آیا زمان انتقال مهارتهای کار از انسان به ماشین است؟
پیش بهسوی هوش مصنوعی اخلاقگرا
دکتر مادلین کلر الیش از دانشمندان ارشد گوگل در سخنرانی مهمی که در همایش تکنولوژیهای دیجیتال به میزبانی موسسه تکنولوژی ماساچوست ایراد کرد بهطور ویژه به این موضوع پرداخته و بر این مساله
تاکید کرد که یکی از نقاط ضعف و پاشنه آشیل اغلب برنامههای هوش مصنوعی و سازمانهایی که بهصورت خودکار آن برنامهها را مورداستفاده قرار میدهند این است که آنها توجه چندانی به انسانها و مغزهای متفکری که چنین برنامههایی را طراحی کرده و ساختهاند ندارند و بدتر از آنهم اینکه به این موضوع مهم هم بیتوجهاند که پیادهسازی و توسعه برنامهها و سیستمهای هوش مصنوعی چه پیامدهایی بر زندگی و کار کسانی دارد که بهواسطه توسعه هوش مصنوعی در کسبوکارها بیکار شده و منبع درآمدیشان را از دست میدهند.
درواقع آنچه افرادی مانند دکتر کلر در مورد آن هشدار میدهند ابعاد اخلاقی و انسانی گسترش هوش مصنوعی است که نهفقط کارکنان و خانوادههایشان بلکه کلیت جامعه را تحتتاثیر قرار خواهد داد و چالشهای جدی بسیاری را با خود به همراه خواهد آورد.
حواستان به چگونگی ورود هوش مصنوعی به کسبوکارتان باشد
تجربه نشان داده که ورود هوش مصنوعی به هر کسبوکاری میتواند یکسری پیامدهای منفی و ناخواسته به دنبال داشته باشد که در اغلب اوقات مدنظر طراحان و توسعهدهندگان سیستمهای هوش مصنوعی نبوده اما درنهایت باعث میشود تا کارکنان و نیروی انسانی سازمانها و شرکتها تحتالشعاع این نقشآفرینی قرار بگیرند و متضرر نشوند.
یکی از نمونههای بارز چنین تاثیرگذاریهای ناخواستهای را میتوان در مثال «ساعت سپسیس» مشاهده کرد که یک سیستم تصمیمگیری کلینیکی با کمک هوش مصنوعی است و در بیمارستانها مورداستفاده قرار میگیرد و با استفاده از آن میتوان پیشبینی کرد کدام بیماران بستری در بیمارستانها در معرض خطر ابتلا به سپسیس (مسمومیت خونی یا گندخونی) قرار دارند.
این سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی که توسط محققان دانشگاه دوک و با اتکا به هوش مصنوعی طراحی شده بود در ابتدا با استقبال چشمگیر بیمارستانها و بیماران مواجه شد چراکه با کمک هوش مصنوعی این امکان فراهم آمده بود که بهمحض ایجاد کوچکترین مسمومیت و آلودگی در خون بیماران بستری در بیمارستانها مراتب از طریق پرستاران به پزشکان منتقل شده و فرآیند مقابله با سپسیس آغاز شود.
بااینهمه بعد از مدتی از اجرای این سیستم در بیمارستانها، پرستاران احساس کردند که نقش و جایگاه آنها بهعنوان کسانی که از نزدیک با بیماران در ارتباط بوده و وضعیت بالینی آنها را کنترل میکردند به پیغامرسان و اپراتور سیستم ساعت سپسیس تنزل پیدا کرده است.
کمی بعد هم شرایط برای پرستاران بیمارستانهایی که این سیستم در آنها پیاده شده بود بدتر شد و تعداد زیادی از آنها شغلشان را از دست دادند چراکه به عقیده مقامهای بیمارستان، باوجود هوش مصنوعی که خودش میتوانست بهطور مستقیم به پزشکان گزارش دهد دیگر نیازی به پرستاران بهعنوان واسطه اطلاعرسانی به پزشکان نبود.
