اهداف خالص صفر آنها و ایجاد صنعت هیدروژن سبز محلی را فراهم کند. اهمیت جهانی این امر مستلزم تشدید سریع و در مقیاس بزرگ در تاسیسات انرژی خورشیدی است که چالشهایی در پیش خواهد بود. برای نمونه اولا با توجه به اختلالات و خطرات موجود در محیط اقتصاد کلان جهانی، دستیابی به استقلال انرژی یک اولویت برای دولت استرالیا است، اما استرالیا بهطور کامل به زنجیرههای تامین خارج از کشور برای سلولهای خورشیدی متکی است. زنجیره تامین فعلی سلولهای خورشیدی که فناوری موردنیاز برای تولید انرژی خورشیدی است باید متحول شود.
دوم اینکه تمرکز بر مسائل زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) و تمایل به شفافیت نیاز به ساخت یک زنجیره تامین پویا در بخش سلولهای خورشیدی را حیاتی ساخته که این امر خود مستلزم برخورداری از منابع قابلتوجه سیلیکون و پلیسیلیکون و تولید این دو در مقادیر چشمگیر است.
از آنجا که فناوری سلولهای خورشیدی تحتنظارت شدیدی از سوی کشورهای دارنده این فناوری است، خطر ازدسترفتن این موقعیت برای کشور جدی است. از آنجا که زنجیره تامین کنونی مشکلاتی جدی در زمینه توسعه پایدار از جمله شدت انرژی بالا، یا مسائل بردهداری مدرن را بههمراه دارد، نیاز فوری استرالیا برای اقدام در بخش سیلیکون موضوعی چندبعدی است. استرالیا در حالحاضر در خطر ازدستدادن مزایای اقتصادی و اجتماعی صنعت سیلیکون است و تولیدات محلی و صنایع این بخش که ارزشافزوده بالایی دارند، میتوانند در زنجیره تامین سیلیکون و سلولهای خورشیدی مزیتهای تازهای را برای اقتصاد استرالیا به ارمغان بیاورند. موضوعی که علاوهبر تزریق پایداری به اقتصاد استرالیا، نسلهای آینده را از موهبت ثروت چشمگیر و رفاه گسترده برخوردار کرده و امنیت اقتصادی و استقلال انرژی کشور را تضمین میکند. این مهم اما الزاماتی دارد که در سند به آن توجه شدهاست.
برای نمونه مساله بازیافت سیلیکون موضوعی است که بهشدت باید موردتوجه قرار گیرد. از آنجا که زنجیره تامین سلیکون بهشدت فشرده و با زنجیره تولید سلولهای خورشیدی بههم پیوسته است، توسعهدهندگان این محصولات باید از هماکنون به مقوله بازیافت و ملاحظات پایان عمر سلولهای خورشیدی توجه کنند. توجه به اقتصاد چرخهای و نگرشهای وابسته احتمالا بتواند در این زمینه راهگشا باشد. سند ASAP مسیری را برای استرالیا ترسیم کرده که در پایان دوره وضعیت کشور در بخش تولید سیلیکون و سلولهای خورشیدی ارتقا پیدا کرده باشد. در این مسیر ضرورت سرمایهگذاری در معادن سیلیکون توسط معدنکاران استرالیا و ریسک روی ساخت سلول خورشیدی و فناوریهای وابسته به فوتو- ولتائیک بارها تکرار شدهاست. برهمین مبنا نیز سند توسعه سیلیکون استرالیا سه افق راهبردی را متصور شدهاست.
افق اول؛ تولید سیلیکون
گام نخست تحقق اهداف استرالیا در این بخش، توسعه سرمایهگذاری برای تولید سیلیکون است. این مهم چه برای تولید سیلیکون و چه تولید سلول خورشیدی بسیار حیاتی است. سند توصیه کرده برای ایجاد انگیزه جهت تامین مواد خام و ایجاد ظرفیت تولید سیلیکون در استرالیا، لازم است اولا استانداردهای صنعتی برای تولید کیفی کوارتز جهت استفاده در زنجیره تامین سلول خورشیدی تدوین شود. در عینحال در قدم بعدی بازیافت در فرآیند تولید ادغام شده و تولید انرژی تجدیدپذیر و بازیافت انرژی باهم در زنجیره ارزش سیلیکون دیده شود. سومین اقدام، کسب اطمینان از شفافیت کاری توسعهدهندگان و اپراتورهای پروژه انرژی خورشیدی درباره خطرات و مزایای توسعه این انرژی است. با هدف تسریع در رشد این بخش در مراحل اولیه نیز، در گامهای بعدی تامینمالی و ایجاد تسهیلات آزمایشی برای حمایت از صنعت سیلیکون، ارائه مشوقهای «محلی» برای توسعه پروژههای جدید خورشیدی، اتخاذ نقش «بازارساز» در همکاری با شرکای بینالمللی و توسعه زنجیره تامین جدید از طریق حمایت مالی هدفمند کمریسک باید در دستور کار قرار گیرد. در گامهای بعدی نیز تحریک سازندگان به اختراع و ارائه فناوریهای ذوب و فرآوری سیلیکون یا مشارکت در ابتکارات بینالمللی تحقیق و توسعه از جمله اقداماتی است که به دولت برای گسترش صنعت سلیکون توصیه شدهاست.
افق دوم؛ ساخت کارخانههای تولید سلول خورشیدی
در این گام، افق مدنظر دولت استرالیا توسعه بخش سیلیکون و گسترش زنجیره ارزش این بخش است. افزایش ظرفیت تولید داخلی مادهسیلیکون، تلاش برای تبدیل این مادهبه شمش، سلول و دیسکهای قابل فروش در مقیاس انبوه، در کنار توسعه سرمایهگذاری د رتحقیق و توسعه این بخش از جمله اقداماتی است که تقویتکننده گام دوم افقسازی بخش سیلیکون در کشور استرالیاست. سند تاکید دارد با ارتقای قابلیتهای تولیدی کشور در بخش عرضه شمش، دیسک و سلولهای سیلیکونی، سرمایهگذاری در ساخت ماژول و ساختارهای بازیافت سیلیکون در کنار کاوش در فناوریهای این بخش، افق دوم بخش سیلیکون استرالیا محقق خواهد شد.
افق سوم؛ زنجیره تامین یکپارچه
در این بخش نیز اقدامات تکمیلی که برای حرکت صنایع سیلیکون کشور به سمت یک زنجیره تامین سلول خورشیدی یکپارچه، کمکربن و چرخهای ضروری هستند، از سوی دولت استرالیا در دستور کار قرار گیرند. توسعه قابلیتهای تولید پلیسیلیکون در کنار افزایش تمرکز بر تحقیق و توسعه و افزایش سرمایهگذاری در فناوریهای نوظهور که آینده این بخش را متحول میسازد، دیگر اقدامی است که نقشآفرینی بلامنازع استرالیا در این زنجیره نوپدید صنایع معدنی را تضمین میکند.
بهطور کلی بهنظر میرسد استرالیا با طراحی یک سیاست صنعتی برای بخش معدن در تلاش است تا چارچوبی را برای زنجیره سیلیکون ایجاد کند که بازیگران این بخش بعد از شکلدادن بنگاههای خود با حمایت و هدایت دولت، آزادانه در مسیر ساخت یک زنجیره ارزش توانمند و رقابتی گام برداشته و علاوهبر کمک به استقلال انرژی استرالیا تا افق۲۰۵۰، ارزآوری کشور در این بخش از محل صادرات مواد اولیه و فناوریهای وابسته را گسترش دهند.