نکات مدیریتی
پردازش ابری از «چرا» به «چگونه»
برای ارائهدهندگان و کاربران سازمانی، بحث ابر دیگر صحبت در خصوص «چه چیز»، «چرا» و «چه هنگام» نیست. در حال حاضر بحث ابر بحث در خصوص «چگونه» است.
مترجم:حسین بخشایی
برای ارائهدهندگان و کاربران سازمانی، بحث ابر دیگر صحبت در خصوص «چه چیز»، «چرا» و «چه هنگام» نیست. در حال حاضر بحث ابر بحث در خصوص «چگونه» است. چرا چنین اتفاقی رخ داده است؟ در اینجا دو موضوع وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم. چرا ما به جایگاه فعلی رسیدهایم؟
از یک طرف، به وضوح شاهد هستیم که تمامیارائهدهندگان سنتی و بزرگ فناوری اطلاعات راهبردها و مدلهای کسبوکار خود را به صورت سریع از پرداختن و درگیر بودن در بحث ابر به سوی اجرای ابر و مرکزیت ابر سوق دادهاند. اکثر آنها (اگر نگویم تمامیشان) به درستی به مقصود رسیدهاند. به عنوان مثال در استراتژی محوری کسبوکار SAP، ابر و فناوری اطلاعات و کسب و کار مبتنی بر آن بسیار گسترده و پراهمیت دیده شده است به طوری که اگر خریداران و کاربران دست از ابر و تکنولوژی آن بردارند، SAP شکست سنگینی متحمل میگردد.
تقریبا تمامیغولهای سنتی فناوری اطلاعات در دنیا بیانیههای استراتژیک مشابهی در سالهای اخیر در خصوص تکنولوژی ابر دادهاند. استیو بالمر مدیر عامل مایکروسافت به روشنی میگوید: «ما کاملا درگیریم»؛ اظهارنظر رسمیای که باعث شکلدهی موقعیت این شرکت ابرقدرت سنتی در تکنولوژی ابری شد. اما صراحتا باید گفت که ما با وجود درگیری چندین ساله در زمینه تکنولوژی ابری تا به حال شرکتی را ندیدهایم که به اندازه SAP بر تکنولوژی ابری تکیه کرده باشد. خصوصا در حال حاضر که اقدام به هدفگذاری برای ورود شرکتهای بزرگ طرف قرارداد خود به این عرصه کرده است.
در واقع SAP بیشتر از هر شرکت و ارائهدهنده دیگری اقدام به ورود به این عرصه کرده است. مدیریت SAP آینده این شرکت را در گرو استفاده و فراگیر شدن این تکنولوژی در تمام زمینهها دیده است.
میتوان گفت اگر SAP موفق شود، ابر تبدیل به محور کسبوکار IT در تمام دنیا خواهد شد.
شرکت IBM نیز به عنوان یکی دیگر از غولهای سنتی صنعت IT، منابع و واحدهای مشخصی را برای بهره بردن از استراتژی ابر اختصاص داده است، بدون آنکه مانند SAP به یکباره وارد این عرصه شود. همایش «نوآوری ابری» در هفته اخیر شیکاگو نشان داد که چگونه IBM به سرعت و در عین حال، برنامهریزی شده، تکنولوژی ابری را با بسیاری از واحدهای خود یکپارچه میکند. این روند در IBM با هماهنگی مشتریان و تقاضای شرکای تجاری و بهرهمندی از توانایی آنها صورت میگیرد.
ممکن است که در این راه گامهای IBM با SAP متفاوت باشد، اما اهمیت تکنولوژیهای مبتنی بر ابر و تغییرات کسب و کار به همان اندازه توسط رهبران IBM احساس میشود که توسط رهبران SAP یا Microsoft حس شده است.
به هر حال مدلهای کسبوکار مختلف، نیازمند استراتژیها و دیدگاه مختلف، اما با همان حساسیت و اهمیت است.
به طور همزمان، ارائهدهندگان نه چندان سنتی و قدیمیمانند Servicenow در حال نشان دادن این هستند که چگونه خدمات فناوری اطلاعات مبتنی بر ابر (Cloud-based IT-as-a-service)، مفاهیم و انتظارات خریداران و مشتریان را نسبت به فناوری اطلاعات تغییر دادهاند و بنابراین تحولات ارزش ابر را برای یک شرکت متحول کردهاند، علیالخصوص با افزایش اهمیت در زمینه اینکه مشتریان چه میخواهند و چگونه میخواهند از آن استفاده نمایند.
درواقع روزبهروز آنها دلایل کمتر و کمتری برای حفظ محدودیتهای سابق فناوری اطلاعات پیش روی خود میبینند. مشتریان در واقع هرروزه باعث بهجلوتر رانده شدن زیرساختهای تکنولوژیک Servicenow که در پس آدرس اینترنتی آن قرار دارد میشوند.
Servicenow مثالهای بیشماری از راهکارهای کسبوکار ایجاد شده توسط مشتریان در زمینه سرویسهای اشتراکی در زمینههایی مانند منابع انسانی (HR) وهمچنین فرآیندهای کسب و کار (LOB) مانند مطالبات بیمه، درخواست خدمات، برنامهریزی زمانی و اختصاص منابع دارد. صدها ارائه دهنده با هزاران خدمت پیشنهادی که اجرایی شده است توسط دهها هزار نفر از مشتریان استفاده میشود، مشخص کننده این است که در خصوص تکنولوژی ابر، ما از مراحل «چه» و «چرا» وارد فاز «چگونه» شدهایم.
منبع: www.emakh.ir
ارسال نظر