راهکارهای مشاوره و حرکت درمسیر توسعه
آشنایی با اقسام مشاوره مدیریت
مشاوره تخصصی، مشاوره فرآیندهاو مدل پزشک - بیمار
انتخاب هر یک از این روشها وابسته به مالکیت مشکل واختیار تفویض شده برای حل آن به بهترین نحو ممکن است.شکل (1) دو راهبرد اصلی است که با یک گزینه میانی نشان داده شده است.
در این شکل مشاور «متخصص» جایی است که مشتری با انتقال مالکیت مشکل خدمات مشاوره را میخرد.این گزینه بهتر است هنگامی که مشتری به درستی مشکل را میشناسد و مشاور نیز صلاحیت ارائه راهحل آن را دارد استفاده شود. این گزینه نیازمند موافقت مشتری نسبت به قبول سطحی از ریسک به واسطه پذیرش توصیه و راهحل ارائه شده مشاور است زیرا ممکن است مساله در مراحل اول به درستی تشخیص داده نشود و مشاور بعد از دریافت پیامدهای بالقوه اطلاعات غلط، راهحل مناسب را تشخیص و پیشنهاد دهد.
مشاوره فرآیندها اغلب بر این فرض بنا شده است که مشتری درگیر مشکل بوده و همزمان با مشاوره به فعالیت با مشکل ادامه میدهد.در این رویکرد مشتری پذیرفته است که سازمان مشکلاتی دارد اما آنها را تشخیص نمیدهد لذا مشاور را برای تشخیص این موضوع مداخله میکند.مشاوره فرآیندها، میتواند در درک مشتری از مساله و تعیین دامنهای از اقدامات قابل اتخاذ، پیشنهادهایی ارائه کند. در درازمدت با افزایش توانایی یادگیری، سازمان قادر خواهد بود ابزار و فنون معرفی شده مشاور را برای تشخیص و حل مشکلات خود در سازمان بهکار بگیرد و بعد از آن بهترین روش را از ارتباط دادن آن با فرآیندهای تجاری، شناسایی و استخراج کند.
مدل «پزشک-بیمار» توافقی است که بر مبنای مشارکت بنا میشودو در آن مشاور مساله را تشخیص داده و بهترین مداخله برای حل آن را ارائه میکند.
این مدل برای زمانی مناسب است که روند تشخیص برای مشتری، مفید و موثر باشد و اطلاعات حول مساله به طور کامل در دسترس باشد؛ این مدل زمانی میتواند استفاده شود که مشتری تفسیر و تشخیص مشاور را بفهمد و راهحل تجویزی برای بهبود عملکرد را در طولانیمدت اجرا کند.اینجا مسوولیت اجرای راهحلهای تجویزی و ادامه مسیر شناسایی شده را مشتری برعهده دارد.
بین مداخلات مشاوره داخلی و خارجی، با توجه به اقسام فوقالذکر از مشاوره، تمایزاتی وجود دارد.یک مشاور داخلی معمولا در بخشی از سازمان در تعامل و کمک به سایر بخشهافعالیت دارد؛ عمدتا استفاده و کمک گرفتن از مشاوران داخلی با توجه به توانایی مالی شرکتهای بزرگ و نیاز کاری آنها، روندی فزاینده پیدا کرده است.در موارد زیادی مشاور داخلی با قالب تیمهای توسعه کسب و کار شکل میگیرند تا مسائل فوری کوتاهمدت و بلندمدت را حل و فصل کنند که میتوان مواردی مثل دستورالعملهای جدید، تغییر ناگهانی در بازارهای پویا و نیازهای مالی را نام برد.
