آموزش نسل بعدی مدیران
حال و آینده آموزشهای مدیریتی
با تمام این توجهها، مشکلات فراوانی در آموزشهای مدیریت وجود دارد. هزینههای آموزش سنگین هستند، نیروهای شرکتکننده در دورههای آموزشی معمولا در شرکتها و سازمانهای خود باقی نمیمانند و برای پیشرفت شغلی راهی شرکتهای دیگر میشوند و در نهایت نیز به دلیل نامتناسب بودن آموزشها، بسیاری از مهارتها و آموزشهای کسب شده، قابلیت کاربرد در وظایف واقعی را ندارند. به دلیل این مشکلات است که در چند سال اخیر، جایگزینهایی برای شیوههای آموزش سنتی مانند دورههای آموزش آنلاین پدید آمده و در جدیدترین روند، شاهد آموزشهای آنلاین تعاملی با عنوان «آموزش شخصی ابری» (Personal Learning Cloud) هستیم.
ظهور آموزش شخصی ابری
نزدیک به یک دهه است که آموزش شخصی ابری ظهور کرده و همچنان در حال تغییر شکل است. در این شیوه آموزشی، بسترهای آنلاین، اپلیکیشنها یا نرمافزارهایی ارائه میشود و تلاش بر آن است تا آموزشها بهصورت دوطرفه و تعاملی شکل بگیرد تا شباهت بیشتری به کلاسهای حضوری پیدا کند. این بسترهای آنلاین، انواع مختلفی دارند. برخی از آنها به دنبال ارائه آموزشهای خاص حوزههای اقتصادی مشخصی هستند، برخی مسالهمحور هستند و مدیران را برای عبور از مشکلات یاری میکنند، برخی برای توسعه مهارتها و یادگیری مطالب داغ روز ساماندهی شدهاند و بقیه آنها برای رشد دادن پتانسیلها و استعدادهای افراد برنامهریزی شدهاند. در هر صورت، وجه مشترک تمام این بسترها و ابزارهای آموزشی، تامین نیازهای مدیران امروز و ارائه مرتبطترین اطلاعات در کوتاهترین زمان ممکن است.
آموزش شخصی ابری، به هر شکلی که باشد، ۴ ویژگی مهم دارد:
۱. شخصیشده است.
بر خلاف آموزشهای سنتی یا کلاسهای دانشگاه، آموزش شخصی ابری، همانطور که از نامش مشخص است، برای هر فرد با دیگری تفاوت دارد. هر کدام از کارکنان میتوانند برنامههای توسعه مهارتهایی را در پیش بگیرند که مناسب آنها است و مطالب آموزشی را هم با سرعت دلخواه خود در پیش بگیرند. در این شکل مدرن از آموزش، برنامههای آموزشی براساس سبک یادگیری و محیط کار هر فرد، اختصاصی میشود و هر فرد، برنامه خاص خود را خواهد داشت. آموزش شخصی ابری، همچنین فرصت نظارت مستمر و آنی عملکرد افراد در حال یادگیری را فراهم میسازد. به این صورت، میتوان حتی در حین دورههای آموزشی اقدام به بازنگری در شیوههای آموزشی و محتوای ارائه شده به افراد کرد تا بیشترین تطابق با نیازهای در حال تحول افراد و تیمهای کاری پدید آید.
۲. آموزش، اجتماعیشده است.
تجربیات برخی از دانشگاههای مجازی مانند اچبیایکس هاروارد (Harvard’s HBX) و آکادمی مککینزی (McKinsey’s Academy) حاکی از آن است که تعامل افراد با یکدیگر و همکاری تیمی و یاری افراد به یکدیگر در فرآیند یادگیری باعث افزایش کیفیت یادگیری آنها میشود. دانش (چه نظری باشد و چه عملی)، ماهیتی اجتماعی دارد. آموزش شخصی ابری، امکان ارائه آموزشهای نهادی و تیمی را دارد تا افراد بتوانند در کنار یکدیگر به توسعه مهارتها و توانمندیهایشان اقدام کنند.
۳. یادگیریها، کارکردی شدهاند.
