منتظر اجازه دولت است
فروش اوراق مشارکت برای نوسازی بافتهای فرسوده
گروه مسکن-میترا یافتیان: همان گونه که در بودجه سال ۸۵، انتشار و فروش ۵۰میلیارد تومان اوراق مشارکت در شهرداریهای سراسر کشور، برای امر نوسازی بافتهای فرسوده پیشبینی شد از این محل هیچ درآمدی برای شهرداریهای کشور حاصل نشد. در سال جاری نیز مطابق برنامه بودجه سال ۸۶، شهرداریهای کشور مجاز شدند تا به میزان ۵۰۰میلیارد تومان برای تامین بخشی از هزینههای نوسازی بافت فرسوده اوراق مشارکت منتشر و به فروش رسانند. این در حالی است که نه در سال گذشته و نه در سال جاری این امر محقق نشد و همواره تامین این منبع در بوروکراسیهای پیچیده اداری معطل ماند.
در همین رابطه چندی پیش مصاحبهای با مهندس آئینی، معاون سازمان عمران و بهسازی در وزارت مسکن و شهرسازی داشتیم که طی آن بر کوتاهی شهرداری برای استفاده از این محل و تامین بخشی از هزینههای نوسازی بافتهای فرسوده در شهرها تاکید شده بود.
لذا گفتوگویی با دکتر علیرضا عندلیب، رییس سازمان نوسازی شهر تهران در این باره انجام دادیم که مشروح آن در ادامه میآید:
با توجه به اینکه شهرداری همواره مدعی داشتن برنامههای عملیاتی برای نوسازی بافت فرسوده در تهران بوده و بخشی از عدم تحقق اهداف مورد نظر خود را در این بخش، کمبود منابع مالی عنوان کرده است، چرا تاکنون نتوانسته از محل انتشار و فروش اوراق مشارکت برای این منظور استفاده کند؟
به نظر من در این قضیه جنبههای حاشیهای پررنگتر از جنبههای فنی، برنامهای و اجرایی قضیه بوده است و من واقعا عاجزانه از دستگاههای مربوط میخواهم که این بحث را بیجهت به همدیگر ارتباط ندهند و سعی نکنند به گونهای ارتباطات نادرستی را برقرار کنند که ما به نتیجهای که میخواهیم برسیم، نرسیم.
در اینجا صورت مساله بسیار روشن است ما در ۲ موضوع، مساله داریم: یکی اینکه اساسا بحث حضور دولتها در بافت فرسوده بسیار بسیار پررنگتر از آنچه در افکار عمومی است، بوده و ما از دولتها انتظار داشته و داریم که در نقش محوریت، مدیریت و به طور کلی آنچه که در برنامه چهارم برای نوسازی بافتهای فرسوده موظف شدهاند، در این زمینه حاضر شوند.
بنده سیاسی نیستم و معتقدم بحثهای خدماتی شهر نباید با مباحث سیاسی پیوند بخورد و معتقدم که ما دارای هر مشی سیاسی که هستیم باید در چنین مباحثی به مصالح مردم و شهر فکر و عمل کنیم. در اینجا سوال من این است که چند مرتبه در دولتهای قبل و فعلی از شهرداری تهران در رابطه با نوسازی بافتهای فرسوده خواسته شده تا جلساتی برگزار و برنامههای دولت و شهرداری در این رابطه مورد ارزیابی قرار گیرد؟
من قاطعانه معتقدم که دولتهای قبلی و فعلی در این بحث با یک بیبرنامگی مواجه بودهاند. همین امروز هم در مقیاس ملی در بحث نوسازی بافتهای فرسوده شهرها با این مشکل مواجهیم. البته این قضاوت را در مورد تهران دارم نه سایر شهرستانها، اما راجع به تهران میتوانم بگویم که برنامههای شهرداری در نوسازی این مناطق برای برخورداری از مجوز انتشار و فروش اوراق مشارکت در یک سیستم بوروکراسی و اداری، میان زمین و هوا مانده و واقعیت مساله این است که در این قضیه آنچه دولت از ما خواسته طرح مصوب بوده و ما هم ارائه کردیم در دستگاههای مربوطه دولتی هم تایید شده، اما در چرخه اقدامات بعدی گیر کرده است.
این در حالی است که سالجاری نیز رو به اتمام بوده و معلوم نیست چه زمانی قرار است مجوز ما در این زمینه صادر شود.
از سوی دیگر دیده شده برخی دوستان در دولت پیرامون بافت فرسوده این گونه اظهار نظر کردهاند که دولت از شهرداری تهران اطلاعاتی خواسته، اما آنها این اطلاعات را ارائه نکردهاند.
