مهلت کم استارت‌آپ‏‏‌های فناوری برای سودآوری

 این کاهش منابع به نوبه خود یا به دلیل شرایط چالشی بازار در سال‌های اخیر، فقدان بازگشت سرمایه مناسب و البته کاهش ریسک‌‌‌پذیری است. در نتیجه، سرمایه‌‌‌گذاران بیش از پیش توجه جدی به احتمال سودآوری شرکت‌های نوظهور و استارت‌آپ‌‌‌ها در همان سال‌های نخست عمرشان داشته باشند. در چنین وضعیتی، احتمالا مالکان و مدیران چنین کسب و کارهایی نیز باید نگاهی مشابه داشته باشند و سودآوری را به طور کامل به آینده محول نکنند.

 طبیعت چالشی ارزش‌‌‌گذاری

در گذشته، ارزش‌‌‌گذاری شرکت‌های فناوری تا حد زیادی بر اساس نرخ رشد و سودآوری واحد صورت می‌‌‌گرفت و به همین دلیل رشد اولویت بیشتری نسبت به سودآوری داشت.

اگر یک استارت‌آپ می‌توانست محصول/بازاری متناسب با محیط کسب و کار ارائه دهد و مدل فروش تکرارپذیری نیز داشته باشد، مهم نبود که هر سال هم زیان ثبت کند؛ البته این زیان تا زمانی بود که واحدهای محدود تولیدی، سودآور باشند و بهبود مستمری در کیفیت و کارآیی آنها دیده شود. در بسیاری از مواقع، دلیل زیان‌‌‌ده بودن کسب و کارها و شرکت‌های فناوری در سال‌های نخست فعالیت، صرفا سرمایه‌‌‌گذاری مجدد هرگونه سود اکتسابی برای افزایش سرعت گسترش و دستیابی به مشتریان بود. شاید یکی از برجسته‌‌‌ترین مثال‌‌‌ها در این زمینه، شرکت فروش اینترنتی آمازون بود که سال‌ها تمام سود خود را صرف گسترش دوباره خود می‌‌‌کرد و با تجربه یک نرخ رشد تصاعدی، در بازه‌‌‌ای کوتاه تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های تمام جهان شد. در هر صورت، در بازار سرمایه فشرده کنونی، سرمایه‌‌‌گذاران توان آن را ندارند که به مدتی نامحدود سودآوری را فدای رشد کنند. شاید حداکثر ۱۰ تا ۲۰‌درصد سرمایه‌‌‌گذاران سطح جهان، صبر و توان مالی کافی برای اولویت دادن به سودآوری را داشته باشند. باقی آنها، همین که تن به سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌های خطرپذیر و بیش از یک‌ساله دهند، وضعیتی بهتر از غالب سرمایه‌‌‌گذاران (کوتاه‌‌‌مدت و کم‌‌‌ریسک) دارند. به این ترتیب، اکثر سرمایه‌‌‌گذاران در همان فازهای نخست فعالیت یک استارت‌آپ باید مسیر روشن آن به سمت سودآوری را ببینند. اگر بنیان‌گذاران نتوانند چنین برنامه روشن و قابل اتکایی را به آنها نشان دهند، ممکن است با چالشی بزرگ برای حفظ ارزش و بقای خود مواجه شوند. یکی از مهم‌ترین دلایل دوبرابر شدن استارت‌آپ‌‌‌های با ارزش نزولی از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ نیز همین مسأله بوده است. کارآفرینان و بنیان‌گذاران شرکت‌های نوپا تمام تلاش خود را برای حفاظت از منابع مالی و کاهش هزینه‌‌‌ها به منظور رسیدن به سودآوری به کار بسته‌‌‌اند‌‌‌، ولی به نتیجه کافی نرسیده‌‌‌اند. بسیاری از آنها چاره‌‌‌ای به جز قبول کاهش ارزش‌‌‌گذاری‌‌‌ها، روند نزولی ارزش سهام یا در بهترین حالت، رکود ارزش نداشته‌‌‌اند.

