در جستوجوی مفهومی جدید در مدیریت
از نیمه نخست دهه ۱۹۹۰ گرایش مجددی به رشته برنامهریزی جامع صنعت به وجود آمد و به این ترتیب حرفه برنامهریزی صنعت نیز طرفدارانی را برای خود ایجاد کرد (هولدن، ۱۹۹۵). با این حال تا زمان نگارش این کتاب، دانشگاهیان و متخصصان مدیریت هنوز روششناسی بهتر و جدیدتری نسبت به روششناسی برنامهریزی دهه ۱۹۸۰ برای برآورده کردن نیازهای کنونی صنعت نیافتهاند. باوجود این بسیاری از اصول برنامهریزی صنعت که مورد قبول اکثریت بود و در دهه ۱۹۷۰ و اوایل ۱۹۸۰ وجود داشت نیز فراموش یا حذف شدند. به نظر میرسد روششناسان دانشگاهی و متخصصان برنامهریزی در حال آزمودن رویکرد جدیدی هستند که در اصول کلاسیک ریشه دارد (مانند قبل، علمی و منطقی) اما برای انعکاس فناوری اطلاعاتی نوین و نیاز به پاسخهای اثربخشتر به شرایط بسیار متغیر کسب و کار بهروزرسانی شده است.
از نیمه نخست دهه 1990 گرایش مجددی به رشته برنامهریزی جامع صنعت به وجود آمد و به این ترتیب حرفه برنامهریزی صنعت نیز طرفدارانی را برای خود ایجاد کرد (هولدن، 1995). با این حال تا زمان نگارش این کتاب، دانشگاهیان و متخصصان مدیریت هنوز روششناسی بهتر و جدیدتری نسبت به روششناسی برنامهریزی دهه 1980 برای برآورده کردن نیازهای کنونی صنعت نیافتهاند. باوجود این بسیاری از اصول برنامهریزی صنعت که مورد قبول اکثریت بود و در دهه 1970 و اوایل 1980 وجود داشت نیز فراموش یا حذف شدند. به نظر میرسد روششناسان دانشگاهی و متخصصان برنامهریزی در حال آزمودن رویکرد جدیدی هستند که در اصول کلاسیک ریشه دارد (مانند قبل، علمی و منطقی) اما برای انعکاس فناوری اطلاعاتی نوین و نیاز به پاسخهای اثربخشتر به شرایط بسیار متغیر کسب و کار بهروزرسانی شده است. چنین رویکردی با کمک فناوری اطلاعاتی نوین ظهور یافته است.
در دهه ۱۹۹۰، با کمک فناوری هدایت وظایف برنامهریزی جامع طبق اصول کلاسیک آسانتر از آن زمانی شد که این اصول تدوین شده بودند. با استفاده از رایانههای شخصی، فناوری ذخیرهسازی دادهها، نرمافزار برنامهریزی الکترونیکی و اینترنتی، فرآیندهای برنامهریزی کلاسیک که تا پیش از آن نمیتوانستند به لحاظ عملی یا اداری با تغییر محیطی همگام شوند، میتوانستند کاملا به سادگی این کار را انجام دهند (رونی، ۲۰۰۲).
بنابراین زمان آن بود که حرفه برنامهریزی صنعت دوباره مجموعهای از اصول کلاسیک برنامهریزی کسب و کار را اتخاذ کند و متناسب با دهه فعلی روششناسی متعارفتر «نئوکلاسیک» را تعریف کند. در ضمن هرگونه مجموعهای از اصول برنامهریزی باید بازتابی از مجموعه عظیم دانش تجربی مربوط به کارآیی روشهای برنامهریزی جایگزینی باشد که توسط پژوهشگران در ربع قرن گذشته انباشته شدهاند.
رسالت نوین برنامهریزی جامع
در نظام سیاسی تجارت آزاد، کسب و کارهای خصوصی تصمیم میگیرند ماموریتهای اقتصادی را که در سایر نظامهای سیاسی توسط دولت به آنها واگذار شده، انجام دهند.
