پنج درس از تاریخچه تاثیر فناوری بر کسبوکار
استفاده از فناوری در کوتاهمدت میتواند باعث کاهش نیروی کار شود و بر آن تاثیر بگذارد. در واقع در اغلب موارد این اتفاق میافتد. اما تاریخ نشان داده است که در درازمدت، فناوریها در عین اینکه تقاضا برای شغلهای کنونی را کاهش میدهند، شغلهای متعددی را نیز ایجاد میکنند و همزمان با اینکه بهرهوری نیروی کار را افزایش میدهند، مشاغل قدیمی را از بین برده و مشاغل جدیدی با تعداد بیشتر ایجاد میکنند.
شرح تاریخچه فناوری درسهای زیادی به ما میدهد که در این مقاله به ۵ مورد از آنها اشاره میکنیم:
۱. فناوری در برخی از بخشها اشتغال را بهشدت کاهش میدهد؛ اما شغلهای جدیدی که در جاهای دیگر ایجاد میشوند، اغلب این کاهش را پوشش میدهند.
همه اقتصادهای پیشرفته با تغییرات عمیق در اشتغال به صورت بخشی مواجه شدهاند؛ این موضوع ابتدا در کشاورزی و اخیرا در تولید اتفاق افتاده است و اشتغال کلی رشد داشته است. در ایالاتمتحده سهم بخش کشاورزی از اشغال کل از ۶۰درصد از سال ۱۸۵۰ به کمتر از ۵ درصد در سال ۱۹۷۰ کاهش یافت. در همین حال تولید محصولات کشاورزی از ۲۶ درصد کل ایالاتمتحده در سال ۱۹۶۰ امروزه به کمتر از ۱۰ درصد رسیده است. کشورهای دیگر نیز کاهشهای حتی شدیدتری را تجربه کردهاند. به عنوان مثال یکسوم نیروی کار چین در میان سالهای ۱۹۹۰۰ تا ۲۰۱۵ از بخش کشاورزی خارج شد. در گستره این تغییرات بزرگ در میان نیروهای کاری و جابهجایی آنها میان مشاغل و بخشهای مختلف، همچنان اشتغال کلی به نسبت جمعیت همواره رشد داشته است. صنایع جدید و مشاغل تازه ایجاد شده کارگرانی که به وسیله فناوری بیکار شدهاند را جذب کرده است.
۲. استفاده از فناوریهای جدید میتواند دردناک باشد؛ حتی اگر مشاغل جدید به میزان کافی برای جایگزینی مشاغلی که به وسیله فناوری از بین رفتهاند ایجاد شود، ورود فناوری جدید میتواند پیامدهای دردناکی برای برخی کارکنان داشته باشد. به عنوان مثال طی انقلاب صنعتی در انگلستان، با اینکه بهرهوری بالا میرفت میانگین دستمزد واقعی برای چند دهه ثابت ماند. در نهایت دستمزدها رو به افزایش نهاد و از رشد بهرهوری نیز فراتر رفت. اما دوره زمانی تحول برای کارگران دشوار بود و تنها پس از اصلاحات سیاستی چشمگیر تسکین یافت.
۳. فناوری شغلهای بیشری نسبت به آنچه از بین میبرد ایجاد میکند؛ برخی از این شغلها در ابتدا قابل تصور هم نیستند.
فناوریهای جدید باعث ایجاد مشاغل بیشتری نسبت به مشاغلی که باعث از بین رفتن آنها بودهاند، شدهاند و برخی از این مشاغل جدید در حرفههایی دستهبندی میشوند که در ابتدا نمیتوان آنها را پیشبینی کرد. مطالعهای نشان داد که ۵۶ درصد از مشاغل جدید در ایالات متحده همه به عنوان مشاغل جدید دستهبندی میشوند.اغلب مشاغلی که به وسیله فناوری ایجاد شدهاند خارج از خود بخش تولید فناوری قرار دارند. بهعنوان مثال ما تخمین زدهایم که معرفی رایانههای شخصی باعث ایجاد ۸/ ۱۵ میلیون شغل جدید در ایالاتمتحده از سال ۱۹۸۰ به بعد شده است. این رقم بدون احتساب شمار مشاغل ازبینرفته بهدست آمده است. حدود ۹۰ درصد از این مشاغل در صنفها و حرفههایی دستهبندی میشوند که از رایانه شخصی در صنایع دیگر مانند کارشناسان مراکز تماس تحلیلگران مالی و مدیران موجودی کالا استفاده میکنند.