 گسترش شکاف سرمایه‌‌‌گذاری

بیشتر شرکت‌ها دست‌‌‌کم دو تا سه فاز سرمایه‌‌‌گذاری را تجربه می‌کنند. سرمایه‌‌‌گذاری اولیه برای بنیان‌گذاری است و توسط کارآفرین و بنیان‌گذاران اولیه تامین می‌شود. سرمایه‌‌‌گذاری دوم (که گاه با عنوان تامین سرمایه از آن یاد می‌شود) اغلب پس از چند ماه تا چند سال توسط سرمایه‌‌‌گذاران خصوصی انجام می‌شود و در صورت عرضه آنها به بازار سهام، سرمایه‌‌‌گذاران عمومی به یاری شرکت می‌‌‌آیند. نکته آن است که سرمایه‌‌‌گذاری فاز دوم، عملا شروع کار شرکت‌هاست و بدون آن، بسیاری از فرآیندهای توسعه و رشد به تعویق می‌‌‌افتد. در حال حاضر، شکاف بین فاز نخست سرمایه‌‌‌گذاری و فاز دوم آن به ۲۸ ماه رسیده که طولانی‌‌‌ترین مدت ثبت شده طی ۱۰ تا ۲۰ سال اخیر است. نزدیک به دوسوم از استارت‌آپ‌‌‌های آمریکایی که فاز نخست سرمایه‌‌‌گذاری آنها در بازه ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ به پایان رسیده است، هنوز نتوانسته‌‌‌اند سرمایه‌‌‌گذاران کافی برای شروع فاز دوم خود پیدا کنند. بسیاری از آنها هرگز موفق به این کار نخواهند شد. در بریتانیا، بیش از یک‌‌‌سوم از استارت‌آپ‌‌‌ها در بازه بین سرمایه‌‌‌گذاری اول و دوم شکست می‌‌‌خورند. بنیان‌گذاران تازه‌‌‌‌کار اغلب اهمیت تامین سرمایه دوم را دست‌‌‌کم می‌‌‌گیرند، چرا که مسیر رشد اولیه آنها به نسبت سریع و سرراست بوده است. با این حال، با افزایش شکاف بین سرمایه‌‌‌گذاری اول و دوم، این ریسک وجود دارد که در میانه راه و پیش از اثبات امکان سودآوری کوتاه‌‌‌مدت تا میان‌‌‌مدت، منابع مالی آنها به اتمام برسد.

 سودآوری از نگاه‌‌‌های مختلف

به رغم افزایش توجه مالکان و بنیان‌گذاران استارت‌آپ‌‌‌ها به مسأله سودآوری، سرمایه‌‌‌گذاران متوجه هستند که هر شرکت شرایط متفاوتی برای رسیدن به بازار تثبیت شده و سودآوری قطعی دارد. به عنوان مثال، تفاوت بسیاری بین یک شرکت تجارت الکترونیک، یک شرکت خدمات تجاری و فروش بنگاه به بنگاه (B۲B)  و یک استارت‌آپ تولید تراشه‌‌‌های الکترونیک وجود دارد. این تفاوت هم از نظر میزان سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌های لازم و هم از نظر مدت زمان رسیدن به حجم تولید انبوه و مشتریان ثابت است. البته که هنوز سرمایه‌‌‌گذارانی مایل به سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌های بلندمدت‌‌‌تر و پذیرش ریسک در محیط‌‌‌های پیچیده‌‌‌تر هستند ولی باید مطمئن شوند که در صورت موفقیت استارت‌آپ‌‌‌های موردنظر آنها، منافعی بسیار بزرگ‌تر در انتظار آنهاست. در هر صورت، بنیان‌گذاران استارت‌آپ‌‌‌ها فارغ از حوزه فعالیت یا تخصص‌‌‌شان، با سوالات مشابهی درباره سودآوری آینده خود مواجه می‌‌‌شوند.

