کلیدهای موفقیت در دهه جدید، تفاوتهای زیادی با گذشته دارد
کامیابـی در دهه ۲۰۲۰
الزامات رقابتی جدید و ناآشنا
خیلی از رهبران کسبوکار امروز، از عصری میآیند که مدل کلاسیک رقابت را مطالعه و تجربه کردهاند. خیلی از شرکتهای بزرگ با دنبال کردن صرفهجویی مقیاس و قابلیتهایی مثل بالا بردن کارآیی و کیفیت، به مزیت رقابتی رسیدند و فرآیند تحلیل، برنامهریزی و پیادهسازی متمرکز را دنبال کردند.
اما این نقشه راه سنتی برای استراتژی شرکتی دیگر کارساز نیست. در همه کسبوکارها، رقابت پیچیدهتر و دینامیکتر میشود. یعنی رهبران کسبوکاری که میتوانستند خودشان کارها را برنامهریزی و پیشبینی کنند و صنعتی را که در آن کار میکردند میشناختند و میدانستند رقبایشان چه کسانی هستند، حالا خودشان را در دنیایی پر از مرزهای صنعتی نامرئی، طول عمر کوتاه و متزلزل محصول و شرکت، تکنولوژیهای مخل و ابهامات اقتصادی و سیاسی میبینند.
شرکتها علاوه بر مزیتهای کلاسیک، حالا با ابعاد جدیدی از رقابت مواجه هستند که این موضوع به نوبه خود به رویکردهای تازهای نیاز دارد. خطرات هم بیشتر از هر موقع دیگری است. رهبران کسبوکار امروز با نگرانیهای رقابتی پیچیده در کوتاهمدت دست و پنجه نرم میکنند. اما با شروع دهه ۲۰۲۰ آنها باید موقعیتی فراتر از موقعیت امروز را در نظر بگیرند و در سطح پایهایتری بدانند که در دهه آینده، چه چیزی برندهها را از بازندهها جدا میکند.
پنج الزام جدید در رقابت که قابلیتهای مدیریتی سنتی را به چالش میکشند و شرکتها با آن مواجهند، عبارتند از:
• افزایش سرعت یادگیری سازمانی: شرکتها باید سرعت یادگیری سازمانی را افزایش دهند و به جای پیشبینی و برنامهریزی برای آینده، بیشتر بر اکتشاف و سازگارپذیری متمرکز شوند.
• اهرمسازی اکوسیستمهای چندشرکتی: هر روز بیش از پیش، رقابت به جای اینکه بین شرکتها تشدید شود، بین اکوسیستمها تشدید میشود. اکوسیستمها یعنی همان شبکههای پیچیده نیمه سیالی از شرکتها که فرضیات سنتی کسبوکار را به چالش میکشند.
• پوشش دادن توام دنیای دیجیتال و فیزیکی: از دیجیتالسازی دنیای فیزیکی هر روز بیش از پیش فرصتهای تازهای بیرون میآید و این امر با توسعه و نفوذ سریع هوش مصنوعی و اینترنت اشیا ممکن میشود.
تصویرسازی و مهار ایدههای جدید: شرکتها نمیتوانند فقط بر بهرهبرداری از مدلهای کسبوکار موجود تکیه کنند. دوامپذیری - یعنی ظرفیت تولید ایدههای جدید و بازآفرینی مداوم کسبوکار - یک ویژگی ضروری خواهد بود.
• انعطاف داشتن در مواجهه با ابهام: رهبران کسبوکار باید زمینه گستردهتر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بومشناختی را مد نظر قرار دهند تا بتوانند در مواجهه با شوکهای غیرمنتظره، تحمل داشته باشند.
به طور خلاصه، منطق رقابت از یک بازی قابل پیشبینی با دستورالعملها و رقبای ثابت، به یک بازی پیچیده و دینامیک که در ابعاد متعددی مورد استفاده قرار میگیرد، تغییر ماهیت داده است. رهبران کسبوکاری که این موضوع را میدانند و سازمانهای خود را مطابق شرایط جدید دوباره تجهیز میکنند، در دهه آینده بهترین موقعیت را خواهند داشت.
بنگاه قرن بیست و یکمی
رهبران کسبوکار برای بازآفرینی بنگاه خود به عنوان یک سازمان یادگیرنده نسل بعدی که بر مبنای نوآوری و رشد پایدار بنا شده، باید اقدامات زیر را انجام دهند:
۱- استفاده از تکنولوژی برای یادگیری یکپارچه
در اقتصاد امروز، قابلیت دیجیتال برای رشد و رقابتپذیری مهم و حیاتی است. یک دهه پیش، در میان ۱۰ شرکت برتر جهانی از نظر ظرفیت بازار فقط یک شرکت تکنولوژی وجود داشت. امروز، تعداد آنها به هفت رسیده است. به علاوه، بازیگران دیجیتال از منبع سود صنایع دیگر هم بهرهبرداری میکنند. مثال آن، تلاشهای اوبر و گوگل برای ایجاد اختلال در صنعت خودرو یا اثر نتفلیکس بر تهیهکنندگان فیلم است. در واقع، هر کسبوکاری اکنون یک کسبوکار تکنولوژی و اطلاعات محسوب میشود و به صورت بالقوه نسبت به اختلالی که چالشگران دیجیتال ایجاد میکنند، آسیبپذیر است.
خیلی از شرکتهای پیشکسوت امروزی که از این ریسکها آگاهند، برای دفاع از خود در برابر تهدیدها و ربودن فرصتهای جدید، «تحولات دیجیتال» را دنبال کردهاند. آنها از هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل پیشرفته استفاده میکنند تا زنجیرههای تامین و فرآیندهای داخلی را اتوماتیکسازی کنند و محصولات و خدمات نوآورانه ایجاد کنند.