دکتر الیش در مقالهای که در نشریه مدیریتی امآیتی منتشر کرده به موضوع پیامدهای ناشی از نوآوریهای برآمده از هوش مصنوعی اشارهکرده است و تاکید میکند که بیتوجهی برنامهریزان و طراحان سیستمهای هوش مصنوعی به پیامدهای انسانی و اخلاقی ناشی از توسعه چنین سیستمهایی میتواند مقبولیت و محبوبیت آنها را کاهش دهد و باعث شود کارکنان سازمانهایی که ورود هوش مصنوعی را به معنای پایان نقشآفرینی محوری و ضروریشان میپندارند، با آن به مخالفت برخیزند و بهاصطلاح «چوب لای چرخ نوآوریهای هوش مصنوعی بگذارند». درواقع علت اصلی مخالفت با گسترش هوش مصنوعی این است که آنها فکر میکنند ورود سیستمهای هوش مصنوعی باعث کاهش جایگاه و ارزش کاریشان در سازمان خواهد شد و درنهایت نیز موجب بیکاری آنها در آینده میشود و این همان اتفاقی بود که در مورد سیستم ساعت سپسیس افتاد و تنزل جایگاه پرستاران و سپس بیکار شدن تعداد زیادی از آنها را به دنبال داشت.
به عقیده صاحبنظران و کارشناسانی همچون خانم الیش، بهترین راهحل برای برونرفت از این بنبست و آشتی دادن هوش مصنوعی با کارکنان نگران از تنزل جایگاه و بیکار شدن در آینده این است که سیستمهای هوش مصنوعی با نیروی کار انسانی «ترکیب شوند» نه اینکه جای آنها را بگیرند و آنها را به حاشیه برانند. درواقع آنچه در مورد ساعت سپسیس اتفاق نیفتاد و باعث شد تا پرستاران نسبت به آن موضع خصمانه بگیرند این بود که پیشبینی خاصی برای ترکیب شدن سیستم هوش مصنوعی و انسانها باهم از طرف طراحان سپسیس صورت نگرفته بود و هیچگونه عاملیت و تاثیرگذاری مطلوبی برای عامل انسانی دیده نشده بود و به همین دلیل هم بود که پس از مدتی پرستاران دیدند که بیشتر نقش پیغامرسان و انتقالدهنده پیامهای سیستم به پزشکان رادارند و همین نقش حاشیهای هم کمی بعد بهطور کامل حذف شد و پرستاران زیادی مجبور به ترک شغلشان شدند. بنابراین باید پذیرفت که شاهکلید موفقیت سیستمهای هوش مصنوعی در عرصه عمل این است که چه در زمان طراحی، چه در حین اجرا و چه پس ازآن باید برای انسان یک نوع عاملیت و تاثیرگذاری ملموس تعریف شود و این امکان و اختیار به انسانها داده شود تا برخی کارکردهای حساس و مهم را بر عهده بگیرند و برای حل مسائل راهحلهای انسانی ارائه دهند و همین موضوع باعث خواهد شد تا ما بتوانیم «اجرای مسوولیتپذیرانه برنامههای هوش مصنوعی توسط کارکنان» را در سازمانها شاهد باشیم.
از خود بپرسید هوش مصنوعی به چهکسانی آسیب خواهد زد
اگر به گذشته نگاهی بیندازیم، میبینیم هر انقلاب صنعتی که در جهان رخ داده دارای تاثیرات خاص خود بر مهارتها و کارکردهای نیروی کار بوده است که این مساله در مورد انقلاب صنعتی چهارم نیز کاملا صدق میکند.
طبق پیشبینی نهادهای بینالمللی درنتیجه وقوع انقلاب صنعتی چهارم بیش از پنج میلیون شغل به خطر افتادهاند که این بار برخلاف انقلابهای قبلی که پیامدهای شغلی آنها بیشتر دامنگیر کارگران یقه آبی و معمولی میشد، این گروه از کارکنان درخطر از دست دادن شغل یا نفوذشان در شرکتها هستند.