سرمایه‌‌‌گذاران مرحله دوم، برای تامین سرمایه خواهان درک برنامه ورود به بازار شرکت، استراتژی کسب مشتری آن، درآمدهای پیش‌بینی‌‌‌شده، سودآوری به ازای هر مشتری و طرح کلی بنیان‌گذار برای افزایش درآمد و رشد هستند. همچنین با هر مرحله جدیدی از تامین سرمایه، سرمایه‌‌‌گذاران خواهان شواهد بیشتر و دقیق‌‌‌تری از این برنامه‌‌‌ها می‌‌‌شوند تا اطمینان یابند رسیدن به نقطه سربه‌‌‌سر، دست‌‌‌یافتنی و سریع است. با این شرایط، بنیان‌گذاران دوراندیش، باید از همان ابتدای مسیر و مراحل نخست مرحله رشد استارت‌آپ، به سودآوری اولویت بدهند. هر چند این موضوع شاید نقش پررنگی در مباحثات سرمایه‌‌‌گذاران مرحله اول نداشته باشد، بازار سرمایه همواره بر اساس سرمایه‌‌‌گذاران پایین‌‌‌دست، انتظارات آنها و شرایط کنونی بازار تغییر می‌کند.

 فازهای توسعه و احتمال غلبه بر شکاف سرمایه‌‌‌گذاری

افزایش فازهای سرمایه‌‌‌گذاری اولیه و توسعه یک کسب و کار به سرمایه‌‌‌گذاران تخصصی آن اجازه می‌دهد که با شرایط فاز نخست سرمایه‌‌‌گذاری، کمک بیشتری به زیرساخت‌‌‌ها و زمان آماده‌‌‌سازی استارت‌آپ به منظور شروع فاز رشد کنند. فازهای توسعه و افزایش دفعات سرمایه‌‌‌گذاری اولیه، تاکنون به عنوان یک ابزار مناسب سرمایه‌‌‌گذاری مورد توجه کافی قرار نگرفته است. با این حال، به دلیل تحت فشار بودن هزاران استارت‌آپ برای نمایش مسیر روشن سودآوری و جذب سرمایه‌‌‌گذاران گروه دوم، می‌تواند تبدیل به گزینه‌‌‌ای جذاب برای هر بنیان‌گذار شود تا از باور و حمایت سرمایه‌‌‌گذاران اولیه خود بیشترین نفع را ببرد.

با این توضیح، بنیان‌گذاران استارت‌آپ‌‌‌ها به سختی می‌توانند تمام منابع مورد نیاز خود را از سرمایه‌‌‌گذاران موجود به دست آورند و به همین دلیل، تعداد روزافزونی از آنها به افزایش فازهای توسعه و ادامه همکاری با سرمایه‌‌‌گذاران اولیه برای جبران کمبود منابع مالی می‌‌‌پردازند.

 ترکیب برنده

از نگاه یک بنیان‌گذار استارت‌آپ، تغییر نگاه سرمایه‌‌‌گذاران نسبت به میزان سودآوری شاید غیرواقع‌‌‌بینانه و دشوار به نظر برسد. دستیابی به رشد سریع و گسترده یک موضوع است و دستیابی به سودآوری موضوعی کاملا متفاوت است. اما به یاد داشته باشید که سرمایه‌‌‌گذاران فاز دوم لزوما متمرکز بر سودآوری آنی نیستند. آنها فقط باید بر اساس شواهد کافی مطمئن شوند که استارت‌آپ آنها در مسیر درستی قرار دارد و فعالانه به چالش‌‌‌های صنعت خود می‌‌‌پردازد. زمانی که آنها متقاعد شوند، از تجربه گسترده خود برای کمک به شرکت در مسیر دستیابی به پتانسیل‌‌‌های کامل خود استفاده خواهند کرد.

منبع: European Business Review