۱. مدیریت جدید، اختیار کاملی برای ایجاد تغییرات لازم داشته باشد.

۲. عملیات اقتصادی و رقابتی هسته زیست‌پذیر.

۳. سرمایه کوتاه‌مدت از منابع داخلی و خارجی برای تامین مالی بازسازی.

۴. نگرش مثبت و افراد با انگیزه به منظور حفظ حرکت اولیه بازسازی.

مدیران بازسازی، بهبود فرآیندهای مدیریت و جنبه‌های انگیزشی را جزو مهم‌ترین عوامل می‌دانند. در ادامه به شرح هر یک از عناصر موفقیت در بازسازی می‌پردازیم:

بهبود فرآیندهای مدیریت

پیش از این گفتیم که ۷۰ درصد از بازسازی‌ها از طریق بهبود فرآیندهای مدیریت، بازسازی صورت می‌گیرد. تغییر مدیریت می‌تواند گام بلندی در جهت حل مشکل باشد ولی در دنیای واقعی تغییر مدیریت ممکن است آسیب زننده باشد. هیات مدیره باید نقاط قوت و ضعف مطرح و بارز را در مدیر جدید به دقت بررسی کند. مدیر جدید می‌تواند پس از ورود به سازمان تغییرات چشمگیر نسبتا سریعی اعمال کند اما باید در سبک مدیریتی خود چهار رویکرد زیر را دنبال کند:

۱. سبک مدیریت مستقیم در کار؛

۲. اعطای قدرت مطلق به مدیریت توسط هیات مدیره؛

۳. کنترل‌های شدید؛

۴. تاکید بر افراد انگیزشی؛

فرانک گریسانتی(Frank Grisanti) درمورد لزوم سبک مدیریت مستقیم در کار می‌گوید: «برای اینکه واقعا متوجه شوید که در امور سازمان چه اتفاقاتی رخ می‌دهد، باید وارد بطن عملیات شوید. همیشه از نزدیک با عملیات سازمان در ارتباط هستم؛ هیچ وقت فعالیت به سمت من نمی‌آید.»

مدیریت جدید: در مراحل اولیه و زمانی که مدیر بازسازی به تازگی مسوولیت را بر عهده گرفته است، مهم‌ترین عامل کنترل شدید است. این موضوع به اندازه‌ای مهم است که برای متخصصان بازسازی به یک قانون تبدیل شده است. اشکال مشترک کنترل درمیان رهبران بازسازی عبارتند از: کنترل شدید بودجه، بهبود حسابداری، سود محصول و هزینه. در ابتدای مرحله اضطراری، کنترل‌های شدید بر خرید و تعداد کارکنان بسیار اهمیت پیدا می‌کنند. در مرحله ثبات، عملکرد مربوط به بودجه و پالایش سود باید مورد توجه ویژه قرار گیرند. دو عنصر کلیدی حساسیت و پاسخگویی الزامات هر سیستم کنترلی هستند.

هسته‌ای زیست‌پذیر: در میان جنبه‌های رقابتی، وجود یک هسته زیست‌پذیر و اقتصادی، مهم‌ترین عامل موفقیت در بازسازی است. هسته زیست‌پذیر باید بتواند در شرکت ثبات ایجاد کرده و تامین مالی بازسازی را انجام دهد. فرانک گریسانتی درمورد این هسته می‌گوید: «بازسازی بدون هسته‌ای زیست‌پذیر غیرممکن است؛ یا اینکه با در نظر گرفتن بهترین حالت، بسیار سخت است.» در هسته، پرداختی‌ها با زمان‌بندی متفاوتی انجام می‌شوند، مشتریان افراد تحصیلکرده هستند، با طلبکاران به شکل متفاوتی برخورد می‌شود، توسعه محصول کاهش زیادی ندارد، کنترل کیفیت حفظ می‌شود و.... برای تعیین هسته زیست‌پذیر که ارزش بازسازی داشته باشد، باید پنج الزام کلیدی را تامین کنید: ۱) گردش مالی مثبت. ۲) حجم فروش پوششی. ۳) تجهیزات رقابتی. ۴) مکان رقابتی. ۵) آگاهی از تغییرات گذشته یا آینده نزدیک. شرکت‌های بازسازی شده برای تکمیل هسته زیست‌پذیر دو راهکار را دنبال می‌کنند: آنها در دوران ثبات به بازار جاویژه خود نزدیک می‌مانند و همچنین از توانایی‌های بازاریابی خود به‌صورت فرصت‌طلبانه استفاده می‌کنند. شرکت‌های بازسازی شده موفق به این نتیجه رسیده‌اند که اگر سبد محصولات و بازار خود را با سرعت زیاد توسعه دهند، کسب‌وکار آنها از کنترل خارج می‌شود و اگر بازار جاویژه آنها به درستی انتخاب نشده باشد، در رقابت با رقبای بزرگ خود متوقف می‌شوند.

