مترجم: مریم رضایی منبع: Kellogg Insight در سال‌های دهه ۹۰، بین قلب‌، ذهن و دسکتاپ‌های کاربران کامپیوتر در سراسر دنیا جنگ درگرفته بود. شرکت اپل با معرفی نسخه اصلی مکینتاش در سال ۱۹۸۴ و آشنا کردن کاربران با ماوس، کامپیوترهای شخصی را وارد عصری مدرن کرده بود. اما این شرکت خیلی زود عرصه را به مایکروسافت واگذار کرد. ۱۰ سال بعد، مایکروسافت با ویندوز ۹۵ این برتری را محکم‌تر کرد و دو سال بعد از آن، وقتی وزارت دادگستری آمریکا شکایتی ضد انحصارگرایی را در برابر این شرکت نرم‌افزاری ترتیب داد، این جنگ به پایان رسید و ویندوز پیروز شد.

وقتی دو پایگاه مانند ویندوز و مکینتاش وارد رقابت با یکدیگر می‌شوند، پیروز شدن یکی بر دیگری اجتناب‌ناپذیر است. با این حال، این اتفاق همیشه رخ نمی‌دهد. وقتی پایگاه‌های کارت‌ اعتباری مانند ویزا (Visa)، مستر کارد (MasterCard)، امریکن اکسپرس (American Express) و... مطرح می‌شوند، مصرف‌کننده گزینه‌های بسیار متفاوتی پیش روی خود دارد. طرفداران بازی‌های کامپیوتری و کنسول‌ها در حال حاضر سه گزینه Nintendo Wii، ایکس‌ باکس ۳۶۰ مایکروسافت و پلی استیشن ۳ سونی را پیش روی خود دارند و افرادی که به دنبال چت و تعامل با دیگران هستند، می‌توانند از سایت‌های بیشماری در اینترنت بازدید کنند. در هر یک از این صنایع، مصرف‌کنندگان سال‌های سال از یکی از این گزینه‌ها بهره برده‌اند. برخلاف آنچه بین ویندوز و مکینتاش پیش آمد، هیچ‌یک از این بازارها به نفع یا ضد دیگری اطلاعات تجاری را مخفی نکرده است.

نشانه‌های اینکه یک بازار چه زمانی اطلاعات تجاری را مخفی می‌کند و اینکه اصلا آیا این کار را انجام می‌دهد یا نه، از نزدیک توسط اقتصاددانان و قانون‌گذاران رصد می‌شود. با این حال، همان‌طور که جنگ کامپیوترهای شخصی نشان داده، این اقدام بازار نشانه خاصی ندارد. در حقیقت، این مخفی‌سازی تنها زمانی آشکار می‌شود که اتفاق افتاده و کار از کار گذشته باشد.

دیلان مینور، استادیار اقتصاد مدیریتی و علوم تصمیم‌گیری در مدرسه مدیریت کلوگ می‌گوید: «مخفی‌سازی اطلاعات بازار در دنیای واقعی کار بسیار سختی است. ما فقط تصویری فوری از آن می‌گیریم. اما مطمئن نیستیم که یک بازار در حال مخفی‌سازی اطلاعات یا تعامل بین دو پایگاه است.»

مخفی‌سازی یا عدم مخفی‌سازی

مینور و همکارانش، تنجیم حسین (Tanjim Hossain)، استاد دانشگاه تورنتو و جان مورگان (John Morgan)، استاد دانشگاه کالیفرنیا، برای بررسی لحظه‌ای که بازار اقدام به مخفی‌سازی اطلاعات می‌کند، به آزمایشگاهی رفتند تا این شرایط را کنترل کنند. مینور در این باره می‌گوید: «ویژگی منحصربه‌فرد آزمایشگاه این است که می‌توانیم پایگاه‌های بازار رقابتی را شبیه‌سازی و بازآفرینی کنیم تا ببینیم چرا و چه زمانی بازارها اطلاعات را مخفی‌سازی می‌کنند.»

این محققان در آزمایشگاه ابتدا تعدادی بازار مختلف ایجاد کردند که در آن شرکت‌کنندگان می‌توانستند پایگاهی را در برابر پایگاه دیگر انتخاب کنند. چهار (و در مواقعی هشت) شرکت‌کننده در یک جلسه شرکت‌ کردند و هر چند مجموعه را در چند دوره بازی کردند. قرار شد هر کدام از شرکت‌کننده‌ها یکی از دو نوع A و B باشند و دو یا چهار شرکت‌کننده از هر نوع A یا B بازاری را تشکیل دادند. در هر دوره، شرکت‌کنندگان پایگاهی را بر اساس A یا B بودنشان و نتیجه مربوط به هر پایگاه را انتخاب کردند (مثلا ممکن بود یک پایگاه حق‌الزحمه کمتر و بازدهی بیشتری برای نوع A ارائه کند که باعث وسوسه شرکت‌کنندگان شود). مینور و همکارانش بازارها را طوری تنظیم کردند که انتظار می‌رفت نیمی از آنها اطلاعات را مخفی‌سازی کنند و نیم دیگر در تعامل باشند.

