چگونه میتوان یادگیری در حوزه مدیریت را به واقعیت نزدیک ساخت؟
دکتر کارولین دی. ویتلو سیمنسون(Caroline D Ditlev-Simonsen)، استاد مرکز مسوولیتپذیری سازمانی BI نروژ، در مقاله حاضر توضیح میدهد که چگونه میتوان نمونهای واقعی از کسبوکار را پرورش داد و یادگیری را یک قدم به واقعیت نزدیکتر کرد. مسلما کارکردن یک دانشجو حوزه مدیریت و تجارت در سمت مدیریت یک شرکت پیچیدهتر از آشپزی یک دانشجوی آشپزی است. در بزرگترین مراکز کسبوکار، یادگیری واقعی یک مرحله به یادگیری تجربی نزدیکتر است. این روش ترکیبی از انواع روشهای تدریس زیر است: نمونه موردی، آموزش بحران و مشکلات و سخنرانی میهمانان. بهعلاوه در این روش به کمک تجهیزات چندرسانهای دیجیتال، امکان برقراری ارتباط ویدئویی با مدیران واقعی مهیاست. در چنین موقعیتهایی دانشجویان باید فعال باشند و تصمیم بگیرند. بنابراین، مدیران واقعی به دانشجویان میگویند که چه کاری را و چرا باید انجام دهند. برای رسیدن به چنین سیستم یادگیری میتوان رویکردهای زیر را بهکار گرفت:
شناسایی یک موقعیت خوب: یک رویداد خوب باید از زندگی واقعی برگرفته شده باشد و بر یک واقعه خاص تمرکز کند. در این واقعه خاص باید موقعیت قبل و بعد از حادثه مشخص باشد. بهطور ایدهآل، میتوانید یک رویداد از رسانهها انتخاب کنید. برشهایی از مطبوعات میتواند بخشی از مطالب درسی باشد. این مساله باعث میشود که مطالعه پرونده مرتبطتر و جذابتر شود. بنابراین دانشجویان در مورد نوع تفکرات شرکت کنجکاو شده و رفتار مدیران را بررسی میکنند.بزرگترین چالش، ارتباط برقرارکردن با فرد اصلی واقعه است. اغلب افراد تمایلی به توصیف رویداد ندارند و نمیخواهند تجربه خود را با فرد دیگری به اشتراک بگذارند. بنابراین، باید موقعیتی را ایجاد کنید که شخص کلیدی رویداد راحت باشد. میتوانید از افراد بیشتری سوال کنید.
نوشتن مواد مورد نیاز، چالشها و سوالات: زمینه و سوابق پرونده را در یک پروپوزال توضیح دهید. در این پروپوزال، باید توضیح دهید که چرا این پرونده برای شما جذاب و برای اهداف تدریس مناسب است. در دو صفحه صنعت موردنظر را توصیف کنید. سپس اطلاعات شرکت را بیان کنید: مطالبی مانند حجم معاملات، تعداد کارکنان، رقبا و چالشهای شرکت در این قسمت ارائه میشوند. دانشجویان توصیفی از موقعیت موردنظر را در کلاس مطالعه میکنند و در انتها، از آنها سوال میشود که اگر مدیرعامل اجرایی بودند، چگونه رفتار میکردند. دانشجویان چند دقیقه فرصت دارند تا در مورد مساله فکر کنند و تصمیم بگیرند. سپس در گروههای سه یا چهار نفره در مورد سناریو بحث میشود. در نهایت دانشجویان باید به یک جواب برسند و توضیح دهند که چگونه در مقابل چالش موردنظر رفتار میکنند.
پاسخ مدیران به مساله: از مدیران نیز سوالی مشابه سوال دانشجویان پرسیده میشود. از پاسخ مدیران فیلم گرفتهشده و در کلاس نمایش داده میشود. مدیر تصمیم خود را در مقابل این موقعیت در دو تا سه دقیقه توضیح میدهد. در مرحله بعد، دانشجویان با یکدیگر در مورد پاسخ مدیر بحث کرده و ارتباط آن را با توصیههای خود مقایسه میکنند.
