کسب و کار خانوادگی؛ جاده یک‌طرفه

بخشی از پیچیدگی‌های کسب و کار خانوادگی مربوط به روابط است و بخشی دیگر افرادی هستند که مالک کسب و کار خانوادگی عنوان می‌گیرند. تجربه شما در این زمینه چیست؟

گاهی اوقات با جریانی احساسی که در گذشته رخ داده است درگیر هستید. هر تصمیمی، پیامدی مادام العمر بر روابط خانوادگی دارد؛ فرض کنید خواهر‌زاده خود را اخراج کرده‌اید و متعاقبا از او برای شرکت در مهمانی دعوت کنید. مضاف بر اینکه افراد در تجارت خانوادگی نقش‌های چندگانه دارند؛ در کسب و کار غیر‌خانوادگی، رئیس شما رئیس شماست گاهی عاشق کار با او می‌شوید و گاهی از او نفرت پیدا می‌کنید اما در فعالیت خانوادگی، رئیس شما پدر شما هم می‌تواند باشد شاید هم امین، برادر، هم بنیان‌گذار؛ شاید هم همه این‌ها باشد. من این شرایط را خانه آیینه‌ای تعبیر می‌کنم. که در آن همه چیز را چند برابر می‌بینید. چند نفر از فردی واحد که در حال نگریستن به شما هستند. من با چه کسی حرف می‌زنم؟ چه کسی در حال گوش دادن به حرف من است؟ آیا او مدیرعامل است یا پدرم یا منتور من؟ وقتی این تودرتویی نقش‌ها را به روابط نسبی اضافه کنید، دهشتناک می‌شود. تفاوت دیگر این کسب و کارها این است که مالکان، نیروی‌های ارشد هم هستند. در کسب و کاری از این نوع، عملکرد، از نظر برخی عاقلانه نیست؛ به عبارتی، همیشه در پی حداکثر‌سازی سود نیستید. شاید مثلا عنوان شود: چه چیزی لذت بخش‌تر از اینکه کسب و کار مورد علاقه‌ام را دنبال می‌کنم و با پسرم هستم و کار می‌کنم؟ اما اگر او در پی سود برود، احتمال دارد کسی به غیر‌پسرش را استخدام کند.

 چه عوامل باعث می‌شود برخی کسب و کارهای خانوادگی موفق باشند و پاره‌ای هم شکست بخورند؟

عامل کلیدی در کسب و کار خانوادگی مدیریت است. این عده با سخت‌کوشی، خانواده را متحد نگاه داشته و متکی به تجربه، ارتباطات زیادی ایجاد می‌کنند؛ مثلا سالی یکبار اعضا خانواده را گردهم می‌آورند. در کنار تفریح، در مورد هدف خانواده حرف می‌زنند و اینکه چگونه متحد باقی بمانند.  آنهایی که انتقال نسل را مدیریت نکرده باشند، می‌بازند؛ وقتی نسل قدیمی‌تر مایل به خالی کردن میدان نباشد، کسب و کار در معرض آسیب‌پذیری قرار می‌گیرد؛ این گروه، بازنشستگی خود و ایفای نسل جدید را به تعویق می‌اندازند و اگر شکیبایی کنید، قادر به انجام آن نمی‌شوید.

 توصیه شما برای کار با فرزندان در کسب و کار چیست؟

دارایی‌های ارزشمند مالک کسب و کار خانوادگی فرزندان و کار است. اما در زمان تصمیم‌گیری، این همجواری می‌تواند فلج‌کننده شود. من شاهد اضافه پرداخت و توجه ویژه به اعضای خانواده در کسب و کار خانوادگی بوده ام؛ این بدترین حالت ممکن در این نوع کسب و کارهاست؛ عکس این شرایط را هم به قیمت افتخار عضو بودن در کسب و کار خانوادگی شاهد بوده‌ام. وقتی پای فرزند به میان می‌آید، خوی تجاری شما کم می‌شود. توصیه قابل ارائه این است که سیاستگذاری داشته باشید. با این کار رویه شما جایگزین رویکرد شخصی می‌شود. در مورد چگونگی جلب، جذب و استخدام نسل بعدی شفاف‌سازی کنید.  اینکه چگونه استخدام می‌کنید؟ آیا آنها بنا بر توانمندی خود وارد گود می‌شوند یا دریافتی ویژه‌ای دارند؟و البته باید در مورد رشد اعضای خانواده هم شفاف‌سازی کنید؛ اینکه آسانسوری بالا می‌آیند؟ یا باید فعالیتی در این مسیر نشان دهند؟ آیا توانایی اخراج کسی را دارید؟ تجربه نشان می‌دهد با اخراج، آنها خانواده را هم ترک می‌کنند. آنها به دلیل از دست دادن هویتشان، احساس شرمندگی می‌کنند.

 توصیه شما برای همکاری با خواهر و برادر در این نوع  کسب و کار چیست؟

بهترین روابط آنهایی هستند که در فعالیت‌های همگام‌سازی خوب عمل می‌کنند. برای مثال، هر روز صبح، ساعتی را صرف هماهنگی کرده و در مورد کار صحبت می‌کنند؛ بعد می‌گویند: برویم! آنها فعالانه ارتباطات کافی برقرار کرده تا از حذف و فقدان مانع برای کسب و کار اطمینان حاصل کنند.

 تجویز شما برای همکاری با والدین در کسب و کار خانوادگی چیست؟

سخت‌ترین ترکیب از اعضای خانواده، فعالیت با پدر و مادر است؛ عمده بنیان‌گذاران کسب و کارهای خانوادگی، رفتار والدین سالارانه دارند و قصد ترک رفتار خود را هم ندارند. شما هم انتظار تغییر این عادت را نداشته باشید. والدین معتقدند، دلیل وجودی کسب و کار، آنها هستند و اغلب هم همین‌گونه است. آنها مایل هستند تکیه بر صندلی ریاست داشته باشند نه اینکه رئیس انجمن خیریه شوند یا گلف بازی کنند. این زندگی و جایگاه آن هاست.

 راه‌اندازی کسب و کار خانوادگی نسبت به گذشته از چه ابعادی سخت‌تر شده است؟

جذب اعضای خانواده برای شروع کسب و کارسخت‌تر می‌شود. فارغ‌التحصیلان مدارس کسب و کار کجا می‌خواهند کار کنند؟ گوگل، فیس‌بوک، اپل! آنها خواهان کسب و کارهای جذاب و فناورانه هستند. ورود به خانواده می‌تواند حکم خیابان یک طرفه بدون راه خروج را داشته باشد. با خارج شدن از کسب و کار از خانواده خارج شده‌اید. برای داشتن کسب و کارخانوادگی موفق باید به معنی واقعی با آنها ارتباط داشته باشید. امروزه اعضای خانواده در حرکت و در سراسر دنیا پراکنده شده‌اند از این رو با هم بودن و ارتباط سخت‌تر شده است و وقتی ارتباط برقرار می‌ماند که شخصا برقرار شود. اما وقتی هر عضوی در هر نقطه‌ای از دنیا زندگی می‌کند تکلیف چیست؟ البته این فقط موضوعی مربوط به جابه‌جایی است که خانواده‌ها زیاد با آن رسوبه‌رو می‌شوند.