یکی از مورد بحث‌‌‌ترین دغدغه‌‌‌های پایداری، بحران اقلیمی است. بیش از یک قرن سوزاندن سوخت‌‌‌های فسیلی و شیوه استفاده از اراضی به افزایش شدت و تکرار بحران‌های طبیعی (مانند سیل، خشکسالی، آتش‌‌‌سوزی و...) انجامیده است. گزارش‌‌‌های سازمان‌های تخصصی هشدار می‌دهند که این وضعیت در یک دهه پیش ‌‌‌رو، هزینه‌‌‌های بسیاری به هر دو دسته مردم و کسب‌و‌کارها تحمیل خواهد کرد. هر قدر که دما افزایش بیشتری یابد، پیامدها شدیدتر خواهد شد. سوال این است: چه اندازه کسب و کارها از بحران‌های احتمالی آگاه هستند و آمادگی دارند؟ چرا و چگونه رهبران کسب‌و‌کارها باید در تصمیم‌گیری‌‌‌ها به هزینه‌‌‌های پنهان فعالیت‌‌‌شان بر محیط‌‌‌زیست و جامعه توجه کنند؟

ما با انگیزه درک موضوع، شبیه‌‌‌سازی‌‌‌های کامپیوتری بسیاری انجام دادیم. به‌‌‌ویژه هدفمان آن بود که تراژدی منابع مشترک را بررسی کنیم. (به حالتی اشاره دارد که یک منبع مشترک متناهی بین تعداد زیادی از انسان‌‌‌ها وجود داشته باشد و ایشان در برابر این تصمیم قرار بگیرند که تا چه اندازه از آن منبع مشترک استفاده کنند.) هرچند چنین بحثی اغلب مرتبط با تصمیم‌گیری سیاستگذاران است، برای درک رابطه ظریف کسب‌وکارها با محیط‌‌‌زیست و به‌‌‌ویژه منابع تجدیدپذیر هم مفید است.

شبیه‌‌‌سازی‌‌‌های ما نشان داد که اگر کسب‌و‌کارها متوجه سودآوری فعالیت‌‌‌هایشان شوند، تمایل می‌‌‌یابند که همان روش را گسترش دهند و سود بیشتری کسب کنند. اما اگر به هزینه‌‌‌های پنهان فعالیت‌‌‌شان توجه نکنند (به‌‌‌ویژه هزینه‌‌‌های تحمیلی به جامعه و محیط‌‌‌زیست)، به تدریج متوجه کاهش سود و ارزش‌‌‌آفرینی فعالیت‌‌‌هایشان خواهند شد. این اتفاق به‌رغم توسعه عملیات آنهاست و دلیلش تحلیل رفتن منابع حیاتی برای فعالیت است.

ما شبیه‌‌‌سازی‌‌‌ها و بررسی‌‌‌های خود را طی یک دهه و در کلاس‌‌‌های درسی گوناگون تکرار کردیم. بر اساس این بررسی‌‌‌ها متوجه شدیم اگر افراد فقط به دنبال افزایش سود و بازگشت سرمایه سهامداران خود باشند، کل‌‌‌نگری خود را از دست خواهند داد و در نهایت باعث نابودی منابع حیاتی برای بقای خود خواهند شد؛ حتی اگر آن منابع، تجدیدپذیر باشند. این توضیحات به هیچ وجه نشان از خطی بودن روابط ندارد و به عنوان مثال ممکن است با ۲۰‌درصد کاهش مصرف منابع، کسب و کار ما بتواند مدت زمان بقای خود را ۲ یا ۵ برابر کند. نکته جالب در نتیجه شبیه‌‌‌سازی‌‌‌های ما این است که ورشکستگی نهایی همه شرکت‌ها، لزوما ناشی از بی‌‌‌مسئولیتی جمعی نیست. رفتار حریصانه یک شرکت هم کافی است که منابع را به سطح بحرانی برساند و باعث فروپاشی کل اکوسیستم کسب و کارها شود.