گام بعدی: در این مرحله، نتایج تصمیم مدیران در دو برگ به دانشجویان داده میشود. در انتهای متن، از دانشجویان سوال میشود که در مرحله بعد چه کاری باید انجام شود. مجددا، به دانشجویان ۱۰ تا ۱۵ دقیقه فرصت داده میشود تا جزوات را مطالعه کنند و توضیح دهند که اگر در جایگاه مدیر بودند چه کار میکردند. دانشجویان در گروههای مباحثه به سوالها پاسخ میدهند. سپس فیلم پاسخ مدیر نمایش داده میشود. او در چند دقیقه به هر یک از سوالات پاسخ میدهد و در مورد تصمیم خود نسبت به وقایع توضیح میدهد. در نهایت نتایج تصمیمها را بیان میکند. دانشجویان در مورد پاسخ مدیر و ارتباط آن با پیشنهادهای خودشان بحث میکنند.
تجربهها و پیشنهادها: اگر در پرونده انتخابی فقط از یک مدیر استفاده شود، نتیجه موثرتر خواهد بود. به علاوه میتوان از کارمندان هم در مورد مساله موردنظر سوال کرد. بهتر است قبل از مصاحبه، سوالها و جزوات در اختیار مدیر قرار گیرد. کلیپهای تبلیغاتی و مطالب رسانهها در مورد شرکت و رویداد موردنظر نیز منبع اطلاعات خوبی برای دانشجویان هستند. اخبار کوتاه و حاشیههای متن، پرونده موردنظر را جذابتر و واقعیتر جلوه میدهد.
بهتر است با مدیر در مورد نحوه استفاده از پرونده صحبت کنید. به او توضیح دهید که پرونده رویداد در کجا و چگونه استفاده میشود. با توجه به سوالها و پاسخها، این کار میتواند قبل و بعد از تدریس پرونده انجام شود. تنها در صورت توافق مدیر میتوانید از پرونده استفاده کنید. یک نمونه واقعی، نوعِ مبسوط آموزش استاندارد است. کسی که پرونده را پرورش داده و آن را مدیریت کرده است، درک کاملتری از پرونده دارد. این روش، بارها در برنامههای آموزش اجرایی استفاده شده و نتایج و بازخوردهای مثبتی درپی داشته است: «این روش درستِ تدریس در مدارس کسبوکار است»، «تجربهای بسیار جذاب» و «یک تجربه یادگیری عالی».
کلاسهای کسبوکار آینده به چه شکل است؟
نویسنده: امیر شاهرخی
با گسترش فناوریهای دیجیتال، بحثهای زیادی درباره یادگیری دیجیتالی درگرفت و گروههای مختلف درگیر تجربیات متفاوت و متنوعی شدند. برخی از گروهها کار را برای مدارس حضوری تمامشده و آینده را از آنِ مدارس الکترونیک میدانستند. اما واقعیت این است که ظهور فناوریهای دیجیتال، بیش از آنکه باعث از بینرفتن مدارس مدیریت باشند، نوع کمک این مدارس را به یادگیری دانشجویان مدیریت تغییر دادهاند. امروزه با توجه به دسترسی گسترده همه افراد به «دانش»، بخش بزرگی از این کسب دانش به کمک فناوریهای دیجیتالی صورت میگیرد، اما از طرف دیگر، جنبه «یادگیری از مجرای تجربه» در رویدادهای حضوری تقویت شده است. امروزه در اکثر مدارس تراز اول دنیا، روشهایی مانند شبیهسازی و بحث درباره پروندههای مدیریتی هرروزه محبوبتر و همهگیرتر میشود. دیگر زمان آن رسیده که گفتن جزوه و خواندن و امتحان دادن آن را بهطور کامل کنار بگذاریم و در کلاسها با کمک شبیهسازی و کار گروهی، زمینه یادگیری عمیق مفاهیم را فراهم آوریم.
«این مطلب در دپارتمان تامین محتوای موسسه توسعه مدیریت و فن معنا تهیه شده است.»
ارسال نظر