در حالی که این طور نیست ما چندین بار این اطلاعات را ارائه کردیم و هر اطلاعات دیگری هم که لازم باشد ارائه میکنیم.
بنابراین مطلبی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا دولتهای فعلی و قبلی در بحث مدیریت و رهبری جریان نوسازی بافت فرسوده تهران در حد و اندازه خود برنامه داشتهاند یا خیر؟ بنده در پاسخ این سوال میگویم دولتها هیچگاه در این بخش دارای برنامه نبودهاند اگر نه اعلام کنند.
زیرا معتقدم دولتها و مصداق آن دولت فعلی مصوبهای که خود در این زمینه داشته را اجرایی نکرده، هر چند که تامین چنین منابعی به هیچ وجه جوابگوی هزینههای ما در نوسازی بافت فرسوده نیست.
به هر حال ورود دولت به این بخش را به فال نیک میگیریم و استقبال میکنیم، اما انتظار داریم که در این بخش دولت بیاید و به صورت جدی وارد شود اگر کندی هم در کار است، سوال و بازخواست کرده یا حتی توبیخ کنند.
در حالی که در شرایط کنونی معلوم نیست که اجرای مصوبه مربوطه در کجا مانده و باید در چه بخشهایی تعامل و هماهنگی برقرار شود تا تحقق اهداف مورد روانکاوی صورت گیرد.
با توجه به این که سال گذشته نیز شهرداری تهران نتوانست از محل فروش اوراق مشارکت در بافتهای فرسوده بخشی از هزینههای خود را تامین کند، در نهایت وضعیت تامین این منابع در سالجاری به چه صورت خواهد بود؟
متاسفانه سال گذشته نیز به بهانه تشکیل کمیتههای مختلف برای تصویب طرحها، انجام کار ما در دولت آن قدر طولانی شد که سال پایان یافت و موفقیتی در این زمینه حاصل نشد. معتقدیم امسال هم همین اتفاق افتاده و همان اتفاق سال گذشته تکرار میشود.
در حالی که در قانون مصوب مجلس چنین سیکل پیچیدهای پیشبینی نشده است.
متاسفانه همانند قضیه دریافت تسهیلات دولت در بحث نوسازی بافت فرسوده، برای انتشار و فروش اوراق مشارکت در این باره آنقدر موانع دست و پاگیر وجود دارد که یا کسی به این تسهیلات دست پیدا نمیکند یا دستیابی به آنها بسیار سخت و دشوار است.
به واقع نوسازی بافت فرسوده شهر تهران به دهها برابر این بودجهها نیاز دارد و این پول، در مقابل هزینههایی که شهرداری تهران در این بخش میکند، رقمی نیست، زیرا ما درحالحاضر برای چندین برابر این ارقام برنامهریزی میکنیم، اما در هر صورت اگر دولت به طور جدی وارد این بحث نشود توان شهرداری تهران کافی نخواهد بود.
بنابراین در چنین شرایطی، چطور میتوان شاهد شتابگیری روند نوسازی در بافت فرسوده تهران بود؟
نوسازی بافتهای فرسوده در تهران زمانی شتاب میگیرد که هر بخش و دستگاه در جای خود قرار گیرد و نقشآفرینی کند. اگر این اقدام به صورت هماهنگ صورت نگیرد، یکی میرود جلو، خط را میشکند تا سایر افراد هماهنگ جلو روند. بنابراین در صورتی که هماهنگی نباشد همان یک نفری هم که جلو رفته، از موضع مقابل مورد حمله قرار میگیرد و به عقب برگشت داده میشود.
در اینجا نیز همین بحث مطرح است. مهمترین معیارهای موردنیاز برای تسریع در روند نوسازی ایجاد ساختار و تشکیلات مناسب در داخل شهرداری و سازمان نوسازی، تناسب بخشی به اختیارات و پشتیبانیهای حقوقی، مالی و اجرایی مدیران و مسوولان مربوطه و اصلاح قوانین و مقررات موجود است.
بدین لحاظ برای نوسازی بافت فرسوده باید ساختاری پیشبینی شود تا همه دستگاهها و بخشهای مربوطه در آن درگیر شوند. یکی از نهادهایی که در این رابطه باید کمی از موضع بالا به پایین بیاید و در بحثهای عملیاتی برنامههای نوسازی درگیر شود، دولت است که البته امروز دولت تمام قد در بحث نوسازی، نیست؛ هرچند که میخواهند اینگونه نباشد، اما به واقع سطح اقدامات دولت در این زمینه برای وضعیت عادی و نه چندان جدی، جواب میدهد.
ارسال نظر