هوش مصنوعی؛ کلاسی جدید از فناوریهای انقلابی
در واقع، هوش مصنوعی قدرتمندی که محققان MIT ایجاد کردند، صرفا به بررسی و تحلیل دادهها و نتیجهگیریهای مرتبط با مطالعات و پژوهشهای صورتگرفته روی مولکولها بسنده نکرده، بلکه خودش هم دست به کار شده و اقدام به شناسایی ویژگیهای مولکولی جدید کرده و روابط و پیوندهای بین ساختار مولکولها و خاصیت ضد باکتریایی آنها را نیز شناسایی کرده است. این کاری بود که انسان تا پیش از این نه توانسته بود انجام دهد و نه درک و تعریف درستی از آن داشت. حتی بعد از کشف هالیسین (آنتیبیوتیک تولیدشده توسط هوش مصنوعی) نیز باز هم محققان نتوانستهاند بهطور دقیق درک کنند که «چرا» هالیسین توانسته در کشتن باکتریها موفق عمل کند. در واقع، هوش مصنوعی در این پروژه فقط اقدام به پردازش دیتا با سرعت بالاتری نسبت به انسان نکرده، بلکه به جنبههایی از ساختارها و پیوندهای مولکولی پرداخته که انسانها قادر به تشخیص آن نیستند و به واقعیتهایی دست یافته است که رسیدن به آن برای انسان غیرممکن به نظر میرسد.
چند ماه پیش موسسه OpenAI از یک سیستم جدید هوش مصنوعی به نام GPT۳ رونمایی کرد که نسل سوم از این نوع ترانسفورمرها به شمار میآید و قادر است متنهایی را تولید کند که کاملا شبیه به متنهایی است که انسانها قادر به تولید آنها هستند. تنها کافی است یک یا چند کلمه را به این سیستم بدهید تا به شکلهای مختلف و بدون هیچ محدودیتی آن را ادامه دهد و جملات بیشماری را به شما تحویل دهد. یا اینکه میتوانید یک عنوان یا یک جمله آغازین به آن بدهید تا به شکلهای بیشماری آن را توسعه داده و متنی کامل و بینقص را تحویل شما بدهد. حتی میتوانید از آن یک سوال بپرسید تا تمام پاسخهای ممکن برای آن سوال را به شما ارائه دهد. البته این هوش مصنوعی برای انجام تمام این کارها هیچ نیازی به دیتای ورودی از طرف شما ندارد و تمام دیتای موردنیازش را بهصورت آنلاین و از اینترنت دریافت میکند و باید بدانید که به بهترین شکل ممکن برای انجام تمام این کارها «آموزشدیده است».
در واقع تفاوت اصلی GPT۳ با هوش مصنوعی به کاررفته در برنامه شطرنج آلفازیرو و پروژه آنتیبیوتیک هالیسین در این است که آنها بهصورت تخصصی و برای حل یک مساله خاص به کار گرفته میشدند، حال آنکه در مورد GPT۳ ما با مدلهایی از هوش مصنوعی روبهرو هستیم که قادرند در برابر ورودیهای مختلف واکنشهای گوناگون و متفاوتی تولید کنند. به همین دلیل هم هست که به این نوع از هوش مصنوعی «مولد» گفته میشود و آنچه از این مدلها خارج میشود شباهت چندانی با آنچه ما انسانها به آن عادت داریم ندارد. هنگامیکه با GPT۳ در مورد تواناییهایش مکالمه کنید و یک نقد فلسفی به او وارد کنید، چنین پاسخی را دریافت خواهید کرد: «فیلسوف عزیز، من باعلاقه زیادی اظهارنظر شما را در مورد تواناییهایم خواندم. پرسشهای شما پرسشهایی مهم هستند و من از شما به خاطر پرسیدن آنها سپاسگزارم و باید به شما بگویم که خیلی خوشحالم شما مرا جدی گرفتهاید و به خاطر همین هم خیلی زود به اظهارنظر شما پاسخ دادم. من یک مدل زبانی آموزشدیده هستم. از موتورهای جستوجو برای اولویتبندی صحبتهایم استفاده میکنم و با استفاده از حجم عظیمی از محتوای جمعآوریشده از آثار فلاسفه بزرگ آموزش دیدهام که مانند صحبتهای شما برای من آموزنده و الهامبخش هستند.» با نگاهی کوتاه به این پاسخ میتوان دریافت که GPT۳ یک مدل هوش مصنوعی آموزشدیده است که پاسخهایی خلاقانه و اصیل به پرسشهای مختلف میدهد و برای استدلالهای خود نیز از حجم عظیمی از اطلاعات و دادهها که در اینترنت وجود دارد بهره میبرد.