۲- ادغام ماشین و انسان
شرکتها برای بیشترین بهرهبرداری از فرصتهای تکنولوژیک که در حال ازدیاد در عصر دیجیتال هستند، باید بیونیک باشند؛ یعنی باید تکنولوژیهای جدید را با قابلیتهای انسانی پیوند دهند تا رشد، نوآوری، کارآیی، انعطاف و مزیت را بالا ببرند.
برخی شرکتها موفق به انجام این کار شدهاند. مثلا زاپوس یک پلتفرم خردهفروشی پیچیده را با نمایندههای خدمات به مشتری خبره ترکیب میکند تا ارتباطات قدرتمندی شکل دهد. یا شرکت توجیا (Tujia) با بومیسازی مدل کسبوکار Airbnb، این استارتآپ را در چین شکست داد. توجیا از یک استراتژی آنلاین به آفلاین و همزمان با استقرار تیمهایی در مکان املاک ثبت شده در پلتفرم آنلاین خود استفاده کرد.
البته خیلی از شرکتها برای شکوفا کردن فرصتهای دیجیتال خود در تقلا هستند و نمیتوانند به درستی پیشرفت کنند. آنها تلاشها و آزمایشهای بجایی انجام میدهند، اما نمیتوانند از کل ارزش دیجیتال در مقیاس گسترده بهرهبرداری کنند. راه حلی که برای این شرکتها وجود دارد این است که باید تحول ایجاد کرده و خودشان را با بافت ارتباطی که امکان میدهد افراد و اجزای تکنولوژیک سازمان به طور یکپارچهتری با هم کار کنند، هماهنگ کنند.
۳- استقبال از روشهای جدید کار کردن
بیشتر بنگاههای اقتصادی در روشهای قدیمی عملیات گیر کردهاند و این موضوع اثری منفی بر سرعت و سازگارپذیری آنها برای تغییر دارد. کسبوکارها برای رقابتی بودن در عصر دیجیتال، باید به چابکی در مقیاس گسترده دست یابند.
۴- تعهد به ایجاد تحول همیشگی
شرکتها برای پیروز بودن در دهه ۲۰۲۰ علاوه بر سازگاری با تحولات عرصه کسبوکار، باید خودشان پیشتاز ایجاد تحول باشند و حتی وقتی همه چیز خوب پیش میرود، آغازکننده این تحولات باشند.
اما ۷۵ درصد تلاشهایی که در جهت ایجاد تحول صورت میگیرد، نتایج مورد نظر را به دنبال ندارد. برای بالا بردن احتمال موفقیت سه تاکتیک پیشنهاد میشود: برنامههای تحول را به طور برجسته پیریزی کنید، در مورد نحوه هدایت فرآیند مدیریت تغییر بازنگری کنید و اهمیت تغییر فرهنگ سازمانی را همزمان با تلاشهای تحول نادیده نگیرید.
۵- تبدیل تنوعپذیری به یک الزام کسبوکار
شرکتهایی در دهه ۲۰۲۰ برنده خواهند بود که در صدر نوآوری قرار دارند و از شوکها به راحتی بیرون میآیند. تنوعپذیری در محیط کار - در جنسیت، نژاد، تجربه کاری، سن، تحصیلات، سوابق فرهنگی و سبک حل مشکل - این مزیتهای حیاتی را ارائه میکند.
مدیران برای رسیدن به این مزایای تنوعپذیری در محیط کار، باید ارتباط بین تنوعپذیری، نوآوری و انعطاف را خوب بدانند. به علاوه، آنها باید بهترین اقدامات را برای هدایت یک محیط کار متنوع در پیش بگیرند و فرهنگی را پیاده کنند که امکان رشد در عین تنوع را فراهم میکند.
۶- ترکیب کسبوکار با ارزش اجتماعی
کسبوکارهای آینده باید چیزی فراتر از صرفا یک کسبوکار باشند. شرکتها علاوه بر ارزشآفرینی برای سهامداران خود، باید برای جامعه هم مفید باشند و با سختترین چالشهایی که انسانها با آن روبهرو میشوند، مقابله کنند.
سازمانها از موقعیتهای منحصربهفردی برای مقابله با مسائل اجتماعی برخوردارند. اما به جز آن، رهبران کسبوکار باید قدم فراتر از اقدامات سنتی برای مسوولیت اجتماعی بگذارند و این موضوع را در مرکز اهداف شرکت بگنجانند.
منبع: BCG
عصر ابهام و نوسان
1 از 3
احتمال شکست بالا رفته است. از هر سه شرکت سهامی عام، یک شرکت ظرف پنج سال آینده دیگر به شکل فعلی خود وجود نخواهد داشت. این نرخ در مقایسه با 40 سال قبل، شش برابر شده است.
44 درصد
طول عمر شرکتها در حال کاهش است. تنها 44 درصد شرکتهای پیشرو در هر صنعت، حداقل پنج سال موقعیت خود را حفظ کردهاند. این رقم حدود 50 سال پیش، 77 درصد بوده است.
30 درصد
نیروی کار بااستعداد، کالایی کمیاب است. 30 درصد مهارتهایی که شرکتها به آن نیاز دارند، در منابع استعداد امروزی یا با کمبود مواجهند یا مهم و حیاتی دیده نمیشوند.
یک سوم
دستیابی به رشد سختتر خواهد بود. رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) در دهه گذشته، بیش از یکسوم کاهش یافته است.
2 برابر
شکاف بین برندهها و بازندهها در حال افزایش است. طی 30 سال گذشته، فاصله سودآوری بین شرکتهایی که جزو یکچهارم برترین شرکتها از نظر عملکرد هستند و شرکتهایی که جزو یکچهارم پایینتر هستند، تقریبا دو برابر شده است.