تاثیر پلتفرمهای شبکهای بر حاکمیت ملی
در واقع، آنها از هوش مصنوعی کمک میگیرند تا توانایی محصولاتشان را برای پاسخگویی به کاربران افزایش دهند. این کاربران هم شهروندان را شامل میشود و هم دولتها و سازمانهای دولتی و عمومی را.
در این میان، هر چه این پلتفرمها پیشرفتهتر شوند و بیشتر رشد کنند دامنه نفوذ و تاثیرگذاری آنها بر بخشهای مختلف جامعه افزوده میشود که در اغلب موارد فراتر از آن چیزی است که در ابتدا مدنظر طراحان و سازندگان این پلتفرمها بوده است. همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، افراد به برخی پلتفرمهای شبکهای مبتنی بر هوش مصنوعی خیلی بیشتر از دولتها و حتی دوستان و اطرافیانشان اعتماد دارند و یکسری اطلاعات را از طریق این پلتفرمها به اشتراک میگذارند که از افشای آنها برای دولتها و اشخاص دیگر اجتناب میکنند؛ اطلاعاتی از قبیل جاهایی که رفتهاند، کارهایی که کردهاند، با چه کسی ارتباط داشتهاند و در چه سایتها و صفحاتی اقدام به جستوجو کردهاند. شکلگیری چنین جایگاه ممتازی برای پلتفرمهای شبکهای و دسترسی گسترده آنها به اطلاعات شخصی کاربران و جلب اعتماد آنها موجب شده تا نفوذ اجتماعی و سیاسی این پلتفرمها به شکل گستردهای افزایش پیدا کند. این نفوذ و تاثیرگذاری در دوران همهگیری کرونا و فاصلهگذاری اجتماعی و دورکاری، جهش خیرهکنندهای را شاهد بود و پیامد آن چیزی نبود مگر وابستگی همهجانبه و بیسابقه کل جوامع و شهروندان به پلتفرمهای شبکهای پرکاربردی که در دوران تاریک قرنطینه و فاصلهگذاریهای شدید اجتماعی انواع خدمات را در اختیار شهروندان قرار میداد: از تسهیل ارتباطات صوتی و تصویری گرفته تا انجام کارهای اداری و مالی و تحویل غذا و... تمام این تحولات و پیشرفتها بهواسطه همهگیری کرونا و تبدیل شدن این پلتفرمها به تنها گزینه موجود، باعث شد تا دامنه نفوذ آنها به حدی برسد که بسیار فراتر از آن چیزی بود که در ذهن طراحان و سازندگان این پلتفرمها وجود داشت.
با توجه به این ایفای نقش قدرتمندانه پلتفرمهای شبکهای در انتشار، القا و جا انداختن اطلاعات و گاه ضداطلاعات سیاسی است که تاثیر آنها بر حاکمیت ملی به شکلی در حال افزایش است که بههیچعنوان در ابتدا مدنظر ابداعکنندگان این پلتفرمها نبود. در نتیجه میتوان به جرات گفت که خود آنها نیز در این زمینه غافلگیر شدهاند و رویکرد مشخص و واحدی برای ایفای نقش سیاسی پلتفرمهای ابداعیشان ندارند؛ چراکه اصولا جنس و ماهیت مهارتها، دیدگاهها و اهداف فعالان دنیای تکنولوژی و علم با افکار، آرمانها و اندیشههای سیاستمداران و فعالان میدان سیاست و حکومتداری متفاوت است. در این میان ارتقای جایگاه و اثرگذاری شگرف پلتفرمهای شبکهای تا به آنجا رسیده که دولتها و سیاستمداران را از متوسل شدن به این پلتفرمها و بهرهگیری از نفوذشان و به خدمت درآوردن آنها در راستای اهداف سیاسی و ملی و حتی بینالمللی گریزی نیست.