بهعبارت بهتر، ورود گسترده و نقشآفرینی تعیینکننده ماشینها و روباتها در محیط کار باعث متزلزل شدن موقعیت و جایگاه کارکنان یقهسفید و حتی مدیران بلندپایه میشود. هماکنون کامپیوترها و روباتهای فوق هوشمند قادرند بهتر از انسانها فکر کنند و تصمیم بگیرند و بیوقفه و بدون تاثیرپذیری از عوامل بیرونی به نظارت و کنترل امور بپردازند.
به همین دلیل هم هست که بسیاری از کارگران «دانشمحور» مانند روزنامهنگاران، وکلا، پزشکان، بازاریابان و... بهشدت نگران آینده و از این مساله بیمناک هستند که ممکن است در آیندهای نزدیک روباتها و ماشینهای پیشرفته و بینقص مشاغل آنها را تحت سیطره خود درآورند و آنها را از کار بیکار کنند.
به عقیده بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران دنیای کسب و کار، این نگرانی کاملا بحق و منطقی است و دیر یا زود شاهد نقشآفرینی و قدرتنمایی ماشینها و روباتها در عرصههایی همچون روزنامهنگاری، وکالت، پزشکی، بازاریابی و مواردی ازایندست خواهیم بود. بااینهمه، ماشینهای هوشمند هم نقاط ضعف و محدودیتهایی دارند که هنوز هم آنها را به انسانها نیازمند و وابسته میسازند. یک روبات نمیتواند بدون برنامهریزی شدن توسط انسان کاری را انجام دهد و حتی پس از دریافت جدیدترین برنامهها هم باز نمیتواند بسیاری از کارها را انجام دهد و بازهم به عامل انسانی برای آموزش دیدن و حل مشکلات کاری نیاز است. یکی از اولویتهایی که مدیران و رهبران شرکتها میتوانند در برخورد با ورود ماشینها به محیط کار و اتوماسیون شدن کارها انجام دهند، انتقال تجربیات و بازآموزی مهارتهای کار از انسانها به روباتهاست. اگر بهعنوان یک مدیر بخواهید در مجموعه تحت مدیریتتان انتقال تجربیات و مهارتها به روباتهای هوشمند را انجام دهید حتما باید این کار را با محوریت نیروی انسانیتان انجام دهید. تحولات و پیشرفتهای هوش مصنوعی در آینده برخی از صنایع و مشاغل را بیشتر از بقیه تحتتاثیر قرار خواهند داد و ما شاهد از بین رفتن یکسری از مشاغل در آیندهای نزدیک خواهیم بود و بازآموزی و اشتغال افراد پرشماری که درنتیجه از بین رفتن این مشاغل بیکار خواهند شد به یکی از چالشهای اجتماعی بزرگ آینده تبدیل خواهد شد. علاوهبر این، مدیران میانی و کارگران یقهسفید نیز باید بهزودی خود را برای کار کردن در کنار روباتها و ماشینها آماده کنند و به همین دلیل هم باید مهارتهای جدیدی را فرابگیرند.
بهدنبال هوش مصنوعی کارآفرین باشید
بااینهمه باید دانست که هوش مصنوعی بیش از آنکه باعث از بین رفتن یکسری مشاغل شود موجب ایجاد شغلهای جدید نیز خواهد شد همانطور که اینترنت با ظهورش و از طریق اتوماسیونی کردن کارها باعث حذف یکسری مشاغل شد اما مشاغل جدیدی مانند طراح وبسایت، مدیر پایگاههای داده، مدیر رسانههای اجتماعی و بازاریابان دیجیتال را نیز بهوجود آورد.
براساس برآوردها، هوش مصنوعی تا سال ۲۰۲۴ حدود ۸/ ۱ میلیون شغل را از بین خواهد برد حالآنکه تا آن زمان موجب ایجاد ۳/ ۲ میلیون شغل جدید خواهد شد که بسیاری از این مشاغل جدید در حوزههایی مانند علوم کامپیوتر، علوم دیتا و مهندسی دیتا خواهند بود. علاوه بر این باید انتظار داشت تقریبا تمام مشاغل و کسب و کارها در دهه آینده به شکل گستردهای تحتتاثیر هوش مصنوعی قرار بگیرند و تغییر و تحولات گسترده و عمیقی را تجربه کنند.
