یادداشت
۸ توانایی کلیدی برای شهردار آینده
دکتر پارسا ارباب
عضو هیات علمی دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
همگام با برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و متعاقبا پیروزی قاطع فهرست امید، گمانهزنیها درخصوص شهردار جدید پایتخت قوت گرفته است. چهرههای مختلفی بهعنوان گزینههای مناسب یا احتمالی، مطرح شده و همزمان، بر ویژگیها یا معیارهای لازم از منظر دانش و بینش، توانایی و توانمندی و همینطور پیشینه و سابقه فردی که میخواهد، میتواند یا باید شهردار کلانشهر تهران باشد، تاکید میشود. واقعیت این است که تهران در شرایط فعلی، نیازمند یک شهردار خوب و در معنای دقیقتر، یک شهردار بزرگ است.
دکتر پارسا ارباب
عضو هیات علمی دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
همگام با برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و متعاقبا پیروزی قاطع فهرست امید، گمانهزنیها درخصوص شهردار جدید پایتخت قوت گرفته است. چهرههای مختلفی بهعنوان گزینههای مناسب یا احتمالی، مطرح شده و همزمان، بر ویژگیها یا معیارهای لازم از منظر دانش و بینش، توانایی و توانمندی و همینطور پیشینه و سابقه فردی که میخواهد، میتواند یا باید شهردار کلانشهر تهران باشد، تاکید میشود. واقعیت این است که تهران در شرایط فعلی، نیازمند یک شهردار خوب و در معنای دقیقتر، یک شهردار بزرگ است. در این میان، انعکاس انتظارات جهانی نسبت به ویژگیها یا تواناییهای یک شهردار خوب یا بزرگ، قابل توجه مینماید. به همین منظور، مبتنی بر مرور و سنتز ابعاد و محورهای قابل توجه در این زمینه، تواناییهای کلیدی یک شهردار بزرگ به شرح ذیل قابل تدوین و تبیین است:
۱- ترسیم چشمانداز: شهر نیازمند مدیری است که مجهز به یک چشمانداز روشن با هدف برنامهریزی بهعنوان یک فرآیند مداوم و نه یک محصول قطعی و نهایی بوده و در عین حال، واقف نسبت به موضوعات راهبرد و سیاست عمومی، امور مالی و نیز توسعه اجتماعی، اقتصادی و محیطی باشد. مدیریت، توانایی حرکت دادن افراد از نقطه «الف» به «ب» و رهبری، توانایی تشخیص ضرورت بودن در نقطه «ب» است. بر این اساس، شهردار بزرگ، نمایش دهنده یک چشمانداز جمعی برای آینده جامعه است که به واسطه آن، این جهتگیری فراهم میشود.
۲- برانگیختن و الهام: مردم شهر انتظار دارند که همراه شوند، مشارکت داشته و بخشی از تلاش باشند. شهر به کسی نیاز دارد که الهام بخش و برانگیزاننده باشد، کسی که برای جامعه بایستد و برای بزرگی آن، بجنگد و تلاش کند. شهردار بزرگ، یک راهبر هوشمند و در عین حال یک مدیر پرشور است که شهر را برای بهتر شدن تغییر داده، امری که به واسطه همراهی مردم امکانپذیر خواهد بود. پیگیری این حرکت جمعی و پیشرفت در مسیر معین شده، با استفاده از شاخصهای عملکردی مبتنی بر کارآیی و کارآمدی، میسر خواهد بود.
۳- اقناع و اجماع: اگر ترسیم چشمانداز مهم است، توانایی متقاعد کردن دیگران، تشویق و یافتن زمینههای مشترک برای همراهی آن نیز ضروری است. شهروندان، نیاز به آگاهی دارند. شهردار بزرگ به دیگران درخصوص مسیری که میخواهد به سمت آن حرکت کند، دغدغه ها، اولویت ها، امور و آنچه قرار است انجام شود، اجازه آگاهی میدهد.
۴- تعامل و ارتباط: شهردار بزرگ نسبت به یادگیری از دیگران یا تقسیم نمودن موفقیت با آنها، ابایی ندارد. او قادر به تعامل و کار با دیگران به منظور تدوین و اجرای سیاستهایی با هدف پیشرفت جامعه است. مهارتهای ارتباطی و به ویژه توانایی گوش دادن در این زمینه، بسیار حیاتی است. شهروندان میخواهند شنیده شوند. شهردار بزرگ، بیشتر از حرف زدن، نسبت به همگان و نه صرفا گروههای خاص، شنوا است. این مهم، متقابلا نیازمند تشخیص و تفکیک مشکلات واقعی و همگانی نسبت به مسائل شخصی یا موردی است.
۵- واگذاری و تفویض: نیاز نیست که شهردار تمامی پاسخها و راهحلها را داشته باشد. شهردار بزرگ، تدارک دهنده مسیر و جهت حرکت بوده و در کنار بهرهگیری از مشاوره خبرگان، نخبگان و نیز دانشگاه، اجرای برنامه را به مدیران توانمند، باهوش، شایسته و مسوولیت پذیر، واگذار میکند. در دنیای کسب و کار، یک مدیر اجرایی خوب، افراد مناسب را استخدام کرده و اجازه میدهد که آنها به جز مواردی که فکر میکنند او باید تصمیمگیری کند، تصمیمگیری کنند.
۶- اقدام و عمل: شهردار بزرگ، عملگرا بوده و شجاعت و توانایی اجرای ایدهها و سیاستهایی که برای شهر ضروری هستند را دارد. برنامهریزی بدون اجرا، بی نتیجه است. چشمانداز، فراهمکننده امید و برنامهریزی، زمینه ساز همراهی است. اما در نهایت این اقدام است که نتایج را محقق میسازد و شهردار نیز مبتنی بر نتایج و ماحصل، مورد قضاوت قرار خواهد گرفت.
۷- تصمیمات سخت: برخی از سیاستمداران به هیچ عنوان مشکلاتی را که ممکن است محبوبیت آنها را تحت تاثیر قرار دهد، مورد توجه قرار نمیدهند. شهردار بزرگ، قادر به اتخاذ تصمیمات دشواری است که ممکن است همواره محبوب یا باب میل همگان یا گروههای خاصی نباشد. وظیفه خطیر او عزم جدی با هدف تصمیمگیری حول تنها یک دستور کار مشخص مبنی بر چارچوبی است که برای بهبود شهر و عموم جامعه، منطقی و ضروری است.
۸- درستی و امانتداری: شهردار بزرگ، صادق، با اخلاق و دلسوز است و به واسطه درستی و امانتداری، سزاوار اعتماد عمومی است. بهکارگیری مکانیزمهای شفاف برای آگاهی برابر عموم شهروندان نسبت به امور، تصمیمات و اطلاعات، رفتار یکسان با تمامی مردم و گروهها و نهایتا داشتن قلبی بزرگ و منشی صبورانه، تکمیلکننده این درستی و امانتداری است.
در پایان باید اشاره شود که نزدیک به 4 دهه است دنیا با نقد برنامهریزی کالبدی از بالا به پایین مبتنی بر نقش شهرساز بهعنوان حاکم همه چیزدان یا پیامبری که تنها راه حل ممکن یا درست در دست اوست، به این باور رسیده است که شهر پروژه عمرانی نیست. شهردار بزرگ، به شهر بهعنوان مجموعهای از پروژههای عمرانی، نگاه نمیکند.
ارسال نظر