«دنیایاقتصاد» پشتویترین بازار آنلاین مسکن را بررسی میکند؛ «۱+۵» نقطهضعف سرویسدهندهها
خودکشی استارتآپهای ملکی؟
خودسانسوري بازار مجازي مسكن در ايجاد «رقابت قيمتي» بين فروشندهها
به گزارش «دنیایاقتصاد» بررسی عملکرد استارتآپهای ملکی در حالی از وجود ۱+۵ نقطه ضعف سرویسدهندههای مجازی بازار مسکن خبر میدهد که کارنامه این پلتفرمهای آنلاین، پشت ویترین فعالیتهای آنها را نشان میدهد. آخرین نسل بازار آنلاین مسکن در سال۱۴۰۱، در حالی عملا هیچ تفاوت آشکار و عملکرد متفاوت و منحصربهفردی در مقایسه با نسل اول این بازار در ابتدای دهه ۹۰ ندارد که عملکردهای ضعیف این بازار، نشاندهنده درجا زدن و عدم توسعه این سرویسدهندههای مجازی متناسب با نیاز و انتظار اضلاع فعال معاملات ملکی بهویژه فروشندهها و خریداران مسکن است. پلتفرمهای مجازی بازاریابی ملکی، اگر چه به لحاظ دسترسی متقاضیان و اضلاع درگیر در معاملات ملکی به تعداد زیادی از فایلهای ملکی در کوتاهترین زمان ممکن، بهصورت آنلاین و بدون نیاز به مراجعه حضوری در گام اول جستوجوی متقاضیان، نسبت به بازار سنتی ملک، برای کاربران ایجاد سهولت کردهاند، اما با گذشت حدود یک دهه از تولد این استارتآپها این انتظار وجود داشت که نقش و ماموریت آنها به مراتب توسعه بیشتری یافته و به بیش از آنچه در نسل اول این سامانهها پیادهسازی شد، برسد.
با این حال، توسعهای که باید در ۱۰ سال گذشته در این سامانههای مجازی انجام میشد عملا رخ نداده است و هماکنون این پلتفرمها دستکم با ۶ نقطه ضعف مهم مواجه هستند که یکی از آنها مهمتر از دیگر نارساییهاست. بررسیهای «دنیایاقتصاد» از تازهترین وضعیت بازار آنلاین مسکن از «خودسانسوری» بازار مجازی مسکن در ایجاد «رقابت قیمتی» بین فروشندهها به عنوان نخستین و مهمترین نقطه ضعف این سامانهها خبر میدهد. اگرچه و مطابق با اهدافی که این استارتآپها در اوایل دهه ۹۰، بر مبنای آن شکل گرفتند، آنها وظیفهای از بابت رفع مشکلات اضلاع درگیر در معاملات ملکی بهویژه متقاضیان خریدوفروش مسکن در زمینههای مختلف ندارند، اما اعتبار و مقبولیت این پلتفرمها بدون انجام اقدامات توسعهای، در نزد متقاضیان بازار ملک در حال کاهش است. خودسانسوری در بازار آنلاین مسکن در واقع به نوعی خودکشی و حذف از بازار مسکن برای این سامانههای مجازی است.
دادهها و اطلاعاتی که این سامانهها به لحاظ تغییرات قیمت و حجم فایلهای ملکی در اختیار دارند، منبع اطلاعاتی قوی و موثقی برای رصد تغییر و تحولات بازار و رفتارهای فعالان این بازار بهویژه خریداران و فروشندههای مسکن است. اگرچه این سامانهها وظیفهای از بابت ارائه این آمار و اطلاعات ندارند، اما در مسیر توسعه خود میتوانند از این آمارها بهعنوان راهنمای بازار مسکن استفاده کنند.
سانسور این آمارها و عدم اطلاعرسانی آنها بزرگترین ضعف عملکردی این پلتفرمهای مجازی است. در واقع با این دادهها و اطلاعات، نه تنها میتوان رفتار خریداران و فروشندههای مسکن را آنالیز کرد بلکه سرعت کاهش یا افزایش قیمت در فایلهای ملکی قابل رصد میشود. نتیجه اعلام این دادهها و اطلاعات به بازار ملک به صورت شفاف، میتواند منجر به ایجاد رقابت بین فروشندهها برای افزایش عرضه به بازار مسکن با قیمتهای مناسبتر شود یا در زمانی که اساسا فروشندهها میلی به عرضه واحدهای خود به بازار ندارند و بازار با کمبود عرضه مواجه است باعث ایجاد انگیزه در آنها برای عرضه و فروش شود. این موضوع نه تنها به نفع خریداران و فروشندگان و اضلاع درگیر در معاملات ملکی است که در نهایت به نفع خود این سامانههای مجازی و همچنین ایجاد رونق پایدار در بازار مسکن است.