در این قبیل نظامهای تجارت آزاد، مدیریت و سهامداران خصوصی هستند که به جای دولت چنین تصمیماتی را اتخاذ میکنند. مشتریان کالاها و خدمات نیز از طریق تصمیمگیری برای خرید کالا یا دریافت خدمات تصمیم میگیرند که کدام سازمانها در ماموریتهایشان موفق باشند و کدام یک شکست بخورند.
همانطور که دراکر نیز بیان میکند، این توصیف ساده ایدههای گستردهای برای مدیریت به همراه دارد؛ به طوری خاص، موضوع کاری متخصصان برنامهریزی صنعت است. جدول زیر فهرست ۱۰ سازمانی را ارائه میکند که در سال ۱۹۵۵ رهبران صنعت بودند. اما هیچ یک از آنها در ۱۹۹۵ وجود نداشتند. این درحالی بود که برخی از آنها پس از ورشکستگی به عنوان سازمانهایی کاملا متفاوت دوباره پدیدار شدند و صرفا نامهای قبلی خود را حفظ کردند (مثل گری هاند، اینزیلکو، پن سنترال). در حقیقت تنها حدود ۲۰ درصد از سازمانهای موجود در فهرست ۵۰۰ سازمان برتر سال ۱۹۵۵ فورچون در فهرست سال ۱۹۹۵ هستند و این میزان ماندگاری هنوز هم پابرجا است.
نتیجه ضمنی این فاجعه سازمانی بسیار چشمگیر است.حتی سازمانهایی به بزرگی آنهایی که در میان فورچون 500 بودند نیز ممکن است به اندازه عملکرد یک مدیر باقی نمانند. از بین رفتن سازمانهای کوچکتر، از این هم شدیدتر بوده است. دلیل این سقوط سازمانها چیست؟ پاسخ این است که نوعی انتخاب طبیعی داروینی اتفاق میافتد. در بلند مدت تنها مناسبترین گرایشها باقی میمانند. چیزی که یک سازمان را «مفید» و دیگری را غیرمفید میکند شایستگی متمایز سازمانهای نجاتیافته در تامین کالا و خدمات برای برخی از بخشهای جامعه است که این محصولات یا خدمات را مطالبه میکنند. در بلندمدت تنها آن کسب و کارهایی که برای انجام ماموریتهای اقتصادی خود شایستهتر هستند نجات مییابند. دلیل شایستگی متمایز احتمالا ترکیبی از منابع ارزشمند، منحصربهفرد و غیرقابل تقلید است که ماهیت آن هم فیزیکی و هم فکری است. تاریخچه اقتصاد و صنعت مطالب زیادی را درباره ماموریتهای کسب وکار به ما گوشزد میکند.این سازمانها با استفاده از یک روششناسی برنامهریزی بهتر در بازارهای جهانی دهه 1980 بیشتر رقابتی میشدند زیرا برنامهریزی مناسب، سازگاری اثربخشتر منابع فیزیکی و فکری با شرایط بازاری نوظهور را به همراه دارد. از این رو، به نظر میرسد که برتری در برنامهریزی به خودی خود یک مزیت رقابتی ارائه میکند.
منبع: کتاب روششناسی مدیریت استراتژیک
ترجمه: دکتر سیدمحمد اعرابی و دکتر سید علیرضا هاشمی
انتشارات: دفتر پژوهشهای فرهنگی
در دهه ۱۹۹۰، با کمک فناوری هدایت وظایف برنامهریزی جامع طبق اصول کلاسیک آسانتر از آن زمانی شد که این اصول تدوین شده بودند. با استفاده از رایانههای شخصی، فناوری ذخیرهسازی دادهها، نرمافزار برنامهریزی الکترونیکی و اینترنتی، فرآیندهای برنامهریزی کلاسیک که تا پیش از آن نمیتوانستند به لحاظ عملی یا اداری با تغییر محیطی همگام شوند، میتوانستند کاملا به سادگی این کار را انجام دهند (رونی، ۲۰۰۲).