بهطورکلی، هوش مصنوعی فقط بر اساس فرآیندها و خصوصیات ذاتی خود اقدام میکند که تا حد زیادی متفاوت از فرآیندهای ذهنی انسان و بسیار سریعتر از آنهاست؛ بهطوری که هوش مصنوعی قادر به تولید پاسخها و ارائه نتایجی است که از نظر ویژگیها شبیه به پاسخها و نتایج انسانی نیست و بهطور کامل مستقل از فرهنگهای ملی و سازمانی عمل میکند. درواقع، ماهیت جهانی و فرامرزی دنیای دیجیتال و توانایی بالای هوش مصنوعی در نمایش، مسدود کردن، تولید و انتشار اطلاعات در سراسر جهان و فارغ از مرزهای جغرافیایی و سیاسی موجب شده تا پیچیدگیهای فراوانی در زمینه شکلگیری و گسترش «فضای اطلاعاتی» جوامع مختلف شکل بگیرد. رویارویی با این پیچیدگیها بهآسانی و سادگی میسر نخواهد بود. هرچقدر استفاده از هوش مصنوعی پیچیده در پلتفرمهای شبکهای افزایش بیشتری پیدا کند، بهطور حتم بر کاربردهای اجتماعی و تجاری آن چه در سطح ملی و چه در سطح جهانی افزوده خواهد شد. علاوه بر این، با افزایش حساسیت و قدرت تشخیص محتوا توسط این پلتفرمها شرایط بهگونهای رقم خواهد خورد که موجب میشود نحوه تولید، انباشت و انتشار اطلاعات با استفاده از پلتفرمهای شبکهای مبتنی بر هوش مصنوعی بهطور اساسی دگرگون شود.
در چنین وضعیتی هوش مصنوعی قادر خواهد بود دست به کارهای بزرگ و بیسابقهای بزند: از پیشنهاد محتوا و پیوندها به کاربران و طبقهبندی اطلاعات و مفاهیم گرفته تا پیشبینی علایق و خواستههای کاربران چه بهصورت فردی و چه به شکل گروهی. ما هماکنون نیز شاهد اعمال نفوذ گسترده و فزاینده پلتفرمهای هوش مصنوعی در زندگی روزمره و ارتباطات بین انسانها هستیم؛ بهطوری که کاربران پرشمار پلتفرمهای شبکهای بهطور مداوم و از طریق پیامهای بیشماری که در این پلتفرمها ردوبدل میکنند بر همدیگر تاثیر میگذارند و از هم تاثیر میپذیرند. بخش عمدهای از این تعاملات بر اساس پیشنهادها و الگوهایی شکل میگیرد که توسط هوش مصنوعی ارائه میشوند.بر همین اساس هم هست که دولتها تلاش میکنند با در نظر گرفتن کنترلها، اعمال یکسری محدودیتها و ارائه برخی مجوزها برای فعالیت پلتفرمهای شبکهای بتوانند تاثیرگذاری و نفوذ آنها بر سیاستهای اجتماعی مرتبط با میلیونها کاربرشان را تا حدی مهار کنند. با این همه آنچه در پی این اعمال محدودیت و کنترلها اتفاق میافتد نه یکسری دستاوردهای مشخص و شرایط روشن، بلکه مجموعهای از معماها و ابهاماتی است که پاسخ واضحی برای آنها وجود ندارد. هنوز روشن نیست که تلاش دولتها برای قانونمند کردن پلتفرمهای شبکهای و هوش مصنوعی پشتیبان آنها به تحقق اهداف سیاسی و اجتماعی موردنظر دولتها منتهی خواهد شد یا نه. و آیا دولتها خواهند توانست از این طریق به آرمانهایی مانند ایجاد جوامع عدالتمحور یا کاهش جرم و جنایت جامه عمل بپوشانند؟ و مهمتر آنکه آیا این احتمال وجود ندارد که پلتفرمهای شبکهای مبتنی بر هوش مصنوعی بهواسطه تکامل بیشتری که پیدا میکنند تاثیراتی را بر انسانها و جوامع بر جا گذارند که متفاوت و حتی متضاد با آن چیزی باشد که مدنظر طراحان و توسعهدهندگان آنها بوده است؟
منبع: کتاب The age of AI: and our human future