پیش نیازهای مغفول «یک میلیون مسکن»
۱-پتانسیل آب: یکی از نکاتی که توجه به آن برای جایابی پروژههای خانهسازی دارای ضرورت اساسی است، وجود پتانسیل آب برای شرب و نیازهای کاری ساکنان آینده منطقه است. خانهسازی در نقاطی که تامین آب مورد نیاز در آنها آسان نباشد، در آینده دشواریهای زیادی برای ساکنان و کشور ایجاد خواهد کرد. لازم است از هماکنون در جایابی پروژههای خانهسازی و توسعه صنعتی، توجه ویژهای به وجود پتانسیل آب معطوف داشت و از توسعه شهری و خانهسازی در نقاطی که امکان تامین آب برای آنها فراهم نیست پیشگیری کرد.
۲-پتانسیل کار و شغل: هر چند نیاز انسانها به خانه ضروری است لیکن بلافاصله پس از تامین مسکن، نیاز بعدی کار و شغل ساکنان است. نمیتوان برای افراد خانه فراهم کرد لیکن آنها بدون کار بمانند. به همین دلیل ساخت خانه در مکانهایی قابل توجیه است که پتانسیل شغل و کار در آنها وجود داشته باشد. جایابی چنین مکانهایی در کشور دارای اهمیت ویژهای است. به عنوان مثال خانهسازی در سواحل دریای عمان که برنامه توسعهای برای آن تدارک دیده شده و پتانسیل تامین آب دارند، باید در اولویت قرار گیرد. خانهسازی در بسیاری شهرهای کشور، که پتانسیل افزایش کار و شغل در آنها پایین است دارای توجیه اقتصادی و سیاسی نیست و در آینده کشور را با مشکلاتی مواجه خواهد کرد.
۳-نیروی کار ماهر ساختمانی: در حال حاضر فرض بر این است که چنین پروژهای میتواند نرخ بیکاری در کشور را کاهش دهد. حقیقت آن است که حتی در حال حاضر کشور با کمبود نیروی کار ماهر ساختمانی در بیشتر سطوح بنا، کاشیکار، جوشکار، برقکار و امثال آن مواجه است. به عنوان مثال در حال حاضر دستمزد کارگر بنا و کاشیکار از روزی ۵۰۰ هزار تومان فراتر رفته است و در صورت اجرایی شدن این پروژه، دستمزدها از این هم فراتر خواهد رفت. نیروی کار ماهر یک شبه ایجاد نمیشود و در صورت فعال شدن پروژه یک میلیون واحد، این کمبود بسیار جدیتر خواهد شد.
۴-مالکیت زمین: بدیهی است که این پروژه نیازمند زمین است و همه به خوبی با رانتهای زمینهای دولتی برای پروژهها آشنا هستیم. از آنجا که حتی اگر زمین رایگان به سازندگان واگذار شود، در زمان واگذاری مسکن به خریداران، بخشی از قیمت آپارتمان خواهد بود، ضروری است راهکاری برای آن اندیشیده شود. برای پیشگیری از رانت زمین برای سازندگان و ارزان نگه داشتن قیمت مسکن برای مصرفکنندگان، لازم است زمین را متعلق به دولت نگه داشت و خریداران مسکن سالانه مبلغی را به عنوان اجاره زمین به دولت بپردازند. (هماکنون برای زمینهای وقفی چنین روشی برقرار است) این روش حتی در بسیاری کشورهای غربی معمول است. نگه داشتن مالکیت زمین در ید دولت برای همیشه، این ساختمانها را از افزایش قیمت زیاد و بورس بازی در سالهای بعد حفظ میکند و منبع درآمد خوبی برای دولت خواهد بود.
۵-تکنولوژی ساخت: متاسفانه بخش ساختمان در کشور ما نسبت به برخی بخشهای دیگر، دارای عقب ماندگی زیادی است. صنعتیسازی ساختمان هنوز در ایران پا نگرفته و روشهای سنتی طاق ضربی و اسکلت فلزی معمولترین روش انجام کار است. پیمانکاران ایرانی هنوز از روشهای قدیمی و پر هزینه ساخت وسازی استفاده میکنند که در دنیا کاملا منسوخ شده است. علاوه بر عقب ماندگی تکنولوژیکی، ساختمانهای ما بسیار سنگین و کم کیفیت ساخته میشوند که موجب گران تمام شدن ساختمان، نیاز به مصرف بیشتر مصالح ساختمانی و نیروی کار؛ مقاومت کمتر در مقابل زلزله و طولانی شدن زمان ساخت میشود. با توجه به قرارداشتن کشور ما روی خط زلزله، نیاز به کاربست تکنولوژیهای جدید و خانههای پیشساخته ضرورت زیادی دارد. در بسیاری کشورها، در ساخت برجهای بلند روزانه یک طبقه ساخته میشود و ظرف چند ماه مجتمعهای عظیم تحویل داده میشوند، در کشور ما برای ساخت وساز مشابه سالها زمان نیاز است.
در همین کشور خودمان نظر مردم درباره انبوهسازی یک شرکت ترکیهای بسیار مثبتتر از انبوهسازان ایرانی است. لازم است درباره کاربست تکنولوژیهای جدید ساخت و ساز، اقدام اساسی صورت گیرد.مشکلات امروز نتیجه تصمیمات نادرست سالهای قبل است. جایابی درست نقاط ساخت از نظر تامین آب وشغل، نگه داشتن مالکیت زمین در ید دولت، همچنین استفاده از تکنولوزی نوین ساختمانی و پیش ساخته، از پیش نیازهای اساسی برنامهریزی ساخت مسکن انبوه در ایران است که توجه کامل به آنها، از مشکلات ما در آینده خواهد کاست.