همچنین از مشاوران داخلی ممکن است در کمیسیون انتصاب مشاوران خارجی استفاده شود.این تصمیم با هدف اطمینان از انطباق مشاوران بیرونی با نیازهای کسب و کار و هزینهای که بابت آنهاپرداخت میشود صورت میگیرد. حوزههای قابل اجرا توسط مشاوران داخلی، مواردی شامل فناوری اطلاعات، امور مالی و بهبود مدیریت منابع انسانی است که ممکن است در برنامههای بهبود عملکرد یا اجرای برنامههای تغییر مشاهده شود، از طرفی در برخی موقعیتها، تصمیمگیرندگان راهبردی مدیریت، ترجیح میدهند هزینه خرید خدمات مشاوران خارجی را پرداخت کنند که شامل موقعیتهایی است که قابل محول کردن به مشاوران نیست یا از سوی آنهاقابل تامین نیست.انتخاب مشاوران خارجی برای پروژههای راهبردی، برای هیاتمدیره، سطحی از آسودگی خاطر و حریم امن ایجاد میکند در این حالت مشاور حکم امین و راهنمایی را دارد که میتواند صادقانه، عمیقترین توصیهها را ارائه کند. طبیعتا در استفاده از مشاوران داخلی یا خارجی مزایا و معایبی وجود دارد که بارزترین مزیت مشاوران داخلی، هزینه کمتر آنهانسبت به مشاوران خارجی است؛ البته نگاه صرف به هزینه اشتباه بوده زیرا مشاوران خارجی میتوانند منافع درازمدتی را تامین کنند که اگرچه به سرعت محاسبه نمیشود اما تاثیر آن، بعدها هویدا خواهد شد؛ یا آنها هزینه مرخصیهای استحقاقی و استعلاجی، آموزش، مزایا و حقوق مربوط به بازنشستگی و مراقبتهای بهداشتی و هزینههای زمانهای غیر مولد که در طول خدمت یک مشاور داخلی از سوی سازمان پرداخت میشود را ندارند؛ در این شرایط اگرچه هزینههای مشاوران خارجی در ابتدا ممکن است بیشتر باشد اما تعهدی از سوی مشتری برای پاسخ به هزینههای تعطیلات و آموزش مشاور وجود ندارد.
طرح این موضوع به معنی ترجیح مشاور خارجی به داخلی نیست بلکه هر یک دارای مزایایی هستند که لازم است مورد توجه شرکت در خرید خدمت و واگذاری یک کار باشد. البته شرایط اقتصادی ممکن است باعث بهکارگیری مشاوران داخلی شود هر چند ممکن است هزینهای که از عدم به کارگیری مشاوران خارجی صرفهجویی میشود به دلیل عدم استفاده از کارشناسان زبده به گونهای دیگر و از طریق تداوم عملیات ناکارآمد، هزینه شود.یک راه برای فائق آمدن بر این مشکل این است که از هر دو گروه استفاده شود به نحوی که مشاور خارجی گزارش و دیدگاه کارشناس داخلی را مرور و بررسی کند که آیا دیدگاهها همدیگر را تقویت میکنند یا با یکدیگر زاویه دارند؛ به نوعی همانند یک بارومتر، میتوان از تراز و اختلاف دو دیدگاه استفاده کرد.اگرچه مشاوران خارجی قادر به انجام کارشان با استفاده از عمق و وسعت تجربه خودشان هستند اما اغلب این کار با هزینه بالا انجام میشود و همیشه فشار برای پایان ماموریت آنها وجود دارد.از سوی دیگر مشاوران داخلی کارکنانی هستند که پیگیر پروژه بوده و مشتاقانه موفقیت آن را دنبال میکنند. با نگاه مستقل به فعالیت و تخصص شرکتهای مشاوره، فعالیت آنهادر دستههای زیر قابل طبقهبندی هستند:
مشاوران عمومی: شرکتهای بزرگی هستند که از مشاوره استراتژیک و منابع انسانی تا فناوری اطلاعات در گستره جهانی در فهرست خدمات آنهاقرار دارد.بسیاری از این شرکتها از شرکتهای خدمات مالی یا فناوری اطلاعات رشد کردهاند.
مشاوران استراتژیک: توصیهها و مشاورههای راهبردی برای بنگاهها بر مبنای پروژه ارائه میکنند.
مشاوران منابع انسانی: متخصصان حوزه منابع انسانی که مشاورههای تخصصی در این زمینه ارائه میکنند.
مشاوران فناوری اطلاعات: مشاورههای تخصصی مانند تعیین نیازها، تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم و ارزیابی سختافزاری را انجام میدهند.
مشاوران مالی: متخصصان حوزههای مالی که توصیههای آنهاشامل برقراری سامانههای کنترل بودجه، برنامهریزی برای کسب سود و بودجهبندی سرمایه و درآمد است.
شرکتهای مشاوره کوچک و تخصصی: در واقع این شرکتها از سوی مشاورانی که شرکتهای بزرگتر را ترک میکنند ایجاد میشوند و مشاوره آنهادر یک بخش بخصوص یا ارائه توصیههایی منحصر بهفرد است.