نقد مسکنمهر؛ چرا «چشمبسته»؟
فرید قدیری منصفانه نیست اگر درباره مناطقی که با مسکنمهر بهوجود آمدهاند بگوییم، کل این مناطق بدون هیچ محاسبه فنی یا شهرسازی شکل گرفتهاند. درست است که دولتهای قبلی طرح مسکنمهر را بیشتر از جنبه تامین سریع و ارزان نیاز ملکی خانوارهای کمدرآمد به اجرا درآوردند، اما رابطهای که در حال حاضر بین واحدهای مسکونیمهر و خانوارهای کمبضاعت شکل گرفته نباید دستاویز منتقدان طرح قرار بگیرد و اینطور نتیجهگیری شود که چون این واحدها مخصوص دهکهای پایین ساخته شده، پس بسیاری از مسائل بدیهی شهرسازی و ساختوساز در آنها رعایت نشده است!
شاید بد نباشد منتقدانی که از زوایای شهرسازی به مسکنمهر نگاه میکنند بین این ساختمانها و مثلا ساختمانهای گرانقیمتی که در تهران ساخته میشود، مقایسه منطقی و منطبق بر شاخصهای مهندسی انجام دهند در این صورت این احتمال وجود دارد که نمره مسکنمهر از نمره آپارتمانهای متری ۱۰ میلیون تومانی تهران بیشتر شود.
فرید قدیری منصفانه نیست اگر درباره مناطقی که با مسکنمهر بهوجود آمدهاند بگوییم، کل این مناطق بدون هیچ محاسبه فنی یا شهرسازی شکل گرفتهاند. درست است که دولتهای قبلی طرح مسکنمهر را بیشتر از جنبه تامین سریع و ارزان نیاز ملکی خانوارهای کمدرآمد به اجرا درآوردند، اما رابطهای که در حال حاضر بین واحدهای مسکونیمهر و خانوارهای کمبضاعت شکل گرفته نباید دستاویز منتقدان طرح قرار بگیرد و اینطور نتیجهگیری شود که چون این واحدها مخصوص دهکهای پایین ساخته شده، پس بسیاری از مسائل بدیهی شهرسازی و ساختوساز در آنها رعایت نشده است!
شاید بد نباشد منتقدانی که از زوایای شهرسازی به مسکنمهر نگاه میکنند بین این ساختمانها و مثلا ساختمانهای گرانقیمتی که در تهران ساخته میشود، مقایسه منطقی و منطبق بر شاخصهای مهندسی انجام دهند در این صورت این احتمال وجود دارد که نمره مسکنمهر از نمره آپارتمانهای متری ۱۰ میلیون تومانی تهران بیشتر شود.
در تهران، به دلیل عدم نظارت نهادهای مسوول و مشوقهایی که دستگاههای صادرکننده مجوزهای ساختمانی بابت تراکم و کاربری اعطا میکنند و همچنین به دلیل ارتباطی که بین تیراژ ساختوساز با درآمد همین دستگاهها وجود دارد، آپارتمانسازی حتی به شغل «بازنشستهها» هم تبدیل شده طوریکه امروز مالکان ساختمانهای میانسال برای تامین مسکن فرزندان در آستانه ازدواج خود، تصمیم میگیرند از طریق شراکت با بسازوبفروشها، ساختمان ۳ تا ۴ طبقه در حال استفاده را تخریب و آن را به سازه ۷ تا ۸ طبقه متراکم با واحدهای متراژ کوچک و با کمترین فضای مشاع تبدیل کنند تا از این طریق، ملک اولیه هر خانوار دارای تعداد بیشتری واحد مسکونی شود.
اشکالات فنی و مصرفی ساختمانهای نوساز در شهر تهران اگر بیشتر از مسکنمهر نباشد، حتما کمتر نیست. دیوارهای نازک و فاقد عایق صوتی، سقفهای مرکب از یونولیتهای غیراستاندارد، اشراف بر ساختمانهای کوتاهتر، عدم اجرای سیستمهای گرمایشی و سرمایشی استاندارد و مسائلی از این دست، ایراداتی است که شهروندان بهرغم پرداخت بهای سنگین برای خرید این ساختمانها، از آن رنج میبرند.
متاسفانه فرهنگ نقد «چشمبسته» از یک موضوع آن هم به محض بازشدن مسیر انتقادهای تیز به آن باعث شده در مواردی همچون طرح مسکنمهر که این روزها بهدرستی از سوی برخی صاحبنظران باتجربه و دولتمردان مورد آسیبشناسی قرار گرفته، به غلط توسط برخیها مورد تجزیه و تحلیلهای سطحی واقع میشود.
در اینکه؛ هر طرح عمرانی دارای اشکال و نواقصی است و طراحان یا عوامل اجرایی به دلیل قرار گرفتن در بطن ماجرا، توان قضاوت را از دست میدهند، تردیدی وجود ندارد اما میزان خطاها، نواقص و انحرافات صورت گرفته در طرحی با مقیاس ۲ میلیون واحدمسکونی، در حدی نیست که کل آن را نفی کنند.
در شرایط فعلی که دولت جدید نسبت به مسکنمهر موضع نقادانه دارد و طبیعی هم است که بخواهد طرحی جایگزین را به جای آن برگزیند، بهترین ایده برای مرزبندی بین نقدهای کارشناسی و نقدهای غیرکارشناسانه بررسی موردی پروژههای مسکنمهر در شهرهای مختلف کشور است.
وزارت راه و شهرسازی میتواند شهرهای جدید و همچنین شهرهای بزرگی را که مسکنمهر در آنها ساخته شده در قالب پروژههای تحقیقاتی توسط دانشجویان عمران و شهرسازی دانشگاههای معتبر کشور، مورد سنجش قرار دهد و نتایج به دست آمده را بعد از بررسی مجدد توسط کارشناسان وزارت راهوشهرسازی، انتشار عمومی دهد.
با این شکل، فردا روزی اگر کسی بخواهد قضاوت درستی از طرح مسکنمهر داشته باشد، بدون آنکه قلم غیرکارشناسی به دست بگیرد و مقالهای در نقد یا تعریف مسکنمهر بنویسد، بر خود لازم میبیند مستقیم به منابع و تحقیقات صورتگرفته که حاصل مطالعات میدانی و کارشناسی دانشگاهها است، مراجعه کند.
ارسال نظر