مرزهای کاری خود را حفظ کنید!
نویسنده: Preston Bailey مترجم: مهدی نیکوئی منبع: کتاب تجارت کردن با قلب پرستون عزیز روابط فوقالعادهای با مشتریانم در زمان کار برقرار میکنم و حتی گاهی آنها تبدیل به دوستان واقعی من میشوند. اخیرا یک مشتری داشتهام که مرا برای تعطیلات آخر هفته دعوت کرد. او گفت که میتوانیم به همراه خانوادهاش به کنار ساحل رفته و سفری کوتاه با کشتیهای تفریحی داشته باشیم. زمانی که با این پیشنهاد روبهرو شدم، احساس کردم که داریم زیادهروی میکنیم. در نهایت به او پاسخ منفی دادم، اما باید این کار را میکردم؟ آیا میتوانید توصیههایی در مورد نحوه برخورد با مشتریانی که دوستانمان هستند، داشته باشید؟ بهخصوص کسانی که هنوز هم با هم کار میکنیم؟ در نهایت، من میخواهم که باز هم با آنها کار کنم!
با احترام
یک حرفهای صمیمی
***
صمیمی عزیز
کار کردن با دوستان و اقوام برای بسیاری از افراد دشوارترین کار ممکن است.
با احترام
یک حرفهای صمیمی
***
صمیمی عزیز
کار کردن با دوستان و اقوام برای بسیاری از افراد دشوارترین کار ممکن است.
نویسنده: Preston Bailey مترجم: مهدی نیکوئی منبع: کتاب تجارت کردن با قلب پرستون عزیز روابط فوقالعادهای با مشتریانم در زمان کار برقرار میکنم و حتی گاهی آنها تبدیل به دوستان واقعی من میشوند. اخیرا یک مشتری داشتهام که مرا برای تعطیلات آخر هفته دعوت کرد. او گفت که میتوانیم به همراه خانوادهاش به کنار ساحل رفته و سفری کوتاه با کشتیهای تفریحی داشته باشیم. زمانی که با این پیشنهاد روبهرو شدم، احساس کردم که داریم زیادهروی میکنیم. در نهایت به او پاسخ منفی دادم، اما باید این کار را میکردم؟ آیا میتوانید توصیههایی در مورد نحوه برخورد با مشتریانی که دوستانمان هستند، داشته باشید؟ بهخصوص کسانی که هنوز هم با هم کار میکنیم؟ در نهایت، من میخواهم که باز هم با آنها کار کنم!
با احترام
یک حرفهای صمیمی
***
صمیمی عزیز
کار کردن با دوستان و اقوام برای بسیاری از افراد دشوارترین کار ممکن است. دلیل این موضوع نیز آن است که در بسیاری از مواقع نمیتوانیم مرز بین حرفهای بودن و صمیمیت را از هم تفکیک کنیم. شاید مرز صمیمی بودن را باید در اینجا ترسیم کرد: روابط ما نباید اجازه دهد که در وظایف خود کمکاری کنیم و مانع از گفتن نظرات صادقانه طرف مقابل بشود.
در کسبوکارهای خدماتی مانند طراحی مجالس موارد بسیاری پیش میآید که ارتباطات را تقویت میکند. در طراحی یک اتاق پذیرایی عالی اما راحت، ایجاد یک ورودی زیبا برای یک مراسم ازدواج یا ایجاد یک گلچین از آهنگهای نوستالژیک برای یک میهمانی تولد، ما در حال همکاری با مشتریان خود در کارهایی هستیم که برای آنها بسیار شخصی و احساسی است. این موضوع باعث میشود چیزهایی در مورد زندگی شخصی مشتریان خود، خانواده آنها و مهمتر از همه آرزوهای درونی آنها بدانیم که ممکن است حتی نزدیکترین دوستانشان هم بیاطلاع باشند. این موضوع باعث صمیمیت میشود.
اما حتی زمانی که روابطی صمیمی با یکی از مشتریان خود داریم، باید به یاد داشته باشیم که در حال کار هستیم. اگر از خطوط حرفهای خود عبور کنیم، به توانایی خود برای ارائه خدمات خوب لطمه زدهایم. من برخی از همکاران خود را دیدهام که در مجالسی که باید کار کنند، شروع به خوشگذرانی میکنند. حتی اگر این کار به دنبال دعوت صاحب مجلس باشد، به معنای آن است که این گروه از طراحان و برنامهریزهای مجالس توجه کافی به مواردی نمیکنند که مسوول آن هستند. آنها باید تمامی بخشهای مجلس را تحت نظر داشته باشند تا همه چیز طبق برنامه پیش برود.
