اتکا بر علم برای ترویج سلامت روحی  در محیط کار

از آنجا که پیش‌بینی می‌شود بازار جهانی «رفاه شرکتی» تا سال ۲۰۲۲ به ۶۶ میلیارد دلار برسد، خیلی از کارکنان با اقداماتی که کسب‌وکارها هر چه بیشتر در جهت افزایش سلامت روحی در محیط کار پیشنهاد می‌کنند، آشنا خواهند شد- از یوگا و ذهن‌آگاهی گرفته تا سبک کاری منعطف. اما با وجود اینکه رویکردهای مختلفی رواج پیدا کرده، هنوز نمی‌دانیم چه چیزهایی برای چه کسانی و چرا، کاربرد دارند.  نبود شواهد عمیق و قوی که از رویکردهای مربوط به سلامت روحی در محیط کار پشتیبانی کنند، یک مشکل مهم است و می‌تواند باعث شود کسب‌وکارهای خوب، تصمیم‌های مهم و حساس را در شرایط بد بگیرند. در بهترین حالت، این دخالت‌ها بدون اینکه دلیلشان را بدانیم می‌توانند کارآمد باشند و در بدترین حالت می‌توانند به محیط کار آسیب بزنند.  داده‌ها و شواهد به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تصمیم‌های استراتژیک بگیرند و عملکرد خود را ارتقا دهند- از یافتن فرصت‌های جدید تا سنجش اثربخشی و تاثیرگذاری برنامه‌ها. وقتی قرار است موثرترین رویکردها را پیدا کنیم، کسب‌وکارها باید هر چه سریع‌تر این ذهنیت مبتنی بر شواهد و مدارک را به کار بگیرند، با دیگران همکاری کنند و یافته‌های خود را به اشتراک بگذارند، و از علم کمک بگیرند تا در راستای ایجاد محیط‌های کاری که سلامت روحی را ترویج می‌دهند، کار کنند.

  چگونه سلامت روحی در محیط کار ایجاد کنیم؟

بنیاد «ولکام» (Wellcome) در مشارکت با مجمع جهانی اقتصاد، تحقیق جدیدی را در مورد سلامت روحی در محیط کار با عنوان «به‌کارگیری علم در کار- شناخت مواردی که برای سلامت روحی در محیط کار کارآیی دارند» منتشر کرده است. ۱۰ تیم تحقیقات جهانی شواهدی را در مورد رویکردهایی که به اضطراب و افسردگی در محیط کار می‌پردازند، با تمرکز بر نیروی کار جوان‌تر بررسی کرده‌اند.

این بررسی‌ها نشان می‌دهند، کسب‌وکارها می‌توانند درس‌هایی را بر اساس شواهد موجود یاد بگیرند. چند نمونه عبارتند از:

* خودداری از زیاد نشستن: کارمندان اداری، به‌طور میانگین بیش از ۹ ساعت در روز می‌نشینند و تحقیقات نشان می‌دهد زیاد نشستن می‌تواند ریسک‌های جسمی و روحی زیادی به‌دنبال داشته باشد. کارفرماها می‌توانند با فراهم کردن یکسری امکانات، کارمندان را از نشستن زیاد منع کنند. فعالیت‌ سبک، هر هشت ساعت یک‌بار، به مدت یک ساعت، می‌تواند نشانه‌های افسردگی را تا ۱۰درصد و اضطراب را تا ۱۵درصد کاهش دهد. برخی روش‌ها برای اینکه از زیاد نشستن جلوگیری کنیم، تعبیه میزهای کاری ایستاده، برگزاری جلسات سرپا، و تشویق به حرکات نرمشی است.

* مداخلات ذهن‌آگاهی: یک سری تمرین‌های ذهنی است که باعث می‌شود توجه فرد به وضعیت حال جلب شود. مداخلات مبتنی بر ذهن‌آگاهی در محیط کار، عمدتا دوره‌ای از جلسات تمرینی گروهی مداوم را شامل می‌شود که جلسات مدیتیشن تیمی و تمرین‌های تنفس از جمله آنها هستند. تمرین‌های ذهن‌آگاهی طبق نتایج مطالعات متعدد در کشورهای ثروتمند، بسیار موثر بوده‌اند. اما به‌کارگیری آنها در محیط‌های کاری کشورهای کمتر توسعه یافته، به ملاحظات مهمی نیاز دارد.

* کار منعطف: سیاست‌های کاری منعطف، به کارکنان امکان می‌دهد زمان، مکان و چگونگی انجام کارشان را انتخاب کنند. انعطاف‌پذیری در ساعات کاری باعث افزایش سلامت روحی می‌شود، چون می‌تواند میزان درگیری‌هایی را که افراد بین کار و زندگی خود دارند کاهش دهد. نکته مهم این است که، انعطاف‌پذیری درکار، اغلب اوقات به میزان حمایت مدیران و همچنین فرهنگ سازمانی بستگی دارد.

* استقلال کارکنان: یعنی قدرت داشتن برای شکل‌دهی کار و محیط کاری، به شیوه‌هایی که امکان داشته باشید کارتان را به بهترین وجه ممکن انجام دهید. کارفرماها به روش‌های مختلف می‌توانند استقلال کاری را توسعه دهند، از جمله: مشورت کردن (نظرخواهی از کارکنان)، تصمیم‌گیری (توانمندسازی کارکنان برای تصمیم گرفتن بدون نیاز به کسب اجازه همیشگی از مدیر)، وظایف اضافه (آزادی دادن به کارکنان برای انجام وظایفی که منحصر به نقش کاری آنها نباشد و برای همکاران یا خودشان مفید باشد).

* کمک‌های روان‌شناسی گروهی: عبارت است از ارائه کمک‌‌های عملی و حمایتی به افرادی که آسیب روحی جدی دیده‌اند و به این کمک‌ها نیاز دارند. اگر این کمک‌ها به صورت گروهی ارائه شوند، به عادی‌سازی واکنش‌ها و پاسخ‌ها کمک می‌کنند و باعث انسجام گروهی می‌شوند.

* درگیر کردن نیروی کار: به کارفرماهایی اشاره دارد که کارکنان خود را درگیر طراحی و ارائه رویکردهای سازمان نسبت به سلامت روحی می‌کنند.

مشکل سلامت روحی در محیط کار به راه‌حل‌های پیچیده و درست نیاز دارد- هیچ راه‌حل فوری یا رویکردی که مناسب همه باشد، وجود ندارد. هنوز راه زیادی در پیش داریم که بدانیم چه چیزهایی کارآیی دارند و چه چیزهایی ندارند. رویکردهای این گزارش تنها بخش کوچکی از سیاست‌ها و تمرین‌هایی را که کسب‌وکارها برای حفظ سلامت روحی کارکنان خود می‌توانند انجام دهند، پوشش می‌دهد. مرور شواهدی که در پس این رویکردها وجود دارد، نشان می‌دهد کسب‌وکارها می‌توانند براساس تحقیقاتی که تا الان انجام شده، درس‌هایی بگیرند و عمل کنند.