برای صدساله شدن نخست باید متولد شد
هر مدیر موفقی میتواند کارآفرین موفقی هم باشد
در واقع بسیاری از ویژگیهای کارآفرینان موفق شبیه به ویژگیهای مدیران موفق است. به همین دلیل هم هست که اغلب مدیرانی که تجربیات موفقی در زمینه مدیریت شرکتهای متعلق به دیگران را در کارنامه دارند در زمینه راهاندازی و توسعه شرکتهای متعلق به خود و به عبارت بهتر کارآفرینی نیز موفق بودهاند و شرکتهای قدرتمندی را بنیان گذاشتهاند.
در ادامه به ۱۰ ویژگی مشترک مدیران و کارآفرینان موفق اشاره خواهد شد. چنانچه شما بهعنوان مدیر یک سازمان یا شرکت این ویژگیها را دارید میتوانید وارد حوزه کارآفرینی شده و در این عرصه نیز موفق شوید.
۱- کنجکاوی
اولین ویژگی کارآفرینان موفق که آنها را از سایر افراد متمایز میسازد حس کنجکاوی و جستوجوگری آنهاست. توانایی کارآفرینان برای کنجکاو ماندن و حفظ روحیه جستوجوگری و نوطلبی موجب میشود آنها به طور پیوسته به دنبال فرصتهای جدید باشند و بهجای تکیه بر دانستههای قبلیشان در پی پرسیدن سوالات چالشبرانگیز و امتحانکردن مسیرهای جدید برآیند. از سویی دیگر کنجکاو بودن جزو مهارتها و خصوصیات اغلب مدیران موفق و کارآمد نیز هست و همین نقطه اشتراک مهم و تعیینکننده میتواند از مدیران موفق کارآفرینان موفقی نیز بسازد.
۲- تمایل به تجربه کردن
کارآفرینان علاوه بر کنجکاوی علاقه عجیبی به تجربه کردن ساختارمند دارند و از هر فرصتی برای آزمودن مسیرهای جدید بهره میبرند. این همان ویژگی مهمی است که در اغلب مدیران موفق نیز دیده میشود، بهطوری که کمتر مدیر خلاق و جسوری را میتوان یافت که در برابر یک ایده خلاقانه جدید مرتبط با تولید محصولی که تقاضای زیاد و دستنخوردهای برای آن وجود دارد وسوسه نشود و نخواهد به آن ایده بهصورت جدی فکر کند. بنابراین اگر شما هم جزو آن دسته از مدیران هستید که پس از برخورد با ایدههای جدید و پیشنهاد تجربهکردن ناشناختهها از خود بیخود میشوید بدانید که به درد کارآفرین شدن میخورید.
۳- سازگاری و تطبیقپذیری
مسیر کارآفرینی و راهانداختن یک کسب و کار جدید همیشه پر است از چالشها و موانعی که باید از آنها عبور کرد و خود را برای تجربه کردن ناشناختهها مهیا ساخت. این مهم میسر نخواهد شد مگر با تقویت روحیه سازگاری و تطبیقپذیری در افراد کارآفرین و مشتاق نوآوری. مدیران موفق و کارآمد هم معمولا از همین ویژگی بهخوبی برخوردارند و میتوانند خود را با تغییرات سازگار سازند و از خود انعطافپذیری بالایی نشان دهند.
۴- مصمم بودن
کارآفرینان نیز مانند مدیران باید قدرت تصمیمگیری و پابرجا ماندن روی تصمیمی که اتخاذ کردهاند را در خود تقویت کنند، چون نه مدیر متزلزلی که خیلی زود درجا میزند و از تصمیمی که گرفته صرفنظر میکند در کارش موفق خواهد شد، نه فردی که با بروز اولین مشکل و مانع بر سر راه کارآفرینیاش پشیمان میشود میتواند کارآفرین موفقی باشد.
البته وجود این خصوصیت در کارآفرینان و مدیران به آن معنا نیست که آنها باید بر تصمیم اشتباهی که گرفتهاند سماجت کنند و از گوش کردن به انتقادات و پیشنهادهای دیگران خودداری کنند، بلکه به آن معناست که چنانچه یک تصمیم پس از اندیشیدن کافی و مشورت گرفتن از دیگران گرفته شد، لازم است آن تصمیم را تا به ثمر نشستن دنبال کرد و تردیدی به خود راه نداد.
۵- خودآگاهی
کارآفرینان بزرگ هم مانند مدیران بزرگ بهخوبی خود را میشناسند و به نقاط قوت و ضعف خود آگاهی دارند. به همین دلیل هم میتوانند کسانی را در قالب تیمهای کاری در اطراف خود جمع کنند که نقاط ضعف آنها را برطرف سازند و آنها را به بهترین شکل ممکن تکمیل کنند.
