در سال جدید، نگرش متفاوتی نسبت به شغلتان داشته باشید
برای شروع، سه فهرست تهیه کنید: لیست A بخشهایی از شغل شماست که دوستشان دارید، لیست B بخشهایی از شغلتان را مشخص میکند که در مورد آنها خنثی هستید و لیست C بخشهایی از شغل شما را ترسیم میکند که برایتان خستهکننده یا آزاردهنده است. بعد از تهیه این لیستها، یک دایره ترسیم کنید که میزان زمانی که در یک هفته در محیط کار صرف میکنید، را نمایش دهد. سپس میزان زمانی که در هر مورد صرف میکنید را سایه بزنید. زمانی که کارتان تمام شد، آیا بخش A در دایره کوچکترین بخش است؟ آیا بخشهای C و B بزرگتر از آن چیزی است که میخواهید؟ هدف شما برای سال جدید، باید رشد مدت زمانی باشد که بر فعالیتهای لیست A صرف میکنید و اینکه تا جای ممکن فعالیتهای لیست C را کوچک کنید. برای انجام این کار، با افزودن فعالیتهای فهرست A به برنامه زمانیتان شروع کنید. اگر در تلاش هستید تا با کوچک کردن فهرست B یا C شروع کنید، موثر واقع نخواهد شد. مطمئنا شما نمیخواهید تا تعداد ساعاتی را که هر هفته کار میکنید افزایش دهید. در عوض، خواستار حضور و تکرار وظایف A بیشتر هستید تا از فعالیتهای فهرست B و C کم کنید.
به عنوان مثال، اگر یاد گرفتن چیزهای جدید در فهرست A شما قرار دارد، یک همکار بیابید که بتواند در این زمینه- مثلا تحلیل دادهها- به شما کمک کند. چه کتابها یا رشتههای آنلاینی را همکارتان به شما پیشنهاد میدهد؟ یا اگر از مشاوره دادن لذت میبرید و میخواهید کار بیشتری در این زمینه انجام دهید، به افراد مسوول استخدام در شرکتتان بگویید که میتوانید در هدایت استخدامهای جدید کمکرسان خوبی باشید. کلید این نکته که فعالیتهای لیست A را زیاد کنید، این است که داوطلب شوید. برای اکثر افراد دشوار است که دست رد به سینه یک پیشنهاد حقیقی برای کمک بزنند؛ بهخصوص اگر فعالیتهای فهرست A شما در فهرست B یا C فرد دیگری قرار داشته باشد. پس از اینکه یک یا دو آیتم دیگر را به لیست A اضافه کردید، شروع به حمله به لیست C یعنی فعالیتهایی که واقعا دوستشان ندارید، کنید. بسیاری از اوقات، اینها چیزهایی هستند که شما بارها و بارها انجام دادهاید. ممکن است برای شما خستهکننده یا زمانبر باشند؛ اما میتوانند کاری جدید یا جذاب برای یک همکار یا زیردست شما به حساب آیند.
آیا از نوشتن وبلاگ برای وبسایت خود خسته شدهاید؟ یک مقالهنویس میهمان برای انجام این کار پیدا کنید. تصور میکنید که اگر یک روز دیگر را برای مصاحبه با فارغالتحصیلان دانشگاهی صرف کنید، دیوانه خواهید شد؟ فردی را پیدا کنید که حداقل چند مورد از مصاحبهها را بهجای شما انجام دهد. حالا به فهرست B نگاه کنید. اکثر آنها احتمالا میتوانند خودکارسازی شده، به فرد دیگری محول شده یا اینکه نادیده گرفته شوند. آیا واقعا کسی یک گزارش داخلی را که وقت زیادی برای تهیه آن صرف شده است، میخواند یا در مورد آن نظر میدهد؟ تا جایی که میتوانید از شر لیست B خلاص شوید. وقتی شروع به اجرایی کردن این برنامه میکنید، آیتمهای لیست A بیشتری را میخواهید اضافه کنید و روشهای بیشتر و بیشتری برای کاهش یا خلاص شدن از فعالیتهای B و C خواهید یافت. اگر شما یک مدیر اجرایی هستید، این نگرش «سال جدید، شغل جدید» برای شما مناسب است. مدیران اجرایی به درک اهداف استراتژیک سازمانشان به مراتب نزدیکتر شدهاند بنابراین میدانند برای چه فعالیتهایی از لیست A داوطلب شوند.
آنها فرصتهای بسیار بیشتری برای محول کردن یا خلاص شدن از فعالیتهای B یا C دارند. اما حتی اگر قدرت یا استقلال داخلی زیادی روی شغلتان نداشته باشید، اما ممکن است متعجب شوید که روی شغلی که انجام میدهید، میتوانید چه مقدار کنترل داشته باشید. و این زیبایی نگرش «تغییر محتوای شغل شما» است: اینکه هر گونه تغییرات را با چه سرعتی انجام دهید، در کنترل شماست. میتوانید توقف کنید و دوباره شروع کنید. اگر دوست داشته باشید میتوانید بی سر و صدا کار کنید یا به افراد اجازه دهید تا بدانند که شما در حال انجام چه کاری هستید. میتوانید مسیرهای جدیدی را بدون ایجاد یک تعهد بزرگ امتحان کنید. شما میتوانید این را به رزومه و شبکه خود بیفزایید. به این ترتیب، اگر ظرف چند ماه گذشته تصمیم گرفتهاید که برای دل به دریا زدن و قرار دادن خودتان در بازار شغل جدید بار دیگر خود را امتحان کنید، به احتمال بیشتری میتوانید با تغییر محتوای شغلتان از آن لذت ببرید. پس امتحانش کنید.
ارسال نظر