بنابراین زمان آن بود که حرفه برنامهریزی صنعت دوباره مجموعهای از اصول کلاسیک برنامهریزی کسب و کار را اتخاذ کند و متناسب با دهه فعلی روششناسی متعارفتر «نئوکلاسیک» را تعریف کند. در ضمن هرگونه مجموعهای از اصول برنامهریزی باید بازتابی از مجموعه عظیم دانش تجربی مربوط به کارآیی روشهای برنامهریزی جایگزینی باشد که توسط پژوهشگران در ربع قرن گذشته انباشته شدهاند.
رسالت نوین برنامهریزی جامع
در نظام سیاسی تجارت آزاد، کسب و کارهای خصوصی تصمیم میگیرند ماموریتهای اقتصادی را که در سایر نظامهای سیاسی توسط دولت به آنها واگذار شده، انجام دهند.
در این قبیل نظامهای تجارت آزاد، مدیریت و سهامداران خصوصی هستند که به جای دولت چنین تصمیماتی را اتخاذ میکنند. مشتریان کالاها و خدمات نیز از طریق تصمیمگیری برای خرید کالا یا دریافت خدمات تصمیم میگیرند که کدام سازمانها در ماموریتهایشان موفق باشند و کدام یک شکست بخورند.
همانطور که دراکر نیز بیان میکند، این توصیف ساده ایدههای گستردهای برای مدیریت به همراه دارد؛ به طوری خاص، موضوع کاری متخصصان برنامهریزی صنعت است. جدول زیر فهرست ۱۰ سازمانی را ارائه میکند که در سال ۱۹۵۵ رهبران صنعت بودند. اما هیچ یک از آنها در ۱۹۹۵ وجود نداشتند. این درحالی بود که برخی از آنها پس از ورشکستگی به عنوان سازمانهایی کاملا متفاوت دوباره پدیدار شدند و صرفا نامهای قبلی خود را حفظ کردند (مثل گری هاند، اینزیلکو، پن سنترال). در حقیقت تنها حدود ۲۰ درصد از سازمانهای موجود در فهرست ۵۰۰ سازمان برتر سال ۱۹۵۵ فورچون در فهرست سال ۱۹۹۵ هستند و این میزان ماندگاری هنوز هم پابرجا است.
نتیجه ضمنی این فاجعه سازمانی بسیار چشمگیر است.حتی سازمانهایی به بزرگی آنهایی که در میان فورچون 500 بودند نیز ممکن است به اندازه عملکرد یک مدیر باقی نمانند. از بین رفتن سازمانهای کوچکتر، از این هم شدیدتر بوده است. دلیل این سقوط سازمانها چیست؟ پاسخ این است که نوعی انتخاب طبیعی داروینی اتفاق میافتد. در بلند مدت تنها مناسبترین گرایشها باقی میمانند. چیزی که یک سازمان را «مفید» و دیگری را غیرمفید میکند شایستگی متمایز سازمانهای نجاتیافته در تامین کالا و خدمات برای برخی از بخشهای جامعه است که این محصولات یا خدمات را مطالبه میکنند. در بلندمدت تنها آن کسب و کارهایی که برای انجام ماموریتهای اقتصادی خود شایستهتر هستند نجات مییابند. دلیل شایستگی متمایز احتمالا ترکیبی از منابع ارزشمند، منحصربهفرد و غیرقابل تقلید است که ماهیت آن هم فیزیکی و هم فکری است. تاریخچه اقتصاد و صنعت مطالب زیادی را درباره ماموریتهای کسب وکار به ما گوشزد میکند.این سازمانها با استفاده از یک روششناسی برنامهریزی بهتر در بازارهای جهانی دهه 1980 بیشتر رقابتی میشدند زیرا برنامهریزی مناسب، سازگاری اثربخشتر منابع فیزیکی و فکری با شرایط بازاری نوظهور را به همراه دارد. از این رو، به نظر میرسد که برتری در برنامهریزی به خودی خود یک مزیت رقابتی ارائه میکند.
منبع: کتاب روششناسی مدیریت استراتژیک
ترجمه: دکتر سیدمحمد اعرابی و دکتر سید علیرضا هاشمی
انتشارات: دفتر پژوهشهای فرهنگی
ارسال نظر