۴. فناوری باعث رشد بهرهوری میشود که در پی آن تقاضا افزایش مییابد و مشاغل ایجاد میشوند؛ دو متغیر «تقاضای انباشته قطعی» و «رشد اقتصادی» در علم اقتصاد برای ایجاد شغل ضروری انگاشته میشود. فناوریهای جدید باعث رشد بهرهوری شدهاند و شرکتها را قادر ساختهاند تا قیمت را برای مشتریان کاهش دهند، دستمزدهای بالاتری پرداخت کنند یا سود فعالیت خود را در میان سهامداران توزیع کنند. این فعالیتها باعث افزایش تقاضا در اقتصاد و افزایش ایجاد شغل میشوند. افزایش بهرهوری معمولا به وسیله رشد اشتغال انجام میگیرد؛ یعنی باعث افزایش درآمد میشود که این درآمد تقاضا برای درآمد و کالاها را در اقتصاد ایجاد میکند.
۵. به لطف فناوری همه ما کمتر کار میکنیم و بیشتر به بازی و سرگرمی میپردازیم؛ در دراز مدت رشد بهرهوری برخاسته از فناوری میانگین ساعات کاری در هفته را کاهش داده و اوقات فراغت بیشتری برای مردم فراهم کرده است. در اقتصادهای پیشرفته طول یک هفته کاری تقریبا ۵۰ درصد نسبت به ابتدای قرن بیستم کاهش یافته است؛ یعنی ساعات کاری کاهش و تعداد روزهای تعطیل افزایش یافته است تا مردم به امور شخصی و تفریحات خود برسند. این تحولات اخیرا نیز باعث ایجاد پدیدهای به نام «شغل پارهوقت» شده است. رشد اوقات فراغت باعث ایجاد صنایع جدید مانند گلف یا بازیهای ویدئویی شده است.
اگرچه سابقه تاریخی فناوری بسیار راضی کننده است، اما برخی افراد نگرانند که امروزه خودکار شدن رویهها نسبت به گذشته دردناکتر باشد اما آیا امروزه اوضاع فرق کرده است یا تاریخ تکرار میشود؟ دیدگاه کنونی ما این است که پاسخ این سوال بستگی به افق زمانی این سوال (یعنی دهه یا قرن) دارد. البته عوامل دیگری مانند سرعت تغییر فناوری در آینده و سرعت بهکارگیری فناوری نیز در این پاسخ موثر خواهد بود.در بسیاری از ابعاد ما شباهتهای بسیاری میان قلمرو و تاثیرات خودکارسازی در شرایط امروزی در مقایسه موجهای پیشین انفجار فناوری در عصر انقلاب صنعتی مییابیم. در مقطع کنونی پیامدهای خودکارشدن امور در آینده به دو علت میتواند انفجاریتر از دهههای پیشین باشد: نخست آنکه اگر پیشرفتهای فناوری با همین سرعت ادامه یابد و بهکار گرفته شود نرخ از بین رفتن مشاغل میتواند سریعتر باشد. دوم آنکه اگر بسیاری از بخشها همزمان رویههای خود را خودکار کنند، درصد مشاغلی که از آن متاثر میشوند بالاتر خواهد بود.بهطور خلاصه تاریخ درباره تاثیر فناوری بر اشتغال قابلتکرار است. با اینکه تاثیر فناوریهای جدید بر برخی از کارگران و کارمندان میتواند بسیار انفجاری و تحولآمیز باشد، اگر روند گذشته ادامه یابد، ایجاد مشاغل در عصر رشد فناوری بر نابودی مشاغل پیشی خواهد گرفت.
ارسال نظر