دومین نقطه ضعف قابل شناسایی فعلی در بازار آنلاین مسکن مربوط به غیبت فایلهایی است که از هر لحاظ و از تمام زوایا کاملا شفاف و برای متقاضیان بهطور ۱۰۰درصدی قابل اطمینان باشند. پلتفرمهای مجازی مسکن به دنبال وجود برخی خلأهای مهم در بازار سنتی بازاریابی ملکی شکل گرفتند که یکی از مهمترین آنها معضل قابل اعتماد نبودن و غیرشفاف بودن برخی از فایلها بود. در بازار آنلاین مسکن بهویژه از نگاه خریداران ملکی این معضل همچنان وجود دارد و بازار آنلاین برای رفع این مشکل هیچ کمکی به متقاضیان و خریداران نکرده است.
نقطه ضعف سوم که بیارتباط به نقطه ضعف دوم نیست و در واقع در ادامه آن قرار دارد عدم کمک این سامانهها به متقاضیان برای اطمینان ۱۰۰درصدی درباره سلامت حقوقی، اصالت مدارک، بدهی نداشتن و صحتوسقم هویت مالک یا آگهیدهنده است. درصورتیکه این سامانهها بخواهند فعالیتهای خود را توسعه دهند و به نحو واقعی نسل جدیدی از بازار آنلاین مسکن را ارائه دهند، لازم است در این زمینه نیز اقدامات لازم را انجام دهند. چهارمین نقطه ضعف قابل شناسایی در این پلتفرمهای ملکی مربوط به قرار دادن فایلهای پیشفروش در لیست فایلهای فروش واحدهای آماده است. بسیاری از خریداران مسکن این روزها در بازار آنلاین مسکن با فایلهایی مواجه میشوند که قیمت فروش آنها به مراتب کمتر از قیمت فروش منطقه است. اما بعد از تحقیقات و جستوجوهای بعدی متوجه میشوند که فایل پیشفروش به جای فایل فروش معرفی شده است و در این پروسه زمان و انرژی زیادی از دست میدهند.
از سوی دیگر و بهعنوان نقطه ضعف پنجم حتی برخی از فایلها چند روز و بعضا چند هفته و چند ماه بعد از فروش در میان فایلها باقیمانده و از این پلتفرمها حذف نمیشوند. ششمین نقطه ضعف نیز مربوط به این موضوع است که این سامانههای مجازی در برخی موارد نه تنها بعضی مشکلات بازار سنتی مسکن را برطرف نکردهاند که در مقابل و به شکل وارونه ریسکهای جدیدی را نیز برای متقاضیان ایجاد کردهاند. از جمله این ریسکها میتوان به انتشار آگهیهای فیک اشاره کرد.
تعداد قابل توجهی از فایلهایی که در بازار آنلاین مسکن منتشر میشود فیک بوده و وجود خارجی ندارند و برخی از واسطههای سودجو با سوءاستفاده از عدم کنترل هوشمند فایلها در استارتآپهای ملکی، برای ایجاد بانک اطلاعاتی مشتریان، اقدام به انتشار این فایلها میکنند. درحالیکه لازم بود در طول یک دهه اخیر تاکنون یک کانال کنترلی هوشمند در این سامانهها طراحی و تعبیه میشد تا امکان انتشار فایلهای فیک که یا اساسا وجود خارجی ندارند یا با عکسهای غیرواقعی و مشخصات اشتباه به متقاضیان معرفی میشوند، مسدود شود. بهدلیل وجود این نارساییها و عدم انجام اقداماتی که لازم بود در یک دهه گذشته تاکنون در حوزه توسعه استارتآپهای ملکی انجام شود به نظر میرسد اعتماد و اطمینان و مراجعه متقاضیان به بازار آنلاین مسکن در حال نزول است. در کل این وضعیت باعث میشود درصورتیکه بازار آنلاین مسکن اقدامات ضروری در مسیر توسعه و رفع خلأهای موجود را انجام ندهد، مرگ پلتفرمها در میان فعالان بازار مسکن بهویژه خریداران و فروشندهها استارت بخورد.
چرا که هماکنون این استارتآپها به یک واسطه به ظاهر مدرن تبدیل شدهاند که تنها خدمت آنها به بازار مسکن معرفی فایلهای ملکی به بازار است که بخشی از آنها نیز فیک بوده و اصلا وجود خارجی ندارد. این فایلها همان فایلهایی هستند که در بازار سنتی مسکن نیز قابل جستوجو و برای متقاضیان در دسترس هستند. درحالیکه انتظار میرود استارتآپهای ملکی خدماتی به مراتب گستردهتر را به متقاضیان و فعالان بازار ملک ارائه دهند.