 تراژدی منابع مشترک

این تمرین (شبیه‌‌‌سازی‌‌‌ها) به ما اجازه می‌دهد تا درک بهتری از شیوه تصمیم‌گیری مدیران در مسائل اثرگذار بر محیط‌‌‌زیست و جامعه داشته باشیم. هرچند در شبیه‌‌‌سازی‌‌‌ها اغلب بر یک منبع حیاتی خاص مانند سوخت‌‌‌های زیستی (biofuels)، آب یا جنگل‌‌‌ها متمرکز می‌‌‌شویم، در حقیقت می‌توانیم هر منبع محدود زیست‌‌‌محیطی یا اجتماعی را بررسی کنیم.

تحلیل رفتن منابع حیاتی در شبیه‌‌‌سازی‌‌‌ها انواع مختلفی دارد:

تغییر اقلیم، پسماندهای پلاستیکی، پسماندهای الکترونیک و سایر انواع آلودگی و همچنین مسائل اجتماعی مانند بیگاری و بی‌‌‌مسوولیتی درباره شیوه کار تامین‌‌‌کنندگان. چه عواملی منجر به تراژدی منابع می‌‌‌شوند؟ فقط کوته‌‌‌فکری تصمیم‌گیرندگان یا مولفه‌‌‌های مدیریتی موجود در کار. رفتارهای اقتصادی ناپایدار ناشی از آموزه‌‌‌های سنتی مدیریت و تاکید بیش از حد بر سودآوری و ارزش‌‌‌گذاری دارایی‌‌‌هاست. اگر مدل اقتصادی یا یک شبیه‌‌‌سازی‌‌‌ کل‌‌‌نگر داشته باشیم، می‌توان همه هزینه‌‌‌های کسب و کار از جمله هزینه‌‌‌های پنهان تحمیلی بر جامعه و محیط‌‌‌زیست را هم نشان داد.

درک پایداری به عنوان یک پیشران کسب و کار

در گذشته، پایدارسازی فعالیت مانند یک مانع یا سرعت‌‌‌گیر عملکرد شرکت‌ها در نظر گرفته می‌‌‌شد. اما امروزه، دسترسی به گزارش‌‌‌های علمی فراوان، نقش‌‌‌آفرینی رسانه‌‌‌ها و سرعت و گستره انتشار اطلاعات، درک بهتری از هزینه‌‌‌های تحمیلی کسب‌و‌کارها بر جامعه و محیط‌‌‌زیست ایجاد کرده است. با این افزایش درک، ذی‌نفعان مختلف مانند سیاستگذاران، مشتریان و سرمایه‌گذاران مطالبه روزافزونی برای اقدام مناسب کسب و کارها دارند.

به عبارت دیگر، پایداری تبدیل به یکی از اصول کسب‌وکار شده است. از این رو، نهادینه کردن پایداری در تاروپود کسب‌و‌کار، نه‌‌‌تنها اجتناب‌‌‌ناپذیر است، بلکه به شرکت‌های فعال، مزیتی رقابتی می‌دهد. یکی از روش‌های پیشنهادی برای مسوولیت‌‌‌پذیری شرکت‌ها استفاده از صورت‌های سود و زیان سه‌‌‌گانه است؛ به این صورت که به جز عملکرد مالی، عملکرد اجتماعی و زیست‌‌‌محیطی هم در گزارشی جداگانه ارائه می‌شود.  به این صورت شرکت‌ها مجبور به اتخاذ نگاهی کل‌‌‌نگرتر می‌‌‌شوند و کارکنانشان دغدغه‌‌‌های پایداری را در عمق وجودشان نهادینه می‌کنند. در نهایت این نگاه ایجاد می‌شود که محیط‌زیست نیز مانند یکی از ذی‌نفعان است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

 

منبع: Knowledge Insead