برای صدساله شدن باید نخست متولد شد
هوش مصنوعی و مدیریت روابط کاری
غلبه بر سه مانع بزرگ با استفاده از هوش مصنوعی: ابزارهای تصمیمگیری مبتنی بر هوش مصنوعی این پتانسیل را دارند تا کارآمدی را در سازمانها افزایش دهند، کیفیت خدمات را افزایش و هزینهها را کاهش دهند و درنهایت نیز به درآمدزایی و سودآوری شرکتها کمک کنند. اما همه اینها زمانی اتفاق میافتند که کارکنان و مدیران یک سازمان از چنین ابزارهایی استفاده کنند که در اغلب موارد چنین اتفاقی نمیافتد و این عدماستفاده از ابزارهای هوش مصنوعی ریشه در تعارض عقاید و منافع بین سه گروه توسعهدهندگان فناوریهای هوش مصنوعی، رهبران سازمانی و کارکنان بهعنوان کاربران نهایی این ابزارها دارد. بنابراین برای بهکارگیری هر چهبهتر و بیشتر ابزارهای هوش مصنوعی در سازمانها باید بر این سه مشکل و مانع غلبه کرد.
مشکل شماره ۱: ابزارهای هوش مصنوعی بیشتر سازمانها را منتفع میکنند و نه کاربران نهایی را. این مشکل هنگامی اتفاق میافتد که سازمانها از روشهای تحلیل مبتنی بر پیشبینی برای افزایش قدرت ارزشآفرینی خود استفاده میکنند و به این ترتیب کاربران نهایی یعنی کارکنانشان را مجبور میکنند تا اطلاعات و دادههایی را جمعآوری کنند و تصمیماتی را اتخاذ کنند که ارتباطی با نقششان در سازمان ندارد. بنابراین برای حل این مشکل لازم است که توسعهدهندگان هوش مصنوعی علاوه بر در نظر گرفتن اولویتهای سازمانها و رهبری سازمانها به نیازها و مشکلاتی که کاربران نهایی محصولاتشان در جریان فعالیتهای کاری روزمره خود با آنها دستبهگریبان هستند، نیز توجه داشته باشند و علاوه بر این، مدیران و رهبران سازمانها نیز باید بهمنظور افزایش انگیزه کارکنان برای استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی یکسری محرکها و مشوقهای ملموس ارائه دهند.
مشکل شماره ۲: کار کردن با ابزارهای هوش مصنوعی باعث افزایش مشغلههای کاری افراد میشود. هرچه نقشآفرینی ابزارهای هوش مصنوعی در محیطهای کاری بیشتر میشود، کارکنان بهعنوان کاربران نهایی این ابزار مجبور خواهند بود فرآیندهای کاری جدیدی را انجام دهند و مراحل مختلف مرتبط با هرکدام از این ابزارها را بهطور جداگانه طی کنند و این یعنی افزایش مشغلههای کاری و کاهش انگیزه آنها برای استفاده مستمر از این ابزارها.
مشکل شماره ۳: ابزارهای هوش مصنوعی خودمختاری و انتخابگری کاربران نهایی را محدود میکند. ابزارهای تجویزی برآمده از هوش مصنوعی بهگونهای طراحی میشوند که با کنار هم قرار دادن مستندات و شواهد بهخودیخود اتخاذ یکسری تصمیمات را الزامآور میسازند و در این میان آنچه قربانی میشود حق انتخاب و قضاوت کاربران نهایی است بهطوری که این کاربران مجبورند در عمل همان تصمیمی که هوش مصنوعی به آنها پیشنهاد میدهد را اتخاذ کنند و حق انتخاب چندانی در این میان برای آنها باقی نمیماند. درواقع اغلب ابزارهای هوش مصنوعی بهگونهای طراحی میشوند که به اتخاذ تصمیم توسط کاربران کمکی نمیکنند بلکه بهجای او تصمیمگیری میکنند و کاربران نهایی فقط نقش اعلامکننده تصمیمات گرفتهشده توسط هوش مصنوعی را بازی میکنند و نه چیزی بیش از آن. و این در حالی است که ابزارهای هوش مصنوعی باید نقش مشاور و آگاهیدهنده به کاربران نهایی را ایفا کنند و درنتیجه باید به هر شکل ممکن از تحمیل و دیکته شدن تصمیمات به کاربران نهایی ابزارهای هوش مصنوعی جلوگیری کرد و به اینوسیله نقشآفرینی و عاملیت کارکنان را در اینجا افزایش داد.