یکی از مشکلاتی که نظامهای آموزشی سنتی مانند دانشگاهها داشتند، ارائه آموزشها و اطلاعات عمومی به افراد در حال یادگیری بود. به این معنا که آموزشها مبتنی بر نیازها و زمینه کاری آینده افراد نبود و همه، آموزشهای مشابهی میدیدند. این مساله باعث میشد که در ادامه، بهطور متوسط اکثر آموزشهای ارائه شده به افراد، بدون استفاده باشند؛ بهعنوان مثال، فردی که در شرکتی دولتی استخدام میشد، بهرهای از آموختههایش درباره سرمایهگذاری شرکتهای خصوصی نمیبرد یا کار کردن او در واحد بازاریابی باعث میشد تا اطلاعاتش در زمینه مدیریت منابع انسانی، بیهوده باشد. این مساله به تدریج با گسترش بسترهای جدید آموزشی رفع میشود. مدیران و کارکنان مختلفی هم که با ما مصاحبه کردهاند، روی این نکته تاکید داشتند که به دنبال فرصتهایی برای توسعه مهارتهای شغلی خود در حوزههایی هستند که بهطور مستقیم مرتبط با کارها و وظایفشان باشد. آموزش شخصی ابری این فرصت را برای آنها فراهم میآورد. آنها میتوانند اطمینان یابند که همان دانش و مهارتهایی را دریافت میکنند که متناسب با شرایط کاری و وظایفشان بوده و از همان ابتدا انتخابشان کرده بودند.
۴. میزان یادگیری را میتوان بهطور شفاف بررسی کرد.
رواج آموزش شخصی ابری به معنای بیاعتبار شدن و کاهش ارزش مدارک تحصیلی نیست. هنوز هم مدارک تحصیلی، مجوزهای فعالیت حرفهای و گواهینامهها، حاکی از آن هستند که فرد مورد نظر، آموزشهایی را فرا گرفته و نظر مساعد آموزشدهندگان را جلب کرده است. با این حال، آموزش شخصی ابری، فضایی را فراهم کرده که توجه به گواهینامهها و مدارک تحصیلیِ کوچکتر اهمیت یافته است. بهعنوان مثال، مدرک کارشناسی یک فرد از دانشگاهی معتبر حاکی از آن بود که چنین فردی، ۱۴۰ واحد درسی را گذرانده و در ۱۰ زمینه مختلف تخصص کسب کرده است. اما امروزه، بسیاری از شرکتها به سمتی پیش میروند که ترجیح میدهند، یک فرد به جای داشتن یک مدرک کارشناسی، دارای ۷ مدرک کوچکتر در زمینههای مرتبط با کار آنها باشد. به این صورت، میزان زمان و پولی که صرف کسب دانش و مهارتهای مختلف میشود، کاهش مییابد و افراد با سرعت بیشتری میتوانند خود را با نیازهای محیط کار انطباق دهند. اما مزیت دیگر شیوههای نوین آموزشی، آن است که با سرعت و شفافیت بیشتری میتوان به پیشرفت و عملکرد افراد در فرآیند یادگیری پی برد و اطمینان یافتن از اعتبار دورههای آموزشی هم سرعت بیشتری میگیرد.
آموزشهای شخصی ابری این امکان را فراهم میآورد تا مدیران و کارکنان بتوانند هم در مورد مهارتها و هم در مورد دورههای آموزشی و تجربیات آموزشی مدنظر خود، دقیقتر باشند. آموزشهای شخصی همچنین طیف گستردهتری از آموزشها و مهارتها را در اختیار افراد گذاشته است. در یک سمت طیف آموزشها، آموزش مهارتهای کارکردی (مانند تحلیل گزارشهای مالی و تجزیه و تحلیل دادههای گسترده) و تفکر شناختی (مانند علتیابی و محاسبات) قرار دارد. آموزشهای شخصی ابری، هماکنون هم به افراد اجازه داده تا بتوانند چنین مهارتهایی را با سرعت دلخواه خود کسب کرده و به شیوهای یادگیریها را کسب کنند که با شغلشان انطباق دارد. اما در طرف دیگر طیف آموزشی، مهارتهایی وجود دارد که آموزش آنها کار سادهای نیست و حتی اندازهگیری و انتقال آنها نیز چندان امکانپذیر نیست. از این مهارتها میتوان به مواردی مانند مهارتهای رهبری، ارتباطی، راویگری و انگیزش دادن به گروههای کاری اشاره کرد. این مهارتها با آنکه به شدت مهم و اثرگذار هستند، در قالب مهارتهای کارکردی و قابل سنجش قرار نمیگیرد. مسلط شدن در این مهارتها نیازمند تمرینهای پیدرپی و دریافت بازخورد مناسب در آنها است. آموزش شخصی ابری به تدریج در حال بهبود یافتن در این زمینه است و به تدریج میتواند مدرسان بااستعداد و متخصصان توسعه را با افراد و تیمهایی که نیازمند چنین آموزشهایی هستند، انطباق دهد.