در واقع آنچه در عمل باعث موفقیت یک پروژه کارآفرینی میشود، نه یک شخص خاص بهعنوان کارآفرین بلکه تیمی است که حول محور آن شخص شکل گرفته و دست به کارهای بزرگی میزند. همین موضوع در مورد مدیریت سازمانها و شرکتها نیز صدق میکند. وجود یک تیم مدیریتی قوی و کارآمد است که باعث میشود مدیری که در رأس آن سازمان حضور دارد بتواند دست به کارهای بزرگی بزند و منشأ اثر باشد. ایجاد تیمهای مدیریتی و تیمهای کاری حامی آن نیازمند وجود خودآگاهی در شخص مدیر خواهد بود.
بنابراین اگر شما مدیری هستید که بهخوبی خود را میشناسید و تیمهای کاریتان را با توجه به نقاط قوت و ضعف خود چیدهاید و در این کار موفق عمل کردهاید، بدانید و آگاه باشید که پتانسیل خوبی برای کارآفرین شدن دارید و میتوانید در این زمینه نیز موفق باشید.
۶- کنار آمدن با شکست
مدیران موفق استادان کنار آمدن با شکستها و ناکامیها هستند و تمام تلاششان را میکنند تا از شکستهایی که نصیبشان میشود درسهای گرانبهایی بگیرند و از شکستهای گذشته پلی به سمت آیندهای بهتر بزنند. کارآفرینان نیز چنین هستند و ضمن استقبال از ریسک کردن و دل به دریا زدن خود را برای تحمل شکستهای احتمالی آماده میکنند. در واقع اگر قرار بود کارآفرینان از شکست و ناکامی بترسند و از آن اجتناب کنند، بهطور کلی وارد دنیای کارآفرینی نمیشدند و عافیتطلبی پیشه میکردند. پس اگر در عرصه مدیریتتان اهل ریسک کردن و نترسیدن از شکست هستید میتوانید شانس خود را در کارآفرینی نیز امتحان کنید.
۷- مقاومت و استوار بودن
اگرچه اغلب کارآفرینان ترسی از شکست خوردن ندارند، اما این به آن معنا نیست که آنها خیلی زود پا پس میکشند و پس از شکست خوردن در یک پروژه به سراغ پروژه دیگری میروند. پافشاری و مقاومت بالا از جمله خصوصیتهای بارز کارآفرینان موفق به شمار میآید. این خصلت در مدیران موفق و سرسخت نیز دیده میشود.
در واقع کارآفرینان نیز مانند مدیران تمام تلاششان را میکنند تا شکستها را به فرصتهایی برای یادگیری و تقویت خود تبدیل کنند و به اهداف بزرگ دست یابند.
۸- تفکر خلاق و نوآوری
نوآوری و خلاقیت از دیرباز پیوندی ناگسستنی با کارآفرینی و مدیریت داشته است و کمتر کارآفرین یا مدیر موفقی را میتوان یافت که اهل خلاقیت و نوآوری نباشد و محافظهکاری پیشه کند. همانطور که یک مدیر تمام تلاش خود را صورت میدهد تا یک محصول یا خط تولید جدید به شرکت اضافه و بازارهای جدیدی فتح شود، یک کارآفرین نیز هر چه در چنته دارد ارائه میدهد تا چیز جدیدی را بنیان گذارد که تاکنون وجود نداشته و میتواند تغییرات بزرگی در دنیا به وجود آورد.
۹- دیدگاه بلندمدت
یکی از تفاوتهای اصلی بین کارآفرینی و شروع یک کسبوکار به این موضوع برمیگردد که کارآفرینان نگاهی بلندمدت دارند و به افقهای بلندمدت میاندیشند. اما کسانی که فقط به دنبال راهانداختن یک کسبوکار هستند دیدگاهی کوتاهمدت و محدود دارند و در صورت عدمموفقیت از ادامه کار صرفنظر میکنند.
مدیران سازمانها و شرکتها نیز مانند کارآفرینان نگاهی بلندمدت و کلان دارند و از کوتهنظری و محدود فکر کردن گریزانند.
۱۰- صداقت
آخرین ویژگی مشترک بین مدیران و کارآفرینان، وجود صداقت و شفافیت در هر دوی آنهاست، چرا که نه مدیریت یک سازمان بدون وجود صداقت و شفافیت امکانپذیر است و نه کارآفرینی و ایجاد یک کسب و کار جدید.
منبع: Harvard Business School