چگونه از‌ایده‌های خوب حفاظت کنیم؟
بسیار پیش آمده است که‌ایده‌های بسیار خوبی در خلال یک سخنرانی توسط یک همکار و با گفتن این جمله که «‌ایده بسیار خوبی است، اما..».

خراب و ضایع شده است. در این مقاله یاد خواهیم گرفت با چه شیوه‌هایی می‌توان این افراد را خلع سلاح کرد و‌ایده‌های خود را به بهترین شکل ممکن به سمع دیگران رساند و آنها را به کرسی نشاند.
موردکاوی:
سمنتا به تازگی پیشنهاد خود را به کمیته سرمایه‌داری ارائه کرده و تا به این لحظه تمام کار‌ها را به درستی انجام داده است. وظیفه گروه سمنتا پیدا کردن راه‌حلی سریع و روشن برای حل مشکلی حاد بود. آنها برای یافتن راه‌حل با کارخانه، مشتریان و متخصصان خارج از کارخانه بسیار مشورت کردند. وقتی که راه‌حل را یافتند، آن را با گروه‌های مختلف ذی‌نفع در میان گذاشتند. آنها نظرات و بازخورد‌ها را در پیشنهاد خود اعمال و افراد ذی‌نفع را هم از این ماجرا آگاه کردند. پیشنهاد شفاف و مختصر این گروه عوامل اصلی، دلایل نیاز به این نوآوری، شیوه‌های شکل گیری چنین پیشنهادی، جایگزین‌ها و ریسک توصیه را خیلی خلاصه بیان می‌کند. این گروه حتی مواظب احساس و عکس‌العمل دریافت کنندگان این پیشنهاد بود و فرآیند شکل‌گیری این پیشنهاد کاملا حرفه‌ای و مناسب انجام شد.
بعد از بیان پیشنهاد‌ها و سخنرانی، معدودی از اعضای کمیته یکسری سوالات بی‌ربط از سمنتا پرسیدند. اما ناگهان دن جونز با صاف کردن گلوی خود، سالن را به سکوت برد. (باید همین جا مطلبی را درباره دن جونز بیان کرد: او می‌داند که چگونه مانند رهبر یک تیم رفتار کند، اما در حقیقت او رهبر تیم نیست. در این مورد خاص هم، دن پیشرفت سریع شغلی سمنتا را نوعی تهدید برای خود تلقی می‌کند.)
سپس دن این گونه پاسخ داد: «سمنتا، من کار سخت و تیمی شما را تحسین می‌کنم، اما حقیقتا، باید بدانم که آیا این پیشنهاد مناسب است ،به همین دلیل باید عرض کنم که قبل از آنکه طرح شما را بررسی کنیم، باید به کمیته بررسی موارد حقوقی ارجاع شود.»
سمنتا می‌خواهد که جواب بدهد، اما نمی‌تواند. هر چند حمله دن ناجوانمردانه و غیرقابل توجیه بود، اما در آن لحظه حساس و مهم، سمنتا هیچ‌گونه پاسخی برای آن نداشت. سمنتا فکر می‌کند هر حرفی که می‌زند تنها به وخیم‌تر شدن اوضاع کمک می‌کند، اما او باید حرفی بزند، حتی اگر بداند نظراتش پاسخ قاطع به گفته‌های دن نباشد. بنابرین بازی شروع می‌شود. در ابتدا یک نفر سوالی می‌پرسد که سمنتا قادر به درک و دادن پاسخ به آن نیست، سپس، دن یک سوال دیگر می‌پرسد. در این لحظه سمنتا برای یاری جستن به اطراف نگاه می‌کند: سکوت.
کمیته نیز در نهایت تصمیم می‌گیرد پیشنهاد سمنتا را به کمیته‌ای ارجاع دهد که می‌توان آن را «کمیته بی پایان» نامید. در نتیجه، شرکت یک فرصت طلایی را از دست داد. در طول تنها چند ماه، سمنتا نیز از آن شرکت می‌رود. برای سمنتا مشکلی پیش نخواهد آمد، اما آیا برای شرکت نیز همین طور خواهد بود؟
***
این سناریو خیلی آشنا به نظر می‌رسد. نه؟ همه ما کم و بیش شاهد بوده‌ایم که پیشنهادهای عالی و ممتاز نابود می‌شوند؛ حتی اگر خیلی هم خوب بیان شده باشند. پیشنهادهای خوب معمولا قربانی دلایلی کاملا بی‌منطق می‌شوند. چنین رویه‌ای می‌تواند بسیار بد و مهم‌تر از آن باعث از دست رفتن فرصت و ایجاد هزینه برای شرکت شود.
نباید این‌گونه باشد. علاوه بر این، امروزه، برای مدیران کسب وکار، از دست رفتن چنین فرصت‌هایی قابل پذیرش نخواهد بود. امروزه وظایف بیشتر و چالش‌ها نیز بزرگ‌تر شده‌اند؛ زیرا جهان با سرعتی بسیار بیشتر از هر زمان دیگری در حال تغییر است.
