مترجم: نفیسه هاشمخانی

پیروزی در مدیریت

در بازی‌های المپیک میلیون‌ها نفر به تماشای رقابت میان ورزشکاران می‌پردازند. این مسابقات می‌تواند همانند کلاس درسی برای جهانیان باشد که به آموزش مهارت‌های ورزشی و ویژگی‌های شخصیتی خاص می‌پردازند. در جریان المپیک علاوه بر تماشای مسابقات، می‌توان با دقت در مصاحبه‌ها و ‌نظرات افراد شرکت‌کننده فهمید که ورزشکاران چه روش‌هایی را در پیش گرفته‌اند که بتوانند به بهترین عملکرد خود در جریان بازی‌های المپیک دست یابند. اینکه این سخنان چه ارتباطی با مدیریت دارند را می‌توان در دو مورد خلاصه کرد.

اولا نقش مدیر این است افراد را برای بهتر بودن تشویق کند و کارهای موردنظرشان را قابل دستیابی سازد. شاید ما بتوانیم بینش کلی خود را نسبت به این فرآیند با آموختن از ورزشکاران بهبود بخشیم. ثانیا مدیران می‌توانند با الگو‌گیری از تکنیک‌های ورزشکاران کارآیی خود را برای مدیریت بر شخصیت خود بهبود بخشند و از این طریق در رقابت با سایر مدیران پیروز شوند. در این بخش نگاهی می‌اندازیم به چهار تکنیک کلی که مدیران می‌توانند توسط آنها توانایی خود را برای مقابله با موقعیت‌های چالش‌انگیز ارتقا دهند.

تصویرسازی نتایج

Mark Tewksbury شناگر معروف بیان کرده که بخشی از تمرینات آماده‌سازی او برای مسابقات تجسم خود بر سکوی دریافت مدال طلا بود در حالتی که صدای تماشا‌گرانی که کشورش‌ را تشویق می‌کردند، می‌شنید. این‌گونه تصورات اگر بارها و بارها تکرار شوند تبدیل به نیروی محرکی برای غلبه بر موانع می‌شود، زیرا از این طریق شما بر پاداش حاصل از کار خود متمرکز می‌شوید. این‌گونه تصورات باعث می‌شود موفقیت در پایان کار برای شما به امری کاملا قابل دسترس و واقعی تبدیل شود به گونه‌ای که بتوانید تصویری از این موفقیت ترسیم کنید که همه حواس شمارا به خود درگیر کند. اینکه در زمان موفقیت دقیقا چه احساسی دارید؟ در اطراف خود چه چیزهایی می‌بینید و چه صداهایی می‌شنوید؟ از جمله نکات ریزی است که برای به واقعیت نزدیک کردن تصورات خود باید رعایت کنید.

برای مثال مدیری را تصور کنید که باید خود را برای یک سخنرانی استرس‌زا آماده کند؛ او باید در ذهنش مخاطبانی ‌را تجسم کند که پس از پایان ارائه او ایستاده‌اند و درحال تشویق وی هستند، او باید احساس موفقیت‌ را تصور کند و رضایت و لبخند مردم را ببیند. یا مدیری را تصور کنید که بررسی پروژه‌ای دشوار را بر عهده دارد؛ وی باید خود را درحالی تصور کند که پروژه ‌را با موفقیت به پایان برده است و کارمندان با لبخند رضایت از او برای کمکش تشکر می‌کنند.

مرور ذهنی

برای اینکه در انجام کاری به آمادگی برسید بهتر است در واقعیت آن‌ را بارها تکرار کنید. اما اگر به شکل ذهنی این کار را انجام دهید می‌شود تمرین ذهنی و حسن آن این است که در هر مکانی می‌توانید این تمرین را انجام دهید و به اندازه تمرین واقعی موثر است. مرور ذهنی با تصویرسازی نتایج که در قسمت قبل توضیح داده شد باید با احتساب جزئیات باشد؛ یعنی هر کلمه، هر مرحله و هر حرکتی باید تجسم شود. هرچه تصاویر زنده‌تر باشند نتیجه‌بخش‌‌تر است. همچنین تاثیر این روش بیشتر زمانی حس می‌شود که شما موانع احتمالی و چیزهایی که‌ می‌تواند در روند موفقیت شما تاثیر نامطلوب داشته باشد را نیز تجسم کرده‌اید و در ذهن خود بر آنها فائق آیید.