پنج ویژگی یک شرکت برخوردار از «نیروگاه هوش مصنوعی»: شرکت مستر کارت جزو آن دسته از شرکتهایی است که بهخوبی از ابزارهای هوش مصنوعی برای ارزشآفرینی برای خود استفاده کرده و خود را به یک «نیروگاه هوش مصنوعی» تبدیل کرده است. بهطورکلی، شرکت مسترکارت و بسیاری دیگر از شرکتهایی که به شیوه درستی از هوش مصنوعی بهره بردهاند از پنج طریق به این موفقیت دستیافتهاند که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد:
۱-قدرتبخشی به محصولات و خدمات. مستر کارت در نخستین گام برای پیادهسازی ابزارهای هوش مصنوعی در فرآیندهای کاریاش روی شناسایی موارد کلاهبرداریها از طریق کارتهای اعتباری خود تمرکز کرد و برای این کار از هوش مصنوعی برای نظارت بر تمام مراحل چرخه پرداخت باکارتهای اعتباری مستر کارت بهره میبرد و از این طریق توانسته به میزان قابلتوجهی بر کیفیت محصولات و خدماتش بیفزاید.
۲- قدرتبخشی به عملیات کاری داخلی.اپلیکیشنهای پیشبینیکننده مبتنی بر هوش مصنوعی این امکان را برای شرکتهایی مانند مستر کارت فراهم آورده تا آنها بتوانند بسیاری از فرآیندهای کاری جاری در این شرکت ازجمله پیشبینی بازارها یا نگهداری از سرورهای کامپیوتری را با کمک ابزارهای هوش مصنوعی و با دقت بسیار بالایی انجام دهند.
۳- حمایت از مشتریان. شرکت مسترکارت توانسته با کمک گرفتن از ابزارهای هوش مصنوعی به شناخت بسیار دقیقتری از مشتریانش و خواستهها و انتظاراتشان دست یابد و این شناخت و آگاهی را بهطور مستمر مورد بهروزرسانی و بازیابی قرار دهد.
۴- استفاده از هوش مصنوعی برای کمک به مناطق محروم. شرکت مسترکارت توانسته با استفاده از امکانات فوقالعادهای که هوش مصنوعی فراهم کرده به اهداف عامالمنفعه و خیرخواهانه خود نیز جامه عمل بپوشاند و در زمینههایی چون توسعه مناطق دورافتاده، تامین مالی خرد و توسعه زیرساختهای اطلاعاتی در مناطق کمتر توسعهیافته به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کند.
۵-اولویت قائل شدن برای هوش مصنوعی اخلاقمند. شرکت مسترکارت توانسته خود را بهعنوان نمونهای از شرکتهایی که استفاده از هوش مصنوعی را با اخلاقیات و ملاحظات اخلاقی همراه کرده به جهانیان معرفی کند بهطوری که حتی درزمانی که بسیاری از ابزارهای مورداستفاده مسترکارت با اتکا به هوش مصنوعی عمل میکنند اما هیچگاه موضوعاتی مانند محرمانه ماندن اطلاعات حساس مشتریان و اجازه دادن به مشتریان و کارکنان برای آگاهی یافتن از اقدامات شرکت و رعایت اصل شفافیت سازمانی در این شرکت کمرنگ نشده است.