در بلندمدتتر نیز هوش مصنوعی سکان هدایت جهان را در دست خواهد داشت: با افزایش جمعیت کره زمین به بیش از ۷/ ۹ میلیارد نفر تا سال ۲۰۵۰، این، هوش مصنوعی خواهد بود که بهعنوان نجاتبخش نوع بشر عمل خواهد کرد چراکه مثلا در بخش کشاورزی میتواند تحولی بزرگ و بیسابقه ایجاد کند و از طریق افزایش چشمگیر بهرهوری زمین و آب به پاسخگویی هر چهبهتر به افزایش ۵۰ درصدی تقاضا برای محصولات کشاورزی کمک کند.
در حال حاضر اگرچه در اغلب شرکتها و سازمانها، افرادی با عناوین شغلی مرتبط با علوم دیتا حضور دارند و فعالیت میکنند اما اغلب آنها کسانی هستند که فاقد مهارتهای لازم درزمینه یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی هستند.
درواقع هنوز هم تلقی بسیاری از سازمانها از دانشمند دیتا کسی است که با استفاده از داشبوردها یکسری دیتاها را تحلیل میکند یا در خوشبینانهترین حالت کسی است که با داشتن دانش آماری میتواند یکسری اطلاعات را از بطن دیتای موجود استخراج کند حالآنکه دامنه کاری و مهارتی دانشمندان دیتا بسیار فراتر از اینهاست و کسانی که قرار است در آینده بهعنوان دانشمند دیتا و متخصص هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی فعالیت کنند باید به طیف گستردهای از مهارتها و دانش مجهز باشند.
در سال ۲۰۱۸، لینکدین گزارش داد که شغل «دانشمند دیتا» در آمریکا از سال ۲۰۱۴ به بعد در هرسال ۱۲۰۰درصد رشد داشته است و تا سال ۲۰۲۴ تعداد شاغلان در بخش علم دیتا و تحلیل دیتا به ۳میلیونو۷۲۰هزارنفر میرسد.
به همین دلیل هم هست که در سایتهای کاریابی معروفی مانند لینکدین و گلسدور، مشاغلی مانند مهندس یادگیری ماشینی، دانشمند دیتا و توسعهدهنده دیتای بزرگ جزو پرطرفدارترین و پرمتقاضیترین مشاغل هستند و بسیاری از صنایع و شرکتها به دنبال متقاضیان کار در این بخشها خواهند بود. بعضی از شرکتهای بزرگتر و شناختهشدهتر نیز ترجیح دادهاند سایر شرکتهای پیشرو درزمینه هوش مصنوعی را به همراه کارکنانشان خریداری کنند. بهعنوان نمونه، شرکت گوگل در سال ۲۰۱۴، استارتآپ مشهور DeepMind Technologiesرا که درزمینه هوش مصنوعی فعالیت میکرد و ۷۵ کارمند داشت باقیمت ۵۰۰ میلیون دلار خریداری کرد یعنی برای هر یک کارمند نخبه شاغل در آن شرکت حدود ۶ میلیون دلار هزینه کرد.
البته این اقدام پرهزینه شرکت گوگل خیلی زود اثربخشیاش را نشان داد بهطوری که کمی بعدازآن گوگل توانست برنامه AlphaGo را با موفقیت به مرحله اجرا درآورد و بعد از آنهم طراحی الگوریتم کاربردی و مشهور AlphaFold را نیز با کمک همین کارکنانی که از دیپ مایند تکنولوژیز به گوگل پیوسته بودند انجام دهد.
بنابراین میتوان این اطمینان را به کارکنان و نیروی انسانی نگران از پیشرفتهای سریع سیستمهای هوش مصنوعی داد که اگر در زمان برنامهریزی برای توسعه هوش مصنوعی به مسائل انسانی و اخلاقی توجه ویژهای داشت و زندگی و کار کسانی را که درنتیجه گسترش هوش مصنوعی تحتتاثیر قرار میگیرند نیز مدنظر داشت میتوان به تحقق رویای هوش مصنوعی اخلاقگرا و کارآفرین بیشازپیش امیدوار بود.