در دنیای امروز، یک چیز مسلم است: عدم اطمینان، وضعیتی که به عنوان ویژگی مشخص عصر ما ظاهر شده است. برای چند دهه، بسیاری از نقاط جهان از دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی نسبتا ثابتی برخوردار بودند. استانداردهای زندگی بهتر، حمل و نقل و ارتباطات بهبود یافته، آزادی‌های مدنی بهبود یافته برای بیشتر نقاط جهان نسبت به قبل، امید به زندگی و سلامت عمومی را بهبود بخشیده‌ایم. فناوری‌‌های جدید و حرکت به سمت تجارت آزاد، تعداد بی‌شماری از مردم را وارد اقتصاد جهانی کرد و جریان‌‌های اقتصادی گسترده و قوی را ایجاد کرد. اما امروزه، بسیاری از این منطق‌‌های اقتصادی در حال تغییر است. ابتدا، همه‌‌گیری کرونا و سپس تهاجم به اوکراین، جهان را با مهم‌ترین چالش‌‌های پس از جنگ جهانی دوم مواجه کرده است. در حال حاضر این دو بحران؛ روندهای بلندمدت جهان را با بادهای مخالف قوی مواجه کرده است که احتمالا رشد را کند و چالش‌های مهمی را برای رهبران کسب و کار سراسر جهان ایجاد می‌کند. رویکردهای جدید جسورانه‌‌ای در زمینه بهره‌‌وری، عرضه، مصرف و اوقات فراغت مورد نیاز است که با سرعت شگفت‌انگیزی در حال اتخاذ هستند و از طرفی دیگر مجموعه‌‌ای از نیروهای اخلالگر هر روز شتاب می‌گیرند و به‌طور فزاینده‌‌ای با تحولات زیادی روبه‌رو می‌شویم. طبق تحقیقات شرکت مشاوره AlixPartners  در پاریس در شاخص اخلالگر امسال، ما چهار روند اصلی را شناسایی کردیم که معتقدیم در سال‌های آینده بیشترین تغییر را خواهند داشت.

 اخلالگران آینده

کاهش جمعیت: پیری و کاهش جمعیت، با کاهش رشد نیروی کار و در بسیاری از موارد کوچک شدن، بر همه اقتصادهای پیشرو تاثیر خواهد گذاشت. شتاب فناوری‌های جدید: پیشرفت فناوری هم یک موهبت و هم یک فاجعه است و به محرک اصلی رشد اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی تبدیل شده است و در عین حال منبع اصلی اختلال و نابسامانی است. جهانی شدن: تهاجم روسیه به اوکراین آخرین گام به سوی جهان گسیخته است، زیرا نیروهای استقلال‌طلب جهانی اصطکاک اقتصادی و ژئوپلیتیک را افزایش می‌دهند. تغییرات اقلیمی: در حالی که اثرات و فوریت گرمایش جهانی به‌طور فزاینده آشکار و پذیرفته می‌شود، گذار به آینده انرژی پاک احتمالا بیش از آنچه بسیاری پیشنهاد می‌کنند طول خواهد کشید و هزینه بیشتری خواهد داشت.

  عبور از بحران‌ها

اما وقتی کل کره خاکی یک‌شبه مختل می‌شود چه اتفاقی می‌افتد؟ همان‌طور که در همه‌‌گیری و اکنون در جنگ اوکراین دیدیم، پیش‌‌بینی اختلال بزرگ بعدی جهانی تقریبا غیرممکن است. با این حال، آماده‌‌سازی و هدایت افراد در یک محیط نامطمئن به یک مهارت رهبری کسب وکار ضروری تبدیل شده است. شرکت‌هایی که در این شرایط بهترین عملکرد را دارند به‌طور مستمر خود را تخریب و از نو می‌سازند. این درباره کسانی که آنها را مدیریت می‌کنند نیز صادق است. رهبران سازمانی امروز باید شهامت این را داشته باشند که از مدل‌های تجاری آزمایش شده اما به سرعت در حال نابودی، حتی زمانی که به نظر دشوار می‌رسد، فاصله بگیرند.

  اولویت‌بندی مهم است

اولویت‌‌بندی به معنای برنامه‌ریزی دقیق و تعیین اولویت‌ها با منابع محدود و سپس حفظ تمرکز، اندازه‌گیری پیشرفت و اطمینان از مسوولیت‌پذیری در بحران‌ها است. برای بسیاری از شرکت‌ها، رشد سریع و تامین مالی مناسب در سال‌های اخیر بسیاری از انتخاب‌‌های دشوار را به تعویق انداخته است، اما یک محیط اقتصادی و مالی دشوارتر، نیاز به تمرکز را تسریع می‌کند. در سال گذشته تصمیم جنرال الکتریک برای تقسیم خود به سه بخش تصمیم جسورانه‌ای بود. این تصمیم نقطه پایانی یک پروژه تحول گسترده به رهبری مدیرعامل لری کالپ بود که شامل فروش کسب و کار، بهبود فرآیندهای تولید و کاهش بدهی بود. جنرال الکتریک قبل از متلاشی شدن باید تفکیک می‌شد. اما راه‌حل سه‌شرکتی یک پیروزی آشکار برای مشتریان و سهامداران بود.

  گام برداشتن بیش از حد مطلوب

غیرممکن است اهمیت اجرا را بیش از حد برآورد کنیم. به همین دلیل مهم است که ذهنیت عملی داشته باشید – کمتر برنامه‌ریزی کنید و بیشتر انجام دهید. مدت زمانی که برای ایجاد ارزش در کسب و کار در اختیار دارید اغلب از آنچه پیش‌‌بینی می‌کنید کمتر است و در حال حاضر نوسانات بازار در سطح بالایی قرار دارد. نرخ بهره و فشارهای تورمی با افزایش سرعت رشد جهانی در حال افزایش است.۹۴ درصد از مدیران معتقدند مدل‌های کسب و کار آنها باید طی سه سال آینده تغییر کند. برای انجام این گذار، تغییر باید از همین امروز آغاز شود. بدترین تصمیم ممکن این است که هیچ کاری انجام ندهید.

 چشم‌‌انداز شفاف و متقاعدکننده

گروه وسیعی از ذی‌نفعان، رهبری سازمانی مبتنی بر ارزش‌ها را درخواست می‌کنند؛ این به معنای هدایت شدن توسط قطب‌نما برای انجام آنچه درست است به جای آنچه مصلحت یا حداقل ضروری به نظر می‌رسد، است. شما باید مدیر ارشد ارتباطات خود باشید و به‌طور واضح، منظم و پیوسته با دیگران ارتباط برقرار کنید. هنگامی که رهبران سازمان از ارائه پیام خود خسته می‌شوند، معمولا زمانی است که بخش اعظمی از ذی‌نفعان آن را شنیده‌اند. بر اساس تعریف؛ رهبری سازمانی نیازمند پیروی است. اگر افراد را در سفر خود همراهی نکنید- آنها را دلگرم و راهنمایی ‌‌نکنید- هر تغییری محکوم به شکست است. در یک محیط ناپایدار، وضوح، کنترل و سرعت ضروری است. بر اساس تجربه ما؛ رهبران سازمان باید به نیروهای تغییر متکی شوند و اقدامات لازم و سریع را انجام دهند. قبل از اینکه توانایی تعیین سرنوشت خود را از دست بدهند. محیط کلان ممکن است تحت کنترل کسی نباشد، اما شما می‌توانید نحوه پاسخگویی و سرعت انجام این کار را تعیین کنید.