یکی از مشتریان جدیدم را در جشن تولد غافلگیرانه او که به درخواست همسرش طراحی کرده بودم، ملاقات کردم. او عاشق میهمانی شد و از آن زمان تاکنون برای انجام رویدادهای مختلف از شرکت ما کمک خواسته است.زمانی که با هم کار میکردیم، صمیمی شدیم و اکنون میتوانم او را به عنوان یک دوست فرض کنم. او شماره تلفن شخصی من را دارد و گاهی ساعت 5 صبح به من زنگ میزند. (البته نگران نباشید. او میداند که آن موقع صبح از خواب بیدار شدهام!) زمانی که از او میپرسم به چه دلیل زنگ زده است، میگوید خوابی دیده است و برای رویداد بعدی از این خواب الهام گرفته است. از چنین رفتارهایی خوشم میآید. بهدلیل دوستی ما، او مرا به مجالس خود به عنوان یک میهمان دعوت میکند و من میتوانم در آن مجلس حضور داشته باشم؛ به این دلیل که تیمی دارم که کار طراحی و اجرای جزئیات کارها را میتوانند بدون مداخله مستقیم من هم انجام دهند.
اما حتی زمانی که بهعنوان یک میهمان آنجا هستم، با دو سر در مجلس حاضر میشوم! یک سر به عنوان میهمان و دیگری به عنوان طراح مجلس. میدانم که او در مورد عالی پیش رفتن مجالس بسیار حساس است و این موضوع برای او اهمیت زیادی دارد. این موضوع و مسوولیتپذیری من اجازه نمیدهد که هوشیار نباشم. همیشه بخشی از مغز من، شرایط اطراف را رصد میکند تا هر موردی که نیاز به اصلاح یا تعدیل دارد را بیابد؛ باید جلوی هرگونه نقصی را از ابتدا گرفت.
اگر احساس میکنید که با یکی از مشتریان خود صمیمی میشوید، از این موضوع لذت ببرید! اما روابط خود را تا زمان اتمام کار و دریافت بازخورد از او به شدت حرفهای نگه دارید. او را برای تفریح دعوت نکنید. آنها را در فیسبوک شخصی خود به دوستی نپذیرید (مگر اینکه تنظیمات حریم خصوصی سطح بالایی لحاظ کرده باشید) و آنها را در توئیتر دنبال نکنید و در مورد این موضوع ننویسید که چقدر از اینکه باید جمعه را کار کنید، ناراحت هستید. زمانی که کار را به خوبی تحویل دادید و نظرات مشتریانتان را هم در مورد انجام آن گرفتید، آنگاه میتوانید اجازه دهید که دوستی شما پیشرفت کند؛ مانند هر دوستی دیگری.
متوجه باشید که با این وجود، اگر زمانی لازم شد که باز هم با او کار کنید، باید دوباره قدم به عقب بگذارید و در زمان کار حرفهای باشید. شما همیشه مسوول کارهایتان هستید؛ حتی زمانی که برای یک دوست کار میکنید. دوستی شما با او باید باعث ترغیب شما باشد که به بهترین شکل کار کنید؛ نه اینکه آنقدر احساس راحتی و آسایش کنید که عملکردی ضعیف از خود نشان دهید.
nikoueimahdi@gmail.com
با احترام
یک حرفهای صمیمی
***
صمیمی عزیز
کار کردن با دوستان و اقوام برای بسیاری از افراد دشوارترین کار ممکن است. دلیل این موضوع نیز آن است که در بسیاری از مواقع نمیتوانیم مرز بین حرفهای بودن و صمیمیت را از هم تفکیک کنیم. شاید مرز صمیمی بودن را باید در اینجا ترسیم کرد: روابط ما نباید اجازه دهد که در وظایف خود کمکاری کنیم و مانع از گفتن نظرات صادقانه طرف مقابل بشود.
در کسبوکارهای خدماتی مانند طراحی مجالس موارد بسیاری پیش میآید که ارتباطات را تقویت میکند. در طراحی یک اتاق پذیرایی عالی اما راحت، ایجاد یک ورودی زیبا برای یک مراسم ازدواج یا ایجاد یک گلچین از آهنگهای نوستالژیک برای یک میهمانی تولد، ما در حال همکاری با مشتریان خود در کارهایی هستیم که برای آنها بسیار شخصی و احساسی است. این موضوع باعث میشود چیزهایی در مورد زندگی شخصی مشتریان خود، خانواده آنها و مهمتر از همه آرزوهای درونی آنها بدانیم که ممکن است حتی نزدیکترین دوستانشان هم بیاطلاع باشند. این موضوع باعث صمیمیت میشود.