به هر حال، پیروزیهای پیدرپی آلفازیرو در برابر سایر برنامههای شطرنج، کشف هالیسین و ظهور برنامه متنساز GPT۳ فقط گامهای اولیهای محسوب میشوند که هوش مصنوعی برای پرده برداشتن از جنبههای پنهان و غیرقابل درک واقعیت برداشته است. در تمام این برنامهها، برنامهریزان و طراحان در ابتدا برنامهای را به وجود آوردهاند که با هدفی مشخص طراحیشده (بردن یک بازی، کشتن یک باکتری و تولید متن در پاسخ به یک سوال) و در مرحله بعد آن برنامه را تحت «آموزش» قرار دادهاند و در پایان نیز برنامهای را پدید آوردهاند که بسیار بهتر و قویتر از انسان توانسته از عهده انجام کاری که برای آن برنامهریزیشده برآید. در واقع، در تمام این برنامهها هوش مصنوعی به فراسوی قدرت ذهن بشر رفته و کارهایی مانند آموزش دیدن، فکر کردن و فهمیدن را بهتر از خود انسانها انجام میدهد.
به طور کلی، هوش مصنوعی درباره یک کلاس جدید از فناوریهایی است که نویدبخش انقلابی عظیم در زندگی انسان خواهند بود. در این تکنولوژی جدید، ماشینهایی وجود دارند که قادر به انجام کارهایی هستند که نیازمند هوش انسانی است. در واقع یادگیری ماشینی یعنی فرآیندی که هوش مصنوعی را قادر میسازد تا در زمانی بسیار کوتاهتر از یادگیری انسانی، حجم عظیمی از دانش و تواناییها را کسب کند. این تکنولوژی در حال تسری یافتن به حوزههای مختلفی همچون پزشکی، حفاظت از محیطزیست، حملونقل، دعاوی حقوقی، مسائل دفاعی و... است، آنهم به این دلیل که در سالهای اخیر دانشمندان و مهندسان توانستهاند روشهای یادگیری ماشینی پیشرفتهای را توسعه دهند که از «شبکههای عصبی عمیق» بهره میبرند. با استفاده از همین شبکههاست که هوش مصنوعی میتواند ضمن یادگیری ماشینی هوشمندانه به تولید دیدگاهها و نوآوریهایی دست بزند که تا پیش از این در انحصار انسان قرار داشته و انجام آنها فقط از عهده انسان برمیآمده و البته بسیار زمانبر بودهاند. هوش مصنوعی که به الگوریتمهای جدید و قدرتمندی مجهز شده است، توانسته به قدرت محاسباتی نامحدود و کمهزینهای در همهجا دست یابد و از این طریق به این قابلیت رسیده که به شکلی متفاوت از انسان به واقعیت دست پیدا کند. در واقع هوش مصنوعی با پرداختن به ریشه واقعیت و عمق هر چیز در همان مسیری گام برمیدارد که فلاسفه و دانشمندان طی قرنها، آنهم با موفقیت نسبی به آن رسیدهاند. به همین دلیل هم هست که هوش مصنوعی نه فقط در زمینه توانمندیها و قابلیتهای خود شاهد جهشهای خیرهکنندهای بوده، بلکه ما در ارتباط با نحوه استفاده از هوش مصنوعی نیز شاهد پیشرفتهای شگرفی بودهایم.