انعطافپذیری طرح تفصیلی تهران نقطه ضعف یا قوت؟
طرح جامع ساختاری -راهبردی شهر تهران ( طرح جامع جدید مصوب آذرماه ۸۶) که طرح تفصیلی جدید شهر تهران در قالب تفکیک شهر به ۲۲ منطقه بر اساس آن تهیه شده است بر اساس اسناد هدایت کلان کشور تدوین شده است (از جمله سند چشمانداز ۲۰ ساله) و قرار بر این بوده که شهر تهران در افق ۱۴۰۴ شهری دانش پایه، با قابلیتهای بالای تولیدی و به عنوان یکی از شهرهای برتر در آسیای جنوب غربی محسوب شود.
طرح جامع ساختاری -راهبردی شهر تهران ( طرح جامع جدید مصوب آذرماه ۸۶) که طرح تفصیلی جدید شهر تهران در قالب تفکیک شهر به ۲۲ منطقه بر اساس آن تهیه شده است بر اساس اسناد هدایت کلان کشور تدوین شده است (از جمله سند چشمانداز ۲۰ ساله) و قرار بر این بوده که شهر تهران در افق ۱۴۰۴ شهری دانش پایه، با قابلیتهای بالای تولیدی و به عنوان یکی از شهرهای برتر در آسیای جنوب غربی محسوب شود.
در این خصوص طرح تفصیلی جدید شهر تهران با ترسیم فعالیتهای شهری و ضمن توجه به وجوه مختلف آن در قالب برنامهای مدون باید موجب ارتقای نقش تهران شود. از جمله خصوصیات طرح جدید منعطف بودن آن است که مسوولان بهعنوان رویکردی نو در مدیریت شهری از آن یاد میکنند و اینکه این طرح با توجه به رشد و پویایی شهر امکان تغییرات لازم و بهروز را با بررسیهای همهجانبه در چارچوب اهداف کلان طرح جامع دارا است.
طبق مطالعات چندین ساله ساختاری طرح جامع در باب جمعیت، زیرساختها، اقتصاد، محیط زیست، ترافیک و...که حاصل آن طرح جامع جدید شهر تهران شد برای تهران پیشبینی و تخمین رشد جمعیتی با توجه به روند افزایش جمعیت و پتانسیل شهر برای تامین خدمات و زیرساختهای مختلف انجام پذیرفت و بر این اساس محدودههای مسکونی با تراکمهای متناسب در قالب طرحهای تفصیلی مناطق ۲۲ گانه به همراه محدودههای اختصاص یافته به فعالیت و فضاهای فراغت در آن پیشبینی شد.
در ابتدای رقم خوردن تهیه طرح ساختاری - راهبردی تهران در سال 82 مقرر شد طبق توافقی که شهردار وقت تهران و وزیر مسکن و شهرسازی با ریاست شورای اسلامی شهر تهران کردند با توجه به نو بودن این تجربه و ماهیت منعطف طرح ساختاری -راهبردی تهران هنگام اجرایی شدن طرح، نهادی متشکل از نمایندگان وزارت مسکن و شهرسازی، شورای اسلامی شهر و شهرداری کنترل، هدایت و اجرا را عهدهدار باشند.
متاسفانه متعاقب ابلاغ طرح تفصیلی جدید شهر تهران به صورت رسمی تغییراتی ناگهانی در طرح حادث شد که جای تعجب دارد چراکه این تغییرات از سوی شورایعالی شهرسازی صورت پذیرفته و با توجه به نگرانی جامعه تخصصی کشور لازم است مسوولان به منظور پاسخگویی به تشریح چگونگی و علل این تغییرات بپردازند.
از جمله تغییرات اعمال شده ناگهانی که بدون سیر مراحل کارشناسی بوده است تبدیل پهنههای سکونت 3 و 4 طبقه به 5 طبقه است که با توجه به سهم نسبتا زیاد سطوح اختصاص یافته پهنه 4 طبقه در طرح تفصیلی شهر تهران بهطور ناگهانی جمعیتپذیری بالقوه شهر را افزایش خواهد داد؟ پاسخی که از گوشه و کنار از برخی دستاندرکاران شنیده شده بحث حل معضل مسکن در شهر تهران و جلوگیری از ایجاد بحران در بخش تولید مسکن است!؟
قدری دشوار است که بپذیریم برخی از مدیران در وزارت مسکن و شهرسازی و دیگر نهادها ساده اندیشیدهاند که بله تولید مسکن را زیاد میکنیم، همه مسکن میسازند و با عرضه بالای مسکن تعادل با تقاضای مسکن ایجاد شده و مشکل مسکن حل میشود.