اما حتی زمانی که روابطی صمیمی با یکی از مشتریان خود داریم، باید به یاد داشته باشیم که در حال کار هستیم. اگر از خطوط حرفهای خود عبور کنیم، به توانایی خود برای ارائه خدمات خوب لطمه زدهایم. من برخی از همکاران خود را دیدهام که در مجالسی که باید کار کنند، شروع به خوشگذرانی میکنند. حتی اگر این کار به دنبال دعوت صاحب مجلس باشد، به معنای آن است که این گروه از طراحان و برنامهریزهای مجالس توجه کافی به مواردی نمیکنند که مسوول آن هستند. آنها باید تمامی بخشهای مجلس را تحت نظر داشته باشند تا همه چیز طبق برنامه پیش برود.
یکی از مشتریان جدیدم را در جشن تولد غافلگیرانه او که به درخواست همسرش طراحی کرده بودم، ملاقات کردم. او عاشق میهمانی شد و از آن زمان تاکنون برای انجام رویدادهای مختلف از شرکت ما کمک خواسته است.زمانی که با هم کار میکردیم، صمیمی شدیم و اکنون میتوانم او را به عنوان یک دوست فرض کنم. او شماره تلفن شخصی من را دارد و گاهی ساعت 5 صبح به من زنگ میزند. (البته نگران نباشید. او میداند که آن موقع صبح از خواب بیدار شدهام!) زمانی که از او میپرسم به چه دلیل زنگ زده است، میگوید خوابی دیده است و برای رویداد بعدی از این خواب الهام گرفته است. از چنین رفتارهایی خوشم میآید. بهدلیل دوستی ما، او مرا به مجالس خود به عنوان یک میهمان دعوت میکند و من میتوانم در آن مجلس حضور داشته باشم؛ به این دلیل که تیمی دارم که کار طراحی و اجرای جزئیات کارها را میتوانند بدون مداخله مستقیم من هم انجام دهند.
اما حتی زمانی که بهعنوان یک میهمان آنجا هستم، با دو سر در مجلس حاضر میشوم! یک سر به عنوان میهمان و دیگری به عنوان طراح مجلس. میدانم که او در مورد عالی پیش رفتن مجالس بسیار حساس است و این موضوع برای او اهمیت زیادی دارد. این موضوع و مسوولیتپذیری من اجازه نمیدهد که هوشیار نباشم. همیشه بخشی از مغز من، شرایط اطراف را رصد میکند تا هر موردی که نیاز به اصلاح یا تعدیل دارد را بیابد؛ باید جلوی هرگونه نقصی را از ابتدا گرفت.
اگر احساس میکنید که با یکی از مشتریان خود صمیمی میشوید، از این موضوع لذت ببرید! اما روابط خود را تا زمان اتمام کار و دریافت بازخورد از او به شدت حرفهای نگه دارید. او را برای تفریح دعوت نکنید. آنها را در فیسبوک شخصی خود به دوستی نپذیرید (مگر اینکه تنظیمات حریم خصوصی سطح بالایی لحاظ کرده باشید) و آنها را در توئیتر دنبال نکنید و در مورد این موضوع ننویسید که چقدر از اینکه باید جمعه را کار کنید، ناراحت هستید. زمانی که کار را به خوبی تحویل دادید و نظرات مشتریانتان را هم در مورد انجام آن گرفتید، آنگاه میتوانید اجازه دهید که دوستی شما پیشرفت کند؛ مانند هر دوستی دیگری.
متوجه باشید که با این وجود، اگر زمانی لازم شد که باز هم با او کار کنید، باید دوباره قدم به عقب بگذارید و در زمان کار حرفهای باشید. شما همیشه مسوول کارهایتان هستید؛ حتی زمانی که برای یک دوست کار میکنید. دوستی شما با او باید باعث ترغیب شما باشد که به بهترین شکل کار کنید؛ نه اینکه آنقدر احساس راحتی و آسایش کنید که عملکردی ضعیف از خود نشان دهید.
nikoueimahdi@gmail.com
ارسال نظر