فراموشی سازمانی چالش عصر مدیریت کسبوکار
در طول دهههای گذشته، سازمانها بهطور گستردهای از ارزش مدیریت دانش آگاه شدهاند و پژوهشهای زیادی در زمینه مدیریت دانش انجام شده است. این نظام علاوه بـر تـرویج یـادگیری سـازمانی، بایـد تـوان آن را داشته باشد تا از یکسو از فراموشی دانش ضروری و مفید جلوگیری کند و از سوی دیگر بتوانـد دانش غیرمفید را به کنار نهد (فراموشی سازمانی). باوجود نیاز بـه توسـعه قابلیـتهای یـادگیری، مطالعات نشان داده است سازمانها همیشـه بـه آسـانی یـاد نمـیگیرنـد. سازمانها بهصورت طبیعی تمایل دارند تا فراموش کنند. فراموشی اطلاعات، فنون و دانشهای ارزشـمند سازمانها مـیتوانـد موجـب از دسـت رفـتن مزیتهای رقابتی شود، اما در برخی موقعیـتهـا، فراموشـی سـازمانی، منجـر بـه افـزایش رقابـت و حذف عناصر غیرمفید دانش میشود. به نظر میرسد این پدیده یک فرآینـد لازم و ضروری در مدیریت تغییر است.
چیستی فراموشی سازمانی: مفهوم فراموشی سازمانی اگرچه به سادگی قابل درک است، امـا چگـونگی سـازوکـار اتفـاق افتادن آن در سازمان به خـوبی شـناخته نشـده اسـت. از آنجـا کـه فراموشـی سـازمانی مـیتوانـد بـر رقابتپذیری شرکت یا سازمان تاثیر بگذارد، سازمان نیـاز بـه فرآینـدهایی دارد تـا اطمینـان یابـد دانشی که باید دور ریخته شود، فرامـوش مـیشـود و دانشـی کـه مفیـد بـوده، فرامـوش نمیشـود. فراموشی سازمانی، عدم توانایی سازمان در یادگیری نیست؛ گاهی اوقات لازم است سازمان دانـش موجود خود را بهصورت آگاهانه کنار بگذارد و گاهی دانش بهصورت غیرآگاهانه و با گذشت زمان از بین میرود. فراموشی سازمانی در بسیاری از اوقات هزینههای زیـادی را بـر سـازمان تحمیل میکند و بسیاری از کشورهای دنیا سـالانه منـابع زیـادی برای کسـب دانـش و اطلاعـات هزینه میکنند. مهمترین موضوعی که سازمان را به سمت فراموشی سوق میدهد، نـاتوانی در کسـب و انتشـار یادگیری در سازمان است.
طبقهبندی فراموشی سازمانی: در زمینه طبقهبندی فراموشی سازمانی، کارهای مطالعاتی اندکی صورت پذیرفته است. بـا مـرور ادبیات نظری روشن میشود اندیشمندان از دو مبنا به فراموشی سازمانی توجه کردهاند:
• ارتباط نوع دانش فراموش شده و پیامـد فراموشی
• ارتباط روش فراموشی (آگاهانه بودن فراموشی در مقابـل ناآگاهانـه بـودن فراموشـی) و پیامـد فراموشی (پیامدهای مثبت فراموشی در مقابل پیامدهای منفی آن)
از یک مبنا، دانشی که در سازمان مورد فراموشی قـرار میگیـرد مـیتوانـد دانـش تازه ورود بـه سازمان یا دانش دردسترس و قدیمی سازمان باشد. سازمانی را در نظر آورید که در ابتدا بـا ورود یک فناوری مشخص موافقت کرده و پس از مدتی به علـت نـاموفق بـودن ایـن فنـاوری، آن را بـه کناری نهاده و یادگیریهای انجام گرفته در این زمینه را فراموش میکند. در ایـن حالـت، سـازمان با فراموشی یک دانش نوورود به سازمان مواجه است. در حالتی دیگر میتوان از سازمانی یاد کـرد که دانش چندین ساله