اما این تنها نقطه شروع است. آموزش شخصی ابری نشان داده که میتواند به مرور زمان در حوزه انتقال مهارتها به نسل جدید و تغییر رفتارها هم ایفای نقش کند و از طریق راهنماییهای شخصی طولانیمدت به افراد، آنها را به سطح بالاتری از مهارتهای رفتاری و عملکردی برساند. استارتآپهایی مانند اکامپانی (Accompany.io) و باترفلای کوچینگ (Butterfly Coaching)، در حال ارائه بستری برای آموزش مدیران ارشد هستند که از طریق آن میتوان فعالیتهای تعاملی و بازخوردهای دوطرفه کسب کرد و در حین انجام کارها و وظایف روزمره، مهارتهای ناملموس و رفتاری را بهبود داد.
اما ویژگی دسترسی دائمی به محتوای آموزشی در کنار امکان انتخاب جداگانه هر مهارت و برنامه آموزشی، فرصت بسیار خاصی برای مدیران فراهم کرده است؛ فرصتی که تا این اواخر، هیچگاه وجود نداشته است. به این مساله توجه کنید که حضور مدیران در دانشگاهها یا مراکز آموزشی سنتی همواره با مشکلات فراوانی همراه بود. نیاز به حضور فیزیکی دائمی باعث میشد تا در بسیاری از مواقع، سفر، جلسات کاری یا حتی مشکلات سادهای مانند بیماری و ترافیک، مشکلاتی را در پیگیری آموزش ایجاد کند. اما اکنون، فرد در هر نقطهای از کره زمین که باشد، میتواند به سرعت و سهولت فراوان، دورههای آموزشی خود را ادامه دهد. در همین زمان و همانطور که پیش از این هم گفته شد، افراد میتوانند به جای گذراندن یک دوره کامل آموزشی در دانشگاه، تصمیم بگیرند که مثلا ۶ دوره آموزشی کوتاهمدت را بهصورت آنلاین بگذراند؛ دورههایی که ارتباط بیشتری با نیازهای آنها دارد و طی زمان کمتر و با هزینه کمتری میتوانند آنها را پشت سر بگذارنند. در گذشته و در نظام آموزشی سنتی، ممکن بود که در یک کشور، تنها یک یا دو موسسه به ارائه آموزشهای اختصاصی حوزهای مانند شبکهسازی بپردازند؛ اما اکنون به واسطه آموزشهای شخصی ابری، این امکان فراهم شده تا بتوان به تعداد بسیار بیشتری از این موسسههای آموزشی تخصصی دست یافت و بدون محدودیتهای زمانی و مکانی به فراگیری دانش پرداخت.
