سه استراتژی برای تقویت مهارت یادگیری مغز
با این سه روش میتوانیم یادگیری موثرتری داشته باشیم:
۱- ذهنیت یادگیری داشته باشید
باید همیشه در پی فرصتی برای یادگیری یک چیز تازه باشید. یک دفترچه با خودتان داشته باشید (البته نوت گوشی هم کافی است) و هرگاه درباره موضوعی شنیدید یا کسی از مسالهای حرف زد که اطلاعات زیادی دربارهاش ندارید، سوال مرتبطی بپرسید تا اطلاعات بیشتری کسب کنید. در گام بعدی مقالهای یا کتابی درباره آن موضوع پیدا کنید تا بیشتر بدانید. همه ما اغلب وسوسه میشویم در مواجهه با موضوعی که چیزی از آن نمیدانیم، طوری سر تکان دهیم که انگار با آن آشناییم، چون لازمه اعتراف به ندانستن این است که تا حدی خود را در معرض آسیبپذیری قرار دهیم. اما تا زمانی که حاضر به پذیرش این شکافها نباشید، نه با آنها مواجه میشوید و نه میتوانید برای پر کردنشان تلاشی بکنید. یکی دیگر از مزایای پذیرفتن و علنی کردن چیزهایی که نمیدانیم این است که دیگران هم تشویق میشوند همینقدر صادق باشند. رفتار شما میتواند به توسعه یک فرهنگ یادگیری در سازمان کمک کند. به خصوص اگر رهبر سازمان باشید یا نقش مهمی در سازمان داشته باشید، حتما باید این فرآیند یادگیری را سرمشق قرار دهید تا این ذهنیت در جای جای سازمان رواج یابد.
۲- یادگیری را بخشی از شغل خود کنید
وقتی به شرح وظایف شغل خود نگاه میکنید، معمولا «یادگیری یک چیز» بخش مشخصی از مسوولیتهای شما نیست. اما باید به رشد خود ادامه دهید تا بتوانید تواناییهایتان را گسترش دهید و در مسیر پیشرفت حرکت کنید. صرفا نوشتن موضوعاتی که با آنها آشنایی ندارید، کمکی به پر کردن این شکاف نمیکند. یادگیری واقعی مستلزم صرف وقت برای دست و پنجه نرم کردن با ابزارها و مهارتهای جدید است. این زمان باید بخشی از زندگی کاری شده باشد، نه اینکه اگر روزی روزگاری در اوقات فراغتتان جایی برایش خالی ماند به آن بپردازید. درباره اهداف یادگیریتان با سرپرست خود صحبت کنید تا مقید به پیگیری آن شوید. حتما در تقویم کاری خود فضایی را برای یادگیری خالی کنید – ترجیحا زمانی که بتوانید راحتتر تمرکز کنید – تا با ایدههای جدید کلنجار بروید.
۳- یادگیری را به زندگی خود تزریق کنید
مساله اصلی این است که تا حد ممکن یادگیری را برای خود ساده کنید. مثلا اگر فاصله خانه و محل کارتان زیاد است و مدت زیادی در راه هستید، میتوانید در این فاصله کتابی صوتی درباره موضوعی که به تازگی به آن علاقهمند شدهاید گوش دهید. یک کتاب یا مقاله حرفهای روی میزتان داشته باشید تا اگر چند دقیقه وقت آزاد پیدا کردید، مطالعه کنید. حتی میتوانید یادگیری را به یک فرآیند اجتماعی تبدیل کنید. خیلی از سازمانها باشگاه کتابخوانی دارند یا از خدایشان است داشته باشند که در آن چندین نفر میتوانند کتابی را بخوانند و بعد درباره آن بحث و تبادل نظر کنند. برای کسی که به تنهایی سخت میتواند قدم در این راه بگذارد روش خوبی است. باید برای کلنجار رفتن با مطالب جدید روشی را انتخاب کنید که بیشترین لذت را از آن میبرید. مطالعات نشان دادهاند مفهوم سبک یادگیری صحت ندارد. یعنی این باور که مثلا افراد با شنیدن یا دیدن یا حتی نوشتن بهتر یاد میگیرند واقعی نیست. اما کاملا ممکن است که از روشی بیشتر لذت ببرید. شاید با کتاب صوتی بیشتر ارتباط برقرار کنید یا دلتان بخواهد در آرامش کتابی دست بگیرید. نکته این است که وقتی مجبور به انتخاب یک فعالیت هستید، اگر شیوه مطلوبتان را انتخاب کنید، شانس انجام آن کار بیشتر میشود. در نهایت، از آشنایی با موضوعی که کاملا خارج از مسوولیتهای شغلی کنونی شماست نترسید. یکی از زیباییهای یادگیری چیزهای جدید این است که هرگز نمیدانید چه زمانی با موضوعی مواجه میشوید که جرقه ایده تازهای را در ذهنتان میافروزد. پس تا زمانی که یاد نگیرید، هرگز نمیفهمید از چه چیزی میتوانید حسابی سود ببرید.
منبع: Fast Company