تجارت همواره برای نجات خود نیازمند خوگرفتن با شرایط بوده است و چنین کاری نیز همواره نوعی چالش به شمار می‌رفته زیرا اتخاذ و خو گرفتن با شرایط نیازمند نظرات عالی، صرف منابع و پذیرش ریسک بوده است. اما، امروزه نرخ تغییر دو برابر ۲۰ سال پیش بوده است؛ این در حالی است که منابع موجود برای خو گرفتن با تغییرات از رشد کمی برخوردار بوده‌اند.
جان کاتر، استاد مدرسه کسب وکار هاروارد، تحقیقات زیادی بر چالش تغییرات پردامنه انجام داده است. از این تحقیقات، او فرآیندی 8 مرحله‌ای برای پیشبرد تغییرات ابداع کرده است. عامل اصلی در موفقیت این مدل مفهوم اداره سازمان است. چگونه می‌توان مانع نابودی ‌ایده‌ها شد؟ تنها راه‌حل این چالش‌ها درک مشکل و ارائه راه‌حل است. در این مقاله، به شما راه‌هایی نشان خواهیم داد که چگونه‌ایده‌های کارآ را حفظ کنیم. در ابتدا، باید از خود بپرسیم که چرا مردم‌ایده‌های خوب را نابود می‌کنند.

برخوردهایی که‌ایده‌ها را
نابود می‌کند
چرا هر کسی می‌خواهد یک‌ایده خوب را نابود کند؟ اکثر همکاران ما انسان‌هایی هستند که تمایل دارند ‌ایده‌های خوب برای آنها رخ دهد. اما مردم اکثرا گرفتار بوده و هر از چند گاهی در معرض مشکلاتی قرار می‌گیرند که عامل مرگ زودرس ‌ایده‌های خوب می‌شود. این مشکلات می‌تواند شامل حسادت، ترس، عقده، پریشانی، تضاد منافع، عدم آینده نگری، غرور و ساده لوحی باشد. با این حال، این عوامل چندان هم مهم نیستند. شما صرفا می‌توانید در مقابل رفتار خود پاسخگو باشید و برای فرار از این مساله یک جواب شفاف، محترمانه و کوتاه می‌تواند برای شما مفید باشد.
مشاهدات ما می‌گوید که این حمله‌ها دارای ویژگی‌های مشترکی هستند. از این حمله‌ها می‌توان برای مقابله با هر‌ایده‌ای استفاده کرد (این کار می‌تواند برای افرادی که به‌ایده‌های جدید یورش می‌برند، بسیار مفید باشد).
با تحقیقاتی که انجام داده‌ایم، 24 حمله مختلف را شناسایی کرده‌ایم که در اکثر موارد مورد استفاده قرار می‌گیرند.
شاید کمی غیر طبیعی به نظر برسد؛ زیرا تعداد آنها آنقدر زیاد است که نمی‌توان آنها را به خاطر سپرد. با این حال، برای درک و مبارزه با حملات راه‌‌هایی ساده، مستقیم و قابل یاداوری ارائه کرده‌ایم.
افراد با تاکتیک‌های مختلف به‌ایده‌های کارآ حمله می‌کنند. برای نابود کردن‌ایده‌های پیشنهادی یک رهبر، چهار شیوه اساسی وجود دارد. بعضی وقت‌ها این تاکتیک‌ها به صورت ترکیبی مورد استفاده قرار می‌گیرند. این تاکتیک‌ها شامل موارد زیر می‌شود:
تاخیر: فرد مخالف با ایده شما می‌گوید که باید صبرکنیم تا پروژه‌های دیگر انجام شود یا اینکه این پرونده را به کمیته ارجاع دهیم یا حتی اینکه پروژه را تا رسیدن بودجه به تاخیر بیندازند. سپس، مخالف شما، توجه حضار را به مساله دیگری جلب خواهد کرد. این حمله در اکثر موارد بسیار کارساز بوده و باعث از بین رفتن ‌ایده می‌شود.
درگیری: دشمن شما سوالی را مطرح می‌کند و گفت و گو را با اطلاعاتی نامرتبط به بی‌راهه می‌کشاند. یا اینکه با اعلام این نگرانی که گفت‌وگو آنقدر با اطلاعات نامرتبطی همراه بوده است که نمی‌توان از ‌ایده شما حمایت کرد. گفت و گو را وارد بحث و جدل‌های بی پایان خواهد برد. در نهایت نیز افراد به این نتیجه خواهند رسید که ‌ایده به خوبی شکل نگرفته است یا اینکه دچار ابهام می‌شوند. زیرا نمی‌توانند دنباله گفت‌وگو را از سر بگیرند.
ایجاد ترس: همیشه یک نفر پیدا می‌شود تا به همه چیز (حتی حقایق غیر قابل انکار) ایرادات واهی وارد کند. (‌ایده شما تا حد زیادی شبیه پروژه‌ای است که خود ما سه سال پیش آن را عملیاتی کردیم). سپس آن فرد با داستان سرایی، به عواقبی اشاره خواهد کرد که می‌تواند خطر ناک باشد. (این پروژه با شکست روبه‌رو و تعدادی از همکاران ما اخراج خواهند شد). این منطق که بخواهیم رویدادهای گذشته را به نتایج آینده وصل کنیم، در اکثر مواقع اشتباه خواهد بود؛ اما همین یکی از بهترین شیوه‌های ممکن می‌باشد.
