دانش و مهارت اندک فعالان معدنی، به مرور نگرانکننده خواهد شد
بحران سرمایهگذاری در آموزش معدنکاری
در صنایع ایران به اهمیت این ابزار توجه کافی نشده بود، اما خوشبختانه در سالهای اخیر صنایع مادر کشور بهدنبال فراگیری دانش جدید از کارگران معدن تا مدیران ارشد بودهاند. آموزش بخشی حیاتی و تاثیرگذار در هر صنعتی بهشمار میرود. آموزش و یادگیری مهارتها در بخش معدن اهمیت دوچندان پیدا میکند. تمامی مراحل صنایع معدنی از سنگ تا محصول نهایی نیازمند نیروی انسانی متخصص و با دانشفنی بالا است. نمیتوان بدون داشتن آگاهی از علم اکتشافات به این امر پرداخت و یک متخصص استخراج را در بخش بازاریابی و فروش بهکار گرفت. اهمیت آموزش در بخش معدن را میتوان با سه مزیت بیان کرد.
۱- افزایش بهرهوری: استفاده از نیروی کار متخصص در بخش معدن و صنعت معدنی، باعث کاهش اشتباهات انسانی و افزایش بازده و بهرهوری میشود. این افزایش بهرهوری از معدن شروع میشود و تا کارخانه و محصول نهایی ادامه پیدا میکند، بنابراین قطعا یک معدندار یا یک کارخانهدار (فرآوری) محصولات معدنی، اگر بداند که با هزینهکردن در بحث آموزش میتواند سود خود را چندین برابر کند، حتما هزینه آموزش را تقبل خواهد کرد یا از نیروی انسانی ماهر و با دانش استفاده خواهد کرد.
۲- افزایش ایمنی کار: آموزشهای ایمنی در تمام کارخانهها و معادن دنیا از الزامات اولیه استخدام بهشمار میروند. جان یک شخص مهمترین دارایی وی است. کارفرما نیز به نیروی انسانی استخدامشده خود نیاز دارد، پس دلیل اینکه دورههای آموزشی ایمنی گذرانده نمیشود، چیست؟ چرا کارگران از ریسک بالای خطرات کار، آگاه نیستند؟
۳- افزایش طول عمر و سلامتی کارکنان: معمولا کارگران معدن و کارخانجات، تعداد محدودی از حرکات را به کرات انجام میدهند. این امر هم میتواند آسیب فیزیکی و هم آسیب روحی به آنها وارد آورد. آموزش مهارتهای ذهنی و ارائه برنامههای ورزشی و تفریحی میتواند از این آسیبها جلوگیری کند. به نظر میرسد مزیتهای آموزش، میتواند هر فعال معدنی را مجاب کند تا مهارت افزایی و کسب دانش را در اولویت قرار دهد. متولیان این حوزه باید به فرهنگسازی بپردازند تا هزینههای آموزش را بهعنوان سرمایهگذاری روی نیروی انسانی معرفی کنند. سیداحمد بزاز جزایری، مدیر سابق منابع انسانی و پشتیبانی ایمیدرو و عضو هیاتموسس انجمن علمیآموزش و توسعه منابع انسانی ایران در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» در رابطه با میزان دانش و مهارت مرتبط با معدن در میان فعالان معدنی ایران گفت: چند سالپیش در همین حوزه به جمعآوری داده پرداختیم. آماری که بهدست آوردیم بسیار جالب و درعینحال تلخ بود. بیشتر افرادی که در معادن فعال هستند، فاقددانش و علم موردنیاز بوده و حتی تخصص کافی و مرتبط را ندارند. تنها ۱۵ تا ۲۰درصد فعالان معدنی تخصص مرتبط با معدن و صنایع معدنی دارند. این نکته حاکی از آن است که آموزش معدنکاران و مدیران معدنی، الزامی است. آنچه از اطلاعات جمعآوری شده برداشتمیشود این است که برخی از معدنداران و معدنکاران نمیدانند چگونه موادخام معدنی را فرآوری کنند، چگونه برای محصول بازاریابی کنند که بتوانند آن را بهفروش برسانند و حتی دانش کافی برای حفظ و توسعه معدن خود را ندارند. وی در ادامه در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان آموزشی کارآ و هدفمند را در بخش معدن ارائه داد؟ گفت: اگر بخواهیم یک آموزش، یادگیری و بهسازی کارآ و هدفمند را تجربه کنیم، باید در نظر داشته باشیم که آموزش، هزینه نیست، یک نوع سرمایهگذاری است. بعضی از معدنکاران به دلیل اینکه شرکت در کلاسهای آموزشی شامل هزینه میشود، از حضور در این کلاسها امتناع میکنند، اما نمیدانند که عدمآگاهی میتواند هزینهای سنگینتر را در پی داشته باشد. افراد باید بدانند که آموزش نوعی سرمایهگذاری است. جزایری ادامه داد: قدم بعدی برنامهریزی برای یک آموزش هدفمند است. باید مشخص شود که چه دانشی موردنیاز کدام گروه است؟ چگونه میتوان شکاف دانشی، مهارتی و بینشی فراگیر را برطرف کرد؟ سپس مسیر یادگیری باید مشخص شود. اینکه از چه کسی و به چه روشی دانش موردنیاز باید منتقل شود. پس اولین کار برای شروع یک بسته آموزشی این است که سطح دانش افراد را ارزیابی کنیم. به نیازهای آنها واقف شویم و بدانیم که کدام علوم و مهارتها را باید به آنها آموزش دهیم، سپس یک برنامه یادگیری و بهسازی باید تدوین شود. در آخر مسیر یادگیری باید ترسیم شود. اگر این سه مرحله انجام شود، مطمئنا آموزش، یادگیری و بهسازی اثربخشی را شاهد خواهیم بود. وی با تاکید بر اهلیت و بادانشبودن متولیان آموزش در ایران گفت: از طرف دیگر متولیان آموزش نیز باید دانش کافی برای امر آموزش را داشته باشند. امروزه سازمانهای سایر کشورها، کسانی را متولی بخش آموزش میکنند که از تخصص منابع انسانی برخوردارند، در واقع داشتن دانش کافی و علاقه بهکار آموزش و یادگیری از نشانههای آنها است، اما در ایران و سازمانهای ایرانی کسانی اداره امور آموزشی را بر عهده دارند که هیچگونه تخصصی در این موضوع ندارند. برای داشتن آموزشی اثربخش، استانداردها و مدلهایی وجود دارد که میتوانند از این مدلها استفاده کنند.
جزایری به تشریح یک مدل آموزشی استاندارد که امروزه مورداستفاده قرار میگیرد، پرداخت و گفت: خوشبختانه در ایران انجمن آموزش و توسعه منابع انسانی که یک انجمن علمی و دانشمحور است تشکیل شده است. در این انجمن یک مدل یادگیری طراحی شده است که سالهاست از آن استفاده میشود. این مدل ۹مولفه دارد که شامل این موارد میشود: رهبری آموزش و توسعه، فرهنگ یادگیری، داشتن استراتژی، فرآیند آموزش و شناسایی نیازها، طراحی و برنامهریزی آموزش، مدیریت اجرا، ارزیابی افراد آموزشدیده و بررسی نتایج عملکردی و کلیدی آموزش و یادگیری.
وی در پاسخ به این سوال که متولی اصلی آموزش در حوزه معدن و صنایع معدنی کیست؟ گفت: به عقیده من اولین متولی آموزش در حوزه معدن، خود معدندار است. کسانی که پروانه بهرهبرداری دارند، اما این امر باید بهصورت منسجم انجام شود. ایمیدرو در یک مقطع زمانی این مسوولیت را برعهده گرفت. شرکتهای معدنی وابسته و تحتپوشش دولت، خود بخش آموزش داشتند. ایمیدرو بهعنوان متولی آموزش دانش معدن به بخشخصوصی شناخته شد. این امر، بسیار مفید بود. ابتدا با نیازسنجی شروع شد، سپس با برگزاری دورههای آموزشی در کلیه استانهای کشور ادامه پیدا کرد، اما در سالهای بعد این روند تضعیف شد و نتوانست با قدرت سابق ادامه پیدا کند. به گفته جزایری، امروزه آموزش بخش معدن قطعا به متولی نیاز دارد. به عقیده من نیاز معدنکاران برطرف نشده است. باید نیازسنجی با دقت بیشتری انجام شود تا علوم کاربردی و موردنیاز آنها شناسایی و به آنها آموزش داده شود. برای پیگیری بهتر امور آموزش باید معدنکاران، سازمانهای صمت استانها و ایمیدرو باهم همکاری کنند تا نتیجه مطلوب موردنظر محقق شود.