ویژگیهای یک فروشنده ماهر
نویسنده: AJ AGRAWAL مترجم: میثاق شمشیری نکته کلیدی در رسیدن به مرحله استادی در فروشندگی، آموزش به دیگران است. در واقع برای اینکه یک فروشنده ماهر شوید باید توانایی این را داشته باشید که آموختههایتان را به گفتار تبدیل کنید و بتوانید آموختههایتان را انتقال دهید. به کمک این مهارت میتوانید شرکت خودتان را خلق کنید. میتوانید چه کم و چه زیاد با انتقال دانشتان دنیا را تغییر دهید! هرکدام از ورزشکاران، هنرمندان، مدیران اجرایی موفق یا نابغههایی که میشناسید در این ویژگی مشترکند. آنها نه فقط میتوانند از دانش و هنرشان استفاده کنند، بلکه میتوانند به دیگران کمک کنند تا بهترین خودشان را پیدا کنند.
نویسنده: AJ AGRAWAL مترجم: میثاق شمشیری نکته کلیدی در رسیدن به مرحله استادی در فروشندگی، آموزش به دیگران است. در واقع برای اینکه یک فروشنده ماهر شوید باید توانایی این را داشته باشید که آموختههایتان را به گفتار تبدیل کنید و بتوانید آموختههایتان را انتقال دهید. به کمک این مهارت میتوانید شرکت خودتان را خلق کنید. میتوانید چه کم و چه زیاد با انتقال دانشتان دنیا را تغییر دهید! هرکدام از ورزشکاران، هنرمندان، مدیران اجرایی موفق یا نابغههایی که میشناسید در این ویژگی مشترکند. آنها نه فقط میتوانند از دانش و هنرشان استفاده کنند، بلکه میتوانند به دیگران کمک کنند تا بهترین خودشان را پیدا کنند. کسی که میتواند زیبایی و توانایی را در خودش پیدا کند، پیدا کردن آن را در دیگران هم تمرین میکند. تجربه نشان داده است که افراد موفق، شاگردانی موفق تربیت میکنند. در واقع آنها با انگیزهای که در شاگردانشان ایجاد میکنند، علاوهبر مهارتهای ظاهری، ذهن آنها را هم مربیگری میکنند.
یکی از فواید آموختن هنر فروشندگی به دیگران، به دست آوردن توانایی رهبری تیم فروش است. اگر میخواهید یک فروشنده ماهر باشید، باید سرپرستی تیم فروشندگی خودتان را به دست آورید! بعد از رسیدن به این مرحله، این ویژگیها را در خودتان خواهید دید:
۱. سبک منحصربهفرد. عنصر جداییناپذیر در فروش، هیجان است. ولی صاحبکارها معمولا میخواهند تا بازاریابی با اعتماد به نفس بیشازحد و بدون دخالت هیجان باشد. با وجود اینکه با این روش فروشنده راحتتر میتواند از تکنیکهای فروشندگی بهرهمند شود، اما یک بدی دارد چراکه فروشندهها شکستهای فروش را به کلی به خریدار نسبت داده و نمیتوانند خودشان را آنالیز کنند ولی وقتی بهعنوان سرپرست گروه بتوانید از بیرون به این مسائل نگاه کنید، بهطور شگفتانگیزی تفاوت را حس میکنید. شما هیجان را میبینید ولی تجربه نمیکنید در نتیجه میتوانید مشکلات واقعی را شناسایی و برطرف کنید. وقتی مشکلات را یکی پس از دیگری دیده و راهحلی برای هرکدام بیابید، سبک خودتان را خلق کردهاید!
۲. توانایی برقراری ارتباط موثرتر. وقتی میخواهید یک مطلب را بهصورت نوشته برای کس دیگری به رشته تحریر درآورید، اتفاق جالبی رخ میدهد! شاید اولین بار که این کار را انجام دهید، نیمی از انرژی شما صرف قرار دادن مطالب در قالب لغات شود.
بهعنوان سرپرست تیم هم دقیقا همین اتفاق میافتد. شما نه تنها یک آموزنده بهتر میشوید، بلکه به یک سخنران و یک فروشنده ماهر تبدیل میشوید. یک سخنران خوب زیاد حرف نمیزند، بلکه محتوای زیادی را در کلمات کم خلاصه میکند. به همین خاطر است که آموختن به دیگران علاوهبر نظم ذهنی، به ما کمک میکند تا دانشمان را به شیوهای زیبا و موثر به دیگران بیاموزیم.
۳. مدیریت بهتر. لذت تعلیم و ساختن یک فرد بهتر، در هیچ کاری یافت نمیشود و فرد آموزشدیده همیشه احساس دینی به آموزگارش دارد. به همین روش، شما میتوانید در تیم خود یک وفاداری ایجاد کنید! کسانی که از شما یاد گرفتهاند بیشتر در کنارتان میمانند و به راحتی فراموشتان نمیکنند. بهترین مدیران کسانی هستند که اعضای گروهشان را رشد دادهاند. «کلید موفقیت میزان دانشی است که یاد میدهید، نه یاد میگیرید.»
ارسال نظر