آموزش شخصی ابری، حتی نسبت به آموزشهای آنلاین قدیمیتر که یکطرفه بودند، کاملتر شده و فرصت یادگیری تعاملی و کسب بازخورد را فراهم کردهاند. به واسطه فناوریهای نوین مانند بلاکچین نیز امنیت و اعتبار آنها افزایش یافته و با شفافیت و اطمینان بیشتری میتوان نسبت به اعتبار دورههای آموزشی یک موسسه خاص اطلاعات کسب کرد. اما یکی از مشکلاتی که آموزشهای سنتی برای شرکتها و سازمانها داشتند، تفاوت انگیزهها بود. شرکتها و سازمانها در بسیاری از موارد برای آموزش مدیران و کارکنان خود اقدام میکردند؛ به این امید که این آموزشها باعث بهبود عملکرد آنها شود. در همین زمان، مدیران و کارکنانی که در دورههای آموزشی شرکت میکردند به دنبال افزایش سطح تخصص و مهارتهای خود بودند تا بتوانند آینده شغلی بهتری داشته باشند و به شرکت بزرگتری نقلمکان کنند. بلندمدت بودن دورههای یادگیری این تفاوت انگیزهها را هم شدیدتر میکرد و فرصت بهرهگیری از مهارتهای کسبشده شرکتکنندگان در دورههای آموزشی را برای شرکتها کاهش میداد. اما اکنون، با توجه به آنکه میتوان دقیقا همان دورههای آموزشی مورد نیاز را انتخاب کرد، با هزینه و زمان کمتری، افراد به مهارتهای مورد نیاز مسلط میشود و شرکتها از سرمایهگذاریهای خود بهرهمند میشوند.
صرفهجویی در هزینهها هم یکی دیگر از مزایای مهم آموزش شخصی ابری است که نصیب شرکتها میشود. در آموزشهای سنتی نیاز به سرمایهگذاری ۴ یا ۵ ساله روی آموزش افراد مدنظر شرکت بود و به این هزینهها، انتخاب اعضا، ارزیابیها، هزینههای ضمن خدمت و موارد مشابهی هم اضافه میشد. اما چنین مشکلات و هزینههای اضافهای در آموزش شخصی ابری وجود ندارد. در نتیجه، شرکتها توانایی مالی بیشتری برای سرمایهگذاری روی دانش و مهارتهای افراد بیشتری خواهند داشت و به سرعت نیز سرمایهگذاریهای آنها به بار مینشیند.
آینده آموزش مدیریتی چگونه خواهد بود؟
روز به روز بر دامنه مهارتهای قابل یادگیری از طریق آموزش شخصی ابری افزوده میشود و از هزینههای جانبی آن هم کاسته میشود. به این صورت، افراد بیشتری قادر خواهند بود تا به سرعت مهارتهای مورد نیاز خود را شناسایی کرده و برای بهبود جایگاه شغلی، یادگیری را آغاز کنند. رقابت شدید یکی از ویژگیهای فضای آموزشی آینده خواهد بود. روز به روز، تعداد بیشتری از موسسات سنتی هم اقدام به ارائه دورههای آموزشی آنلاین و تعاملی میکنند و بر تعداد فعالان این حوزه میافزایند. این در حالی است که امکان تقلید و الگوبرداری از محتوای آموزشی و شیوههای خلاقانه آموزش هم وجود دارد و هیچ مانع خاصی در ورود فعالان جدید به بازار مشاهده نمیشود. دسترسی راحت به این آموزشها، باعث شده تا شرکتها و سازمانها هم درخواست مهارتها و آموزشهای بالاتری در بین متقاضیان کار خود داشته باشند. چنین وضعیتی هیچگاه در گذشته وجود نداشته است. اما یکی از نتایج این رقابت شدید بین فعالان حوزه آموزشی، تمرکز شدیدتر آنها بر استفاده از نام استادان معروف خواهد بود. بهطور کلی، برندسازی اهمیت بیشتری در حوزه آموزش شخصی ابری پیدا خواهد کرد.
پیشرفت فناوریها هم نقش مهمی در آینده آموزشهای مدیریتی خواهد داشت. محتوای آموزشی باید به سمت مطالعات موردی و مسالهمحور بودن پیش برود و مشکلات واقعی جهان را هدف بحث قرار دهد. در این بین، گرایش به آموزش تیمی و چند نفره افزایش خواهد یافت تا علاوه بر آموزش تعاملی و دوطرفه، حضور در یک کلاس درس واقعی شبیهسازی شود. فناوریها به سمت هر چه شبیهتر شدن این شرایط پیش خواهد رفت و افراد حتی تمایل به آن خواهند داشت تا بتوانند متوجه شوند که دیگران در حال حاضر به چه چیزی نگاه میکنند. توسعه سنسورها و فناوریهایی مانند هوش مصنوعی، این امکان را برای افراد فراهم خواهد ساخت.
ارسال نظر