محصول خود را در معرض آزمایش قرار دهید
هنگامی که قصد دارید برای راهاندازی و عرضه محصول خود به این روش متوسل شوید، از این رهنمودها غافل نباشید. سهل و آسان. به این معنی که مردم بتوانند بدون آموزشهای پیچیده راهنمایی، مهارت یا صرف وقت زیادی محصول شما را آزمایش کنند در واقع، شما میخواهید کنجکاوی آنان را تحریک کنید تا از روی هوس محصولی تازه را امتحان کنند. سریع. هنگامی که مردم برای آزمایش کردن محصولتان شور و شوق زیادی از خود نشان میدهند، اجازه دهید به سرعت دست به کار شوند از آنان نخواهید فرمهای طولانی پر کنند و برای شروع منتظر کلمه رمز بمانند. بدون هزینه. در واقع تنها هزینهای که مردم حاضرند صرف آزمایش محصول شما کنند وقتشان است کمتر کسی حاضر است برای آزمایش کردن محصولی هزینه کند حتی اگر هتل بسیار سفارشی در پاریس باشد.
عینی و ملموس. افراد پس از امتحان کردن محصول موردنظر، باید تغییرات عینی و ملموسی را در عرصه زندگی و کار خود شاهد باشند. در واقع، برای اینکه به آن محصول اعتقاد پیدا کنند باید نتایج و تاثیرات آن را ببینند. برگشتپذیر. چنانچه مردم محصول شما را آزمایش کنند و از آن خوششان نیاید، باید بتوانند تصمیم خود را عوض کنند. مانند روش کارخانه تولید کفش زاپس: بدون چون و چرا و ارجاع بدون هزینه جنس. در این مورد آمازون بهترین نمونه به شمار میرود. این شرکت به وسیله کتابهایی که در معرض فروش قرار میدهد، به سه شیوه محصول خود را در اختیار عموم میگذارد. ابتدا این امتیاز را به خوانندگان کتابهای خود میدهد که پیش از خرید با دقت به مطالب آنها نگاهی بیندازند. آنگاه خوانندگان میتوانند پیش از خرید، صفحات خاصی از کتابهای الکترونیکی را دانلود کنند. سوم اینکه افرادی که کتابهای الکترونیکی کیندل را خریدهاند میتوانند ظرف ۲۴ ساعت آنها را مرجوع کنند.
چرخ را به حرکت درآورید
آدرین سی نورت، دیوید جی. هارگریوز و جنیفر مکندریک از دانشگاه لیسستر در مورد قدرت و تاثیر «عوامل طبیعی» پژوهشهایی انجام دادند. این پژوهشها در فروشگاهی در انگلستان که نوشابههای فرانسوی و آلمانی را همراه با پخش موسیقی آلمانی یا فرانسوی در فضای نزدیک قفسه، به فروش میرسانید، انجام داده شد. فروشگاه، هنگام پخش موسیقی فرانسوی، چهل نوشابه فرانسوی و هشت نوشابه آلمانی و با پخش موسیقی آلمانی بیست و دو بطری نوشابه آلمانی و دوازده بطری فرانسوی فروخت. به وسیله یک پرسشنامه از خریداران سوال شد که آیا هنگام خرید از تاثیرات محیط آگاهی داشتند یا نه و فقط یکی از مشتریان به تاثیر موسیقی اشاره کرده بود. هنگامی که پرسش به طور دقیقتر مطرح شده بود که آیا موسیقی تاثیری در انتخاب آنان داشته است یا نه، از میان ۴۴ خریدار فقط ۶ نفر پاسخ مثبت داده بودند. پژوهشگران پس از بررسی این آزمایش به این نتیجه رسیدند که موسیقی (یا عوامل محیطی دیگر) میتواند در جذب مشتری تاثیری بسزا داشته باشد.
دانههای زیادی بکارید
بازاریابی سنتی بر عوامل تعیینکننده و با نفوذی که مردم آنها را به عنوان کارشناس میشناسند متمرکز است. این عوامل روزنامهنگارها، وبلاگنویسها، تحلیلگران، مشاوران و غولهای صنعت هستند. فرضیه آنان این است که چنانچه محصول شما رضایت آنان را فراهم کند، در افراد جامعه تاثیر میگذارند. بنابراین مردم محصول شما را انتخاب خواهند کرد. پس از رواج اینترنت، مردم بیشتر از تکیه بر کارشناسان، به نظرهای دوستان خود و آشنایی غیررسمی با محصولات متکی هستند و این تحول دنیای بازاریابی را وارونه کرده است. اکنون هنگامی که گروهی محصولی را برمیگزینند، کارشناسان مجبور میشوند به آن محصول توجه کنند. بنابراین تلاش شما برای جذب مشتری مبتنی بر نظریه کارشناسان نخواهد بود. اکنون ببینیم چگونه میتوانیم در این دنیای جدید مسیر توفیق را بپیماییم:
* به نیروی عوام اعتقاد داشته باشید. نشان دادن و معرفی شما فقط در گرو روزنامهنویسهای سنتی یا وبلاگنویسها نیست. نسبت به هر کسی که از محصولتان استقبال و در مورد آن اطلاعاتی پخش میکند، توجه لازم را مبذول دارید.
* تصور غلط و تسلط داشتن را رها کنید. علم و قدرت مطلق تصوری غلط بیش نیست. شما نمیتوانید دریابید که چه کسی میتواند و قصد دارد کمکتان کند. گذشته از این، قادر نیستید عنان اختیار افرادی را که نمیشناسید در دست خود بگیرید. پس، بهتر است با روش مناسبی که امیدوارید به درستی عمل کند برای عرضه محصول خود بازاریابی کنید. ولی آنگاه کنار بایستید و اجازه دهید تلاشهایتان مراحل خود را بپیماید.
* دانههای زیادی بکارید. در واقع بهتر است به جای درست کردن چند جعبه گل، چندین مزرعه گل بکارید: هرچه بیشتر دانه بکارید، به افراد عادی (غیرکارشناس) بیشتری در جامعه دست پیدا میکنید و امکان پذیرش محصول خود را بالاتر خواهید برد. میان کارشناسان و افراد عادی جامعه تفاوت مهمی وجود دارد. کارشناسان به حدی سرگرم کارشناسی هستند که اغلب محصولات را چندان مورد استفاده قرار نمیدهند. آنان یک محصول را برای مدت کوتاهی آزمایش میکنند (یا از کارآموزان خود میخواهند آنها را آزمایش کنند)، آنگاه نظر خود را اعلام میکنند و بیدرنگ به سراغ محصول پرزرق و برق بعدی میروند.
افراد عادی تا این حد سرگرم و گیج نیستند و در ارتباط با شغل خود، به اجبار از این محصولات استفاده میکنند. در نتیجه متوجه میشوند محصول عرضه شده چه مزایا (یا چه معایبی) دارد. در نتیجه، کیفیت و مرغوبیت از همیشه پراهمیتتر است، زیرا محصول شما باید از امتحان و بررسی شتابزده یک کارشناس، فراتر رود. با این حال، خبر خوش اینکه دستیابی به مردم عادی سادهتر است و هر یک از آنان میتوانند به فردی صاحبنظر تبدیل شوند. پس به خاطر داشته باشید که مردم عادی در نشان دادن و راهاندازی محصول جدیدتان نقشی بسزا خواهند داشت!
ارسال نظر