اینکه ما ناگهان ظرفیت جمعیتپذیری شهر تهران را چندین میلیون افزایش دهیم و با این اندیشه که مشکل مسکن حل خواهد شد به این فکر نکنیم که اگر با این شیوه مشکل مسکن حل میشد که این همه واحدهای خالی و بلاتکلیف در مناطق مختلف شهر وجود نداشت؛ واحدهایی که صاحبان آنها فقط بهعنوان یک پسانداز بالقوه به آن نگاه میکنند که درگیرودار سیاستهای ناپایدار اقتصادی هر ازگاهی با رشد و صعود ناگهانی قیمت مواجه میشود و به سرمایه آرام و خفته آنها میافزاید. بدون اینکه واقعا بحث تامین نیاز به مسکن مطرح باشد.
عدم تعادل در اقتصاد شهر و در نبود مجاری مطمئن سرمایهگذاری و جذب آن در بخشهای تولیدی (کالای مولد )در سالهای اخیر متاسفانه نظر به ارزش افزوده زمین و مسکن در شهر تهران سوددهی ساختوساز یکی از جذاب ترین عرصهها برای سرمایهگذاری بوده است که متاسفانه بعضا زمینهساز رانتهای روز افزون برای برخی بوده است. همه میدانیم که شهر تهران ظرفیت محدودی برای تامین آب شهروندان خود دارد. فشردگی و انبوهی شهر، معضل ترافیک، عدم تعادل در بارگذاری فعالیتها در مناطق مختلف و... از دیگر مسائل شهر است . یعنی واقعا اگر همه سطح شهر تهران را نیز به مسکن اختصاص دهیم. مساله مسکن اینچنین هرگز حل نخواهد شد.
متاسفانه تهران که در قبال مصرف بسیار بالایی از منابع کل کشور در قالب کالا، ارز و خدمات، تنها کمتر از یک دهم مصرف خود در تولید ناخالص داخلی سهم دارد و در این راستا بر اساس مطالعات طرح تفصیلی جدید شهر تهران چندین منطقه در شرق و غرب و جنوب تهران پتانسیلهای تولیدی داشته و قرار بر این بوده است که به صنایع از نوع پاک اختصاص یابد. متاسفانه به هیچ رو این استدلال پذیرفتنی نیست .با کدام بررسی کارشناسانه و تحلیل هزینه - فایده، سطوح زیادی از شهر را به احداث ساختمان آن هم از نوع مسکونی اختصاص خواهیم داد؟ اتلاف سرمایههای ملی در قالب کالایی غیرمولد و دارای استهلاک آیا پایانی بر این تب ساختوساز سوداگرانه هست؟
به هر حال هر طرح منعطفی نیز تا جایی مشمول تغییر میشود که اساس و ساختار آن دچار تحول ماهوی نشود.
انعطافپذیری طرح به شرطی جزو نقاط قوت طرح تفصیلی جدید شهر تهران است که بر اساس نیازهای واقعی شهر، با بررسیهای کارشناسانه و بهطور شفاف در چارچوب طرح جامع و الزامات آن تغییر یابد. به دیگر سخن اینکه سوی انعطاف به سوی بهروزی شهر و شهروندان باشد وگرنه باید گفت که طرحهای صلب پیشین که برای هر پلاک از قبل تعیین تکلیف شده و حداقل بخشی از زمینها نیز به کاربریهای خدماتی اختصاص مییافت حداقل امیدی به تحقق گاه به گاهی خدمات برای شهر بر آن متصور بود و آمرانه و از بالا امکان حذف و تغییر آنها نبود. مشاهده میشود که انعطافپذیری شمشیری دولبه است که چنانچه مسوولان در راستای منافع عمومی و در مسیر دستیابی به توسعه پایدار شهر تهران و در چارچوب برنامه بالادست که همان طرح جامع و سند چشمانداز 20 ساله است حرکت کنند کارآ و مفید است و گرنه جراحتهای بیشماری بر پیکر شهر مینشاند که اثر آن تا مدتها چون زخمی عمیق و ریشه دار خواهد ماند. و در این راستا مسوولان دولتی و مدیران شهری ما در چه جهتی حرکت کردهاند؟
ارسال نظر