عجیب این بود که تقریبا همه بازارها اقدام به مخفی‌سازی اطلاعات کردند. حتی وقتی پایگاه‌ها و بازدهی آنها مثل هم بودند - که افراد را تشویق می‌کرد به اولین انتخابشان روی آورند - شرکت‌کنندگان همچنان بر یک پایگاه متمرکز بودند. مینور می‌گوید «مخفی‌سازی اطلاعات بسیار جامع و فراگیر بود و ما کاملا گیج شده بودیم. به نظر می‌رسید چیزی که تعامل را پرورش می‌دهد، از بازارهای آزمایشی آنها حذف شده بود.»

بازگشت به آزمایشگاه

بنابراین، مینور و همکارانش مجموعه آزمایش‌های دیگری را طراحی کردند و این بار عوامل تفکیک افقی ۱ را اضافه کردند. اصطلاح تفکیک افقی برای موقعیتی به‌کار گرفته می‌شود که در آن یک پایگاه یک گروه را بیش از گروه دیگر جذب می‌کند. مینور و همکارانش در آزمایشگاه بازارها را طوری تجهیز کردند که یک پایگاه به یک مجموعه از شرکت‌کنندگان نسبت به مجموعه دیگر بازدهی بیشتری داشتند. حتی در این شرایط هم، تعامل ایجاد نشد. مخفی‌سازی اطلاعات تنها زمانی فروکش کرد که بازدهی یک نوع خاص به طرز چشمگیری از مزایای پایگاه دیگری که کیفیت بالاتر داشت، بیشتر بود. در مفهوم اقتصادی، تفکیک افقی در این بازارها بر تفکیک عمودی۲ غلبه می‌کند.

در مورد ویندوز و مکینتاش، تفکیک عمودی شرکت اپل برای به دست آوردن یک بازار دوپایگاهی کافی نبود. یعنی مکینتاش برای بیشتر کاربران تجربه بهتری نسبت به ویندوز ایجاد نمی‌کرد و بنابراین بازار سیستم عامل اطلاعات را مخفی‌سازی کرد. در بازارهایی که مخفی‌سازی اطلاعات در آن اجتناب‌ناپذیر است، قانون‌گذاران نظارت نزدیکی دارند. به گفته مینور «در واقع قانون‌گذاران در مورد اثرات مخفی‌سازی نگرانند. وقتی تعامل امکان‌پذیر یا مفید است، آنها سعی می‌کنند رقابت را حفظ کنند. اما در مواردی مانند ویندوز که یک شرکت کنترل بازار را در دست دارد، قانون‌گذاران سعی می‌کنند مصرف‌کنندگان را در برابر سوءاستفاده‌های احتمالی محافظت کنند.» درحالی‌که کشف مینور و همکارانش مبنی بر اینکه تفکیک افقی می‌تواند مانع مخفی‌سازی اطلاعات بازار شود، به قانون‌گذاران در جهت جلوگیری از ایجاد انحصارها کمک نمی‌کند، اما در عوض به شرکت‌هایی که تازه وارد بازار می‌شوند کمک می‌کند بهترن روش موفقیت در یک شرایط رقابتی سخت را مشخص کنند. مینور توصیه می‌کند «یک تازه‌وارد می‌تواند در پایگاهی که به مشتریان ناهمگون خدمت می‌کند، موفق شود.»

پاورقی:

۱) تفکیک افقی (Horizontal Differentiation) میزان یا حد تفکیک بین واحدها را نشان می‌دهد. این نوع تفکیک، به‌میزان تفکیک بین واحدهای سازمانی، براساس موقعیت اعضای سازمان، ماهیت وظایف آنها و میزان تحصیلات و آموزش‌هایی که فراگرفته‌اند، اشاره می‌کند.

۲) تفکیک عمودی (Vertical Differentiation) به عمق یا ارتفاع سلسله مراتب سازمانی نظر دارد. با افزایش سطوح سلسله مراتب سازمانی، تفکیک عمودی سازمان افزایش یافته و پیچیدگی سازمانی، بیشتر می‌شود.