تمسخر و استهزا: رقیب شما مستقیما به‌ایده شما حمله نخواهد کرد، او به افرادی یورش خواهد برد که در پس‌ایده قرار دارند. این روش معمولا زمانی نتیجه بخش خواهد بود که ظاهری فریبنده داشته باشد. در این زمان ممکن است چهره شما احمقانه، ناموجهه، ریاکارانه یا بدتر از این دیده شود.
این شیوه کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد، شاید به این دلیل که این حمله می‌تواند به خود حمل‌کننده نیز برگردد، اما هنگامی که این عمل رخ داد، می‌تواند دارای عواقبی دوجانبه باشد:نه تنها‌ایده از بین رفته است، این امکان وجود دارد که شهرت شما نیز خدشه دار شود و اعتبارتان نیز از میان برود.

چگونه از این حملات مصون بمانیم؟
برای حفظ چنین ارزش‌هایی، ما شیوه‌هایی را ابداع کرده‌ایم که به کمک آنها می‌توان از نابودی‌ایده‌ها جلوگیری کرد. این شیوه‌ها تا حدودی برخلاف انتظار هستند و مانند بسیاری از چیزهای دیگر که بیشتر هنر هستند تا علم، این روش‌ها نیز نیازمند نگرش و اقداماتی صحیح هستند. کلید پاسخ به یک حمله به شکل زیر است:
هرگز نظرات مخالف را طرد نکن. همزمان که شما به دنبال اثبات‌ایده خود هستید، شاید بخواهید نظرات افرادی را که مخالف شما هستند، به خود جلب کنید.
هنگامی که مطمئن شدید همه با نظر شما موافق هستند، می‌توانید‌ایمیلی به آنها بزنید یا به فکر برنامه ریزی برای تشکیل جلسه یا کنفرانس خبری باشید.
این کار می‌تواند بسیار هوشمندانه باشد و بعضی هم از این شیوه به نتایجی کاملا موفق‌آمیز رسیده‌اند. با این حال خیلی خوب خواهد بود که از نظرات مخالف به عنوان سکویی برای جلب توجه به نفع‌ایده خود استفاده کنید. با کمی دقت، شما خواهید توانست حرف خود را به کرسی بنشانید.
با اطلاعات و منطق بی پایان پاسخ مخالفان را ندهید؛ حس مشترک بیشتر به کار شما خواهد آمد. شما برای دفاع از‌ ایده‌ای که مورد هجوم مخالفان قرار گرفته است به ارائه توضیح و نقاط مثبت آن می‌پردازید و بر نقاطی تمرکز می‌کنید که مخالفان از آن به عنوان اشتباه نام برده‌اند؛ تنها در این موقع است که کار شما منطقی به نظر خواهد رسید.
شاید برای مدت زمان کمی این شیوه موثر واقع شود، اما همیشه این‌گونه نخواهد بود. بهتر است که تمام پاسخ‌ها را کوتاه و مختصر بیان کنید و این اجازه را به کسی ندهید تا از موضوع دم دستی منحرف شود. از لغات سخت و تخصصی و استدلال‌های پیچیده نیز استفاده نکنید؛ فقط کمی حس مشترک نیاز است تا ‌ایده شما به کرسی بنشیند.
همیشه با احترام رفتار کنید. هرگز با کسی جر و بحث نکنید. خیلی مهم است که جلوی زبان خود را بگیرید. اصلا مهم نیست که شما چه میزان وسوسه شده‌اید تا پاسخ چیزی را دهید که فکر می‌کنید عکس العمل ناجوانمردانه‌ای به‌ایده شما است و باید خود را کنترل کنید.
به جای حمله‌کننده، بر جمعیت تمرکز کنید. خیلی طبیعی جلوه خواهد کرد، طبیعی است که در هنگام بروز تنش بر حمله‌کننده متمرکز باشید؛ اما این خطایی بسیار بزرگ خواهد بود.
به آرامی و با دقت آماده شوید. به طور کلی، بهتر است که به تمام حرف‌هایی که در این مقاله زده شد به دقت توجه کنید. سمنتا شدیدا تحت تاثیر تاکتیک‌های تاخیری دن قرار گرفته بود. سمنتا نیز مانند خیلی از ما، به حملات پاسخ‌های مناسبی نداد. اگر او خود را آماده کرده بود، می‌توانست به راحتی از پس دن برآید در حالی که همزمان این اطمینان را هم به گروه می‌داد که تیم او با موفقیت به پیشنهادها می‌پردازد.
سمنتا باید با اطمینان می‌گفت که پیشنهاد او بسیار عالی بوده و به کار خود نیز ادامه خواهد داد؛ در حالی که از پیشنهادها و بازخودها نیز استفاده خواهد کرد.