در مثال «تکرار ذهنی سخنرانی» باید مطالبی که می‌خواهید بگویید، لحن خود در هنگام بیان و اینکه می‌خواهید در هنگام سخنرانی چگونه به نظر بیایید، جزو تصورات شما باشد. حتی باید تصور کنید که اگر در حین سخنرانی پروژکتور از کار افتاد چه عکس‌العملی نشان دهید یا مثلا در برخورد با یک مشتری خشمگین باید از قبل رفتارهای او را پیش‌بینی کنید و عکس‌العمل مناسب را در مقابل او تمرین کنید.

ایجاد مهارت

اگر شما ندانید در وهله اول چه کاری باید انجام دهید؛ هیچ یک از مطالب بالا نمی‌توانند به شما کمک کنند. شما باید مهارت‌های خود را به گونه ای تقویت کنید که اشتیاق شما برای موفقیت دائمی حفظ شود. تا جایی که می‌توانید مطالعه کنید و با مدیران دیگر درباره شیوه‌های مدیریتی‌شان گفت‌وگو کنید. شما باید از تمام فرصت‌هایی که برای آموزش فراهم می‌شود استفاده کنید، از زیردستانتان درمورد میزان رضایت از مدیریت‌تان سوال کنید و مهم‌تر از همه اینکه در تمام زمان‌ها به دیده‌ها وشنیده‌های خود توجه کنید و سعی کنید از آنها نکاتی‌را بیاموزید؛ حتی زمانی که در حمام هستید یا در حال رانندگی به سمت محل کار خود.

تمرکز

یکی از عواملی که باعث متمایز شدن ورزشکاران المپیک با سایرین می‌شود توانایی تمرکز آنها بر کار خود است در حالی که سایر عوامل پیرامون خود را نیز تنظیم می‌کنند. تصور کنید که شما مسوول برگزاری برنامه‌ای با ۷۰,۰۰۰ ناظر و ۲۰ میلیون بیننده‌ تلویزیونی هستید. وقتی با موقعیت‌های دشوار روبه‌رو می‌شوید باید مطمئن شوید که افکار مزاحم بر شما تاثیر نمی‌گذارد. بخشی از این قضیه به نظم فکری فرد مربوط می‌شود که در برخی موارد به آسانی قابل یادگیری نیست، بخشی دیگر مربوط به توانایی فرد در مدیریت محیط اطراف خود است. وقتی با یک چالش روبه‌رو می‌شوید، اطمینان حاصل کنید که هیچ عاملی آمادگی شما را برای مقابله با آن چالش منقطع نمی‌کند. مهارت تمرکز می‌تواند با تحت اراده در آوردن ذهن از طریق مدیتیشن یا با تربیت فیزیکی از طریق هنرهای رزمی به دست بیاید.

خلاصه

ممکن است اینگونه به نظر برسد که این تکنیک‌ها مربوط به مدیران کم‌تجربه است، اما در واقع برای مدیران با تجربه بالا مهم‌تر است، زیرا در میان انسان‌ها این تمایل وجود دارد که بعد از مدتی پیشرفت و یادگیری‌شان را متوقف کنند، وقتی این اتفاق می‌افتد به یکباره مدیر موفق تبدیل به فردی ناشایست می‌شود. اما اگر آگاهانه از این تکنیک‌ها استفاده کنید، به سطح اوج عملکرد خود در هر کار نزدیک می‌شوید و در بلند‌مدت اثر‌بخشی‌مدیریتی خود را بالا می‌برید.