خود را در زمینه تولید یک کالای مشخص به کناری نهاده و تولید محصول دیگری را آغاز میکند. در این حالت، سازمان خواهان فراموشی دانش قدیمی و در دسترس خود است. این دو نوع از فراموشی میتواند دارای پیامدهای مثبت یا منفی باشد. برخی دیگر از پژوهشها در زمینه فراموشی سازمانی، صرفنظر از نوع دانش، به روشی که در آن فراموشی اتفاق میافتد توجه کردهاند. در این زمینه، پرسش این اسـت کـه آیـا سازمان آگاهانه دست به فراموشی میزند یا بدون وجود برنامه و طرح مـدونی ایـن موضـوع رخ میدهد؟ فراموشی سازمانی، گاه میتواند به وجودآورنده منافعی برای سازمان باشـد و گـاهی نیـز ضررهایی را برای سازمان به ارمغان آورد. سازمانی را در نظر آورید که به دلیل یک رخداد طبیعی (آتشسوزی)، بخش مهمی از دانش خود را از دست دهد؛ طبیعی است پیامد ایـن فراموشـی بـرای سازمان، زیانبار خواهد بود. فراموشی به دو شکل برنامهریزی شده و برنامهریزینشده تقسیم میشود. فراموشی برنامهریزیشده یک عمل فعال و آگاهانه است که در آن اطلاعات و دانـش موجـود در سازمان کنار گذاشته میشوند. از طرف دیگر، فراموشی برنامهریزینشـده عملـی انفعـالی و اغلـب غیرارادی است کـه اطلاعـات و دانـش حیـاتی سـازمان فرامـوش میشـود. از طـرف دیگـر پیامدهای فراموشی در قالب مثبت یا منفی اسـت. با ترکیب دو عامـل (روش فراموشـی و پیامـدهای فراموشـی)، فراموشـی سـازمانی را در سه حالت میتوان توصیف کرد.
غفلت: در این حالت سازمان بهصورت برنامهریزی نشده، دادهها، اطلاعات، دانش، مهـارت و روشهای خود را به سبب غفلت از دست میدهد و این از دست دادن، منجربه پیامدهای ناخواسته و منفی برای سازمان میشود. بسیاری از سازمانها بهواسطه کمبود مراقبت، غفلت و کوتـاهاندیشـی مدیران به این حالت گرفتار شده و اطلاعات حیاتی سازمان خود را از دست میدهند.
اضمحلال: این حالت از فراموشی در سازمان، ناشی از اقدامات برنامهریزینشدهای است کـه پیامدهای مثبتی را برای سازمان به ارمغان میآورد. همچنـان کـه سازمانها تکامـل یافتـه و رشـد میکنند، تمایل دارند اطلاعات و مهارتهای گذشته را که چندان نیازی بـه آنهـا نیسـت، فرامـوش کنند. فراموشی مهارتها و دانشهای منسوخ شده، نتیجه طبیعی گذر زمان است که نتایج مثبتی را هم به همراه دارد.
یادگیریزدایی: این حالت بیانگر تلاش سازمان در فراموشی یک تجربه تلخ و ناموفق اسـت. در این حالت، سازمان با یک تلاش برنامهریـزی شـده و آگاهانـه، بـه بـازنگری جهـتگیـریهـای استراتژیک خود میپردازد و بخشی از دانش خود را برای اثربخشی بیشتر سازمان فراموش میکند. فراموشی در این حالت، نتیجه یک راهبرد آگاهانه است تا به دقت، اطلاعاتی که سبب ایجاد نتـایج غیرمفید میشوند از بین برده شوند. اندیشـمندان از زاویـه نـوع دانـش فرامـوش شـده، پیامـدهای فراموشی و روش فراموشی بـه فراموشـی نگریسـته و تـلاش کـردهاند بـا توجـه بـه ایـن ابعاد طبقهبندیهای خود را از فراموشی سازمانی مطرح کنند.
ارسال نظر