کسبوکار پایدار
چرا کپنهاگ نتوانست به وعده اقلیمی خود عمل کند؟
از سال ۲۰۱۲، زمانی که کپنهاگ طرح خود را برای اینکه تا سال ۲۰۲۵ اولین شهر بدون انتشار کربن در دنیا باشد شروع کرد، یک وجهه بینالمللی پیدا کرده بود و به برندی در این حوزه تبدیل شد. به عنوان مثال، انتظار میرفت این شهر انتشار کربن خود را تا ۸۰درصد کاهش دهد، تامین انرژی و سیستمهای گرمایشی خود را به انرژیهای بادی، خورشیدی و زیستتوده تغییر دهد، ساختمانها را از لحاظ بازدهی انرژی نوسازی کند و حملونقل عمومی خود را توسعه دهد. همچنین قرار بود ۲۰درصد کربن منتشر شده باقیمانده هم با نصب تکنولوژی جذب و ذخیرهسازی کربن (CCS) در یک نیروگاه محلی تبدیل ضایعات به انرژی، پاکسازی شود. این تکنولوژی، دیاکسید کربن را از محل انتشار در نیروگاه و قبل از انتشار آن در جو، جذب میکند و برای ذخیرهسازی زیرزمینی نگه میدارد. اما در ابتدای اوت ۲۰۲۲، تاسیسات نیمهدولتی ARC که این نیروگاه را مدیریت میکند، اعلام کرد شرایط لازم برای بودجه ملی CCS را ندارد. طبق چیزی که اعلام شده، این بودجه میتوانست به آنها امکان دهد دیاکسید کربن تولیدشده ناشی از سوزاندن ضایعات شهری را جذب کنند. و بنابراین، کپنهاگ نمیتواند به وعدهای که داده پایبند بماند.
شهرهایی مثل گلسگو و هلسینکی، کشورهایی مثل سوئد و انگلستان، و شرکتهایی مثل ایکیا و اپل، برای خنثیسازی کربن تا سالهای ۲۰۳۰، ۲۰۴۵ و ۲۰۵۰ وعدههای مشابهی دادهاند و این حس را القا میکنند که برای مقابله با تغییرات اقلیمی، اقدامات کافی در آینده برنامهریزی شدهاند. با اینحال، گزارشها و مطالعات مختلف میگویند این وعدهها اغلب جزئیات مهم را نادیده میگیرند و گزارشهای پیشرفت یا میزان انتشاری را که هدفشان است، مشخص نمیکنند. منتقدان هشدار دادهاند ایده به صفر رساندن انتشار کربن، ممکن است صرفا برای کسب اعتبار سبز باشد و اضطراری بودن کربنزدایی را از بین ببرد. کپنهاگ احتمالا آخرین موردی نیست که نتوانسته به وعده خنثیسازی کربن خود پایبند بماند. مثال این شهر مبنی بر وابستگی به تکنولوژیهای تکمیل نشده و تامین مالی خارجی، نشان میدهد طرحهای اقلیمی مشابه، چگونه ممکن است در آینده به بنبست بخورند.
وابستگی به تکنولوژی
تجربه کپنهاگ حاکی از دو مشکل است که میتواند دیگر استراتژیهای خنثیسازی کربن را مختل کند. اولین مشکل، وابستگی به تکنولوژیهای تکمیل نشده مثل CCS است. این تکنولوژی، با وجود اعتماد زیادی که به آن شده، سابقه درخشانی ندارد. تحقیق جدیدی که اندیشکده «موسسه اقتصاد انرژی و تحلیل مالی» انجام داده، نشان میدهد پروژههای CCS در اهداف کاهش انتشار کربن، عملکردی پایینتر از حد انتظار داشتهاند. سرمایههای اختصاص یافته به تکنولوژی ذخیرهسازی کربن هم روند نزولی داشته است. در نتیجه، CCS برای افزایش عمر مفید سوختهای فسیلی در سطح گسترده مورد استفاده قرار میگیرد، چون دیاکسید کربن جذب شده را میتوان وارد چاههای نفت کرد تا نفت بیشتری استخراج شود.
طرح کپنهاگ برای خنثیسازی کربن، قبلا بدون CCS بود. وقتی این شهر در سال ۲۰۱۲ از هدفش برای سال ۲۰۲۵ خبر داد، پارلمان دانمارک درخواست شرکت انرژی سوئدی «واتنفال» را برای بهکارگیری CCS در نیروگاه زغالسنگ در شمال جاتلند (جزیرهای در دانمارک) رد کرد. سیاستمداران دانمارکی میخواستند قبل از بهکارگیری CCS در داخل این کشور، تجربیات کشورهای دیگر را پایش کنند. اما CCS بعدا در کنار اقدامات دیگر و همگام با سیاست ملی جدیدی به کارگرفته شد که قرار بود ۳۹۰هزار تن دیاکسیدکربن را در نیروگاه کاهش دهد. تاسیساتی که نیروگاه را مدیریت میکند، گفته بود این تکنولوژی میتواند تا ۵۰۰هزار تن دیاکسید کربن را جذب کند. کپنهاگ تنها شهری نیست که CCS را در استراتژی اقلیمی خود به کار گرفته است. پایتختهای همسایه، اسلو و استکهلم هم تاریخهایی را برای خنثیسازی کربن تعیین کردهاند.
عدممسوولیتپذیری
مشکل دوم، به مساله مسوولیتپذیری برمیگردد. چه کسی در نهایت مسوول شکست کپنهاگ در رسیدن به هدف خنثیسازی کربن است؟ وقتی تاسیسات ARC اولین بار در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد میخواهد CCS را در نیروگاه تبدیل ضایعات به انرژی به کار برد، روی بودجه خارجی و یک چارچوب سیاسی حمایتی برای این کار حساب کرده بود. حالا، رئیس کمیته تکنولوژی و محیطزیست شهر، سیاستمداران ملی را برای تعیین آگاهانه معیارهای مالی که ARC از پس آن برنمیآید و مسیر شهر را برای رسیدن به خنثیسازی اقلیمی خراب کرده، مورد انتقاد قرار داده است. در نتیجه آنها مسوولیت این موضوع را به گردن هم میاندازند.
اهدافی که برای انتشار کربن تعیین میشوند، باید بر اساس اقدامات معتبر و در حوزه قدرت کسانی باشند که آنها را وعده میدهند. اگر این طرحها شکست بخورند، باید روشهای واضحی برای تعیین مسوولیت وجود داشته باشد. وقتی سازمانها وعدههایی میدهند که موفقیت آن در نهایت به اقدامات گروههای دیگر وابسته است، جامعه حق دارد که اعتبار آنها را زیر سوال ببرد. با همه اینها، شهردار کپنهاگ گفته هنوز این امکان وجود دارد که در سالهای ۲۰۲۶، ۲۰۲۷ یا ۲۰۲۸ به خنثیسازی کربن دست یابند. اینها نشان میدهد رویکردهای ناهماهنگ فعلی برای رسیدن به کربن خنثی که طی آن هر سازمانی آزادانه وعدههای چشمنواز میدهد، بدون اینکه مسوولیت کامل موفقیت آن را بپذیرد، خطرناکند. چیزی که نیاز داریم، تصمیمگیران سیاسی و شرکتی هستند که برای کربنزدایی جامعه، طرحهای معتبر ارائه دهند.