چگونه تصمیم‌گیری‌های اجرایی بهتری داشته باشیم؟

نویسنده: ماکس نایسن

مترجم: سیمین راد

صاحبان کسب‌وکارهای کوچک هر روزه ناگزیرند با گستره متنوعی از تصمیمات مهم درگیر باشند. به همان اندازه ما دوست داریم فکر کنیم که همیشه عقلانی هستیم و بهترین انتخاب‌ها را برای کسب و کارمان برمی‌گزینیم. البته در واقع می‌دانیم که در بسیاری از موارد هرگز چنین نیست. تنوعی از جهت‌گیری‌ها یا گرایش‌های رفتاری و روانشناختی بر شیوه اندیشیدن ما و نیز بر روابط متقابل ما با دیگران و سرانجام بر تصمیم‌گیری‌های هر روزه ما تاثیر مستقیم و غیرمستقیم می‌گذارند. در اینجا مواردی را ذکر می‌کنم که برای بهبود فرآیند تصمیم‌گیری مربوط به کسب‌وکارتان باید نسبت به آنها آگاه باشید یا از آنها اجتناب کنید یا چه بسا در رأس توجه خود قرار دهید.

۱. جست و جو برای «بهترین» گزینه گاهی می‌تواند نوعی اتلاف وقت باشد. وقتی سعی می‌کنیم تصمیمی بگیریم، اولین غریزه ما اغلب در حال جمع‌کردن میزان زیادی از اطلاعات شخصی یا داده‌های غیرشخصی و میزان گسترده‌ای از گزینه‌ها و امکان‌های نهفته و واقعی است. در نقطه‌ای مشخص از اخذ تصمیم،این رویکرد می‌تواند به استفاده‌ای کمکی و جنبی برای پرهیز از یک انتخاب دشوار تبدیل شود. تحقیقات نشان داده است که مردم در بسیاری از اوقات زمان بسیار زیادی را در راه جست‌وجو برای گزینه‌های بدیل و جایگزین صرف می‌کنند؛ طوری‌که خود این وقت گذاشتن جای هر سود یا بازدهی داشتن گزینه‌های بیشتر را می‌گیرد و از آن مهم‌تر می‌شود. سعی کنید پیشاپیش میزان از پیش تعیین شده‌ای از زمان را برای تصمیم‌گیری تعریف و مشخص کنید و در قالب همان زمان معین شده دست به انتخاب بزنید.

۲. فکر نکنید می‌توانید ذهن کسی را بخوانید. شما خودتان را بسیار متفاوت‌تر از آنچه دیگران شما را در نظر می‌آورند، در نظر می‌گیرید و برعکس. مردم گرایش دارند به شیوه‌ای بسیار میکروسکوپی و با نظرگاهی بلند مدت به خودشان نگاه کنند، درحالی‌که همین مردم، با نگاهی کوتاه‌مدت و با شیوه‌ای عام به دیگران نگاه می‌کنند. این مساله در تفاوت نحوه نگاه، ما را به اینجا می‌رساند که وقتی سعی می‌کنیم تصور کنیم دیگر مردمان به چه چیزهایی فکر می‌کنند، مرتکب خطا شویم. سعی کنید دفعه بعدی که می‌خواهید چشم‌انداز کسی دیگر را دریابید از این مساله آگاه باشید.

۳. همچون یک پیش‌بینی‌کننده وضع هوا فکر کنید. هر کسی که بعد از یک اطلاع‌رسانی نادرست درباره وضع هوا از جانب یک هواشناس، بدون یک چتر در جایی گیر کند این واقعه را غافلگیرکننده خواهد یافت؛ اما پیش‌بینی‌کنندگان وضع آب و هوا عملا برخی از بالاترین بینش‌های واجد ریسک را که تاکنون سنجیده شده است دارند. رمز و راز ماجرا اینجا است که آنها دائما ناچارند یک احتمال را در گزینه‌هایشان لحاظ کنند (برای مثال یک شانس ۷۵ درصدی برای بارندگی)؛ احتمالی که صداقت بیشتر آنها را درباره جهت‌گیری‌های‌شان حفظ می‌کند.

۴. مردم آنقدرها که شما فکر می‌کنید درباره امور مد نظرتان آگاهی ندارند. آدم‌ها درباره اینکه چه کاری کنند یا نسبت به یک موقعیت جدید احساس نامطمئن بودن می‌کنند. صاحبان کسب‌وکارهای کوچک گرایش دارند به دیگر رقیبان چشم بدوزند که برقرارترند و از آنها تقلید یا الگوبرداری کنند. این تصمیم اغلب یک اشتباه است. مردم گرایشی دیرینه به دست بالا گرفتن ارزش اطلاعات دیگر مردمان دارند. تحقیقات نشان داده‌اند که حتی وقتی مردم متوجه می‌شوند همتاهایشان اطلاعات نادرستی دارند، غالبا بر چنان گرایشی پافشاری می‌شود.

۵. مراقب اجماع‌های عمومیِ کاذب باشید. وقتی تصمیم می‌گیرید دیگران قابل اعتماد هستند که خود را در موقعیتی همسان با آنها تصور می‌کنیم. این یعنی افراد قابل اعتماد کیفیت‌های موثقی را به مردمی حواله می‌کنند که لایق آن کیفیات نیستند.

اثر این «هم‌رایی‌های کاذب» به نحو ویژه‌ای قدرتمند است و حتی بعد از اینکه مغایر فرضیات آنها ثابت شد، همچنان بر حرف خود سماجت می‌ورزد. از اطلاعات خارجی هنگامی استفاده کنید که کسی را مورد اعتماد یافتید و برگزیدید، نه احساس خودتان را.

۶. برای لحظه‌ای چشم‌هایتان را ببندید. عجیب به نظر می‌رسد، اما جواب می‌دهد اینکه برای تصمیم‌گیری‌های بهتر، واقعا چشم‌هایتان را ببندید. تحقیقات نشان می‌دهندوقتی مردم چشم‌هایشان را می‌بندند برایشان آسان‌تر می‌شود که «تصمیم‌های‌شان و نیز پیامدهای تصمیم‌گیری‌های‌شان را در ذهن اجرایی کنند». این کار به گزینش‌های اخلاقی‌تر راه می‌برد.

۷. نسبت به امور کار هوشیار باشید. ماتیو رابین، اقتصاددان دریافته است که مردم دوره‌های کوتاه موفقیت یا شکست را چندان دست بالا نمی‌گیرند؛ اما دوره‌های طولانی مدت را جدی می‌گیرند. بنابراین وقتی امور به نحو مطلوبی پیش می‌رود هوشیار باشید.

۸. تنها همان چیزی را که انتظار شنیدن‌اش را دارید تایید نکنید. اغلب درباره خطرات کسانی که در کسب و کار اصطلاحا «بله‌گو» هستند، شنیده‌اید: یعنی همان کسانی که آنچه می‌خواهید بشنوید را چاپلوسانه یا با تملق‌گویی به شما می‌گویند. بدترین فرد «بله‌گو» خود شما هستید، وقتی به این افراد اطمینان می‌کنید و رفتارشان را به رسمیت می‌شناسید. بنابراین، همواره واقع‌بینانه به اطلاعات نگاه کنید و نه به شیوه‌ای که بیشترین آسودگی خیال را به شما می‌دهد.