تامین مالی: تامین مالی کوتاه‌مدت مورد نیاز برای فرآیند بازسازی به پشتیبانی خارجی موجود در شرکت و توانایی داخلی شرکت به منظور افزایش بودجه برای تامین مالی وابسته است. پول نقد یک نیروی حیاتی برای کسب‌وکار است. حمایت وام‌دهنده و اعتباردهنده برای تامین مالی کوتاه‌مدت در زمان اجرای جراحی، کلید بازسازی است.  وقتی کسب‌وکاری تحت فشار شدید مالی قرار می‌گیرد، کنترل کسب‌وکار در اختیار بانک‌ها، اعتباردهندگان تجاری و بیمه قرار می‌گیرد که مالک واقعی کسب‌وکار شما می‌شوند. شما باید بتوانید آنها را قانع کنید که همکاری‌شان به هر شکلی به شرکت کمک خواهد کرد. اگر منابع داخلی به درستی توسعه یابند، یک بازسازی برنامه ریزی شده می‌تواند با استفاده از منابع داخلی و بدون کمک از منابع خارجی صورت پذیرد. فرانک گریسانتی بیان می‌کند: «کسب‌وکارهایی که گرفتار مشکلی بزرگ هستند، در هر اندازه‌ای که باشند، معمولا در درون خود منابع کافی دارند؛ اگر تمام عوامل درکنار هم عمل کنند، نیازی به دریافت پول از منابع خارجی نیست.»

تقویت انگیزه: انگیزه در سازمان از عوامل مهم حصول اطمینان در موفقیت بازسازی است. شرکتی که نیمی از راه موفقیت خود در بازسازی را طی کرده، ممکن است نتواند خود را ثابت نگه دارد و به رشد بازگردد؛ مگر اینکه انگیزه افراد از یک نگرش شکست خورده به یک نگرش مطمئن تغییر پیدا کند. انگیزه، کلید تکمیل فرآیند بازسازی است. نگرش‌های مدیریت مهم‌ترین نقش را در موفقیت یا شکست یک شرکت بازی می‌کند. یکی از وظایف رهبر بازسازی ایجاد نگرشی مثبت در سازمان و انتقال آن به سایر قسمت‌ است. مایکل تاد (Michael Todd)می‌گوید: «هرگز فقیر نبوده‌ام، فقط ورشکسته بودم. فقیر بودن چارچوبی ذهنی است. اما ورشکسته بودن فقط وضعیتی موقتی است.» انجام بازسازی به تنهایی می‌تواند به تقویت روحیه افراد کمک شایانی داشته باشد. رهبر بازسازی اگر می‌خواهد بازسازی موفقی به‌دست آورد، باید به‌صورت موثری با عدم قطعیت، نگرانی و ترس ایجاد شده در پرسنل و به‌طور مشابه در مدیریت، مقابله کند. عوامل انگیزشی اصلی شامل صداقت، استانداردهای مدیریت و مهم‌تر از همه، توانایی برقراری ارتباط بین پرسنل سازمان است. رهبر بازسازی باید همیشه شاد، مطمئن و خونسرد ظاهر شود؛ در غیر این‌صورت تاثیر منفی بر پرسنل خواهد گذاشت.  پس از بازگشت شرکت به رشد، مدیران باید شرکت را به سمت فرصت‌های پیش روی خود هدایت کنند. پیتر دراکر می‌گوید: «یک شرکت اگر انرژی‌های خود را به جای مشکلات به سمت فرصت‌ها هدایت کند، هیجان‌انگیزتر و چالش‌برانگیزتر خواهد شد.»