در چهارمین نشست حقوق تئاتر مطرح شد
انتقاد هنرمندان از انواع سانسور
او در ادامه خطاب به مدیران هنری گفت: چرا به هنرمندان توهین میکنید؟ من ۴۰ سال است که در کشور خودم مشغول کار هنری هستم، چرا به خودتان اجازه میدهید که استعلام هنرمندان را بگیرید؟ وقتی چنین رفتار توهینآمیزی پیش میگیرید، معلوم است که کسانی مانند من داوری این جشنواره را نمیپذیرند. صادقی یادآوری کرد: سانسور دنبال یکسانسازی است درحالیکه هنر مبتنی بر سه مفهوم نگاه تازه، سبک و تکنیک است که هر سه نیازمند آزادی است و سانسور نمیتواند به اینها چنگ بزند.این نویسنده و کارگردان تئاتر یادآور شد: سانسور نواندیشی و قدرت تاثیر را از بین میبرد درحالیکه هنر یعنی تاثیرگذاری. صادقی با بیان اینکه کمیتگرایی ضدفرهنگی در تمام دورهها وجود داشته، تاکید کرد: با وجود این، داوری به نام زمان وجود دارد که بهترین قاضی است و دورههای گوناگون را داوری میکند.
او با برشمردن بحرانهای جامعه در شرایط فعلی ابراز عقیده کرد: الان سه نوع بحران داریم؛ بحران مالی که همه زیر تیغ آن هستیم و در تئاتر به بدترین شکل در جریان است. بحران دوم، بحران معنوی است یعنی هیچکدام از ما از نظر روحی حالمان خوب نیست. این همه خشونت، مرا بهشدت دچار احساس ناامنی میکند. بدترین نوع ناامنی، ناامنی شغلی است و وای به حال هنرمندان جوان. نبود امنیت سببشده هیچکدام آرامش نداشته باشیم. بحران سوم هم بحران فرهنگی است که سبب شده نتوانیم با هم دیالوگ برقرار کنیم. در جامعه ما گفتوگو و ارتباط وجود ندارد.
صادقی هشدار داد: ما عادات خوب فرهنگیمان را از دست دادهایم. همدیگر را دوست نداریم و از یکدیگر طلبکاریم. الان تکتک ما تنهاییم و این ترسناک است. اما بودن با آدمهای بد خطرناکتر است. اینها ربطی به دولت و مسوولان ندارد. به خصایص انسانی ما برمیگردد. در ادامه، فریدون جیرانی با یادی از مهرجویی که خیلی با سانسور درگیر بوده و اغلب فیلمهایش دچار این مشکل شدهاند، تاریخچه سانسور در سینما را در دورههای مختلف، مرور کرد و به تشریح تفاوت هر یک از این دورهها پرداخت.او با ارائه یادداشتی، بخشی از گفتوگوی بیضایی را که همزمان با اکران فیلم «سگکشی» انجام شده و درباره مساله سانسور و سوءظن به هنرمندان بود، یادآوری کرد.
جیرانی در این نوشتار با اشاره به گشایش فضای فرهنگ و هنر در دوره اصلاحات، ابراز تاسف کرد که این سالها خیلی زود گذشت و بعد از آن شاهد دوره قدرت گرفتن لمپنیزم و تحقیر طبقه متوسط بودیم.به گفته این فیلمساز، فیلمی مانند «جدایی نادر از سیمین» نشانگر شکست آرمانهای طبقه متوسط بود و حالا دوباره به حذف طبقه متوسط بازگشتهایم.جیرانی در عین حال تاکید کرد که با تغییر زمانه، نیازهای جدید شکل میگیرد و سینما به عنوان آینه تمامنمای جامعه نمیتواند به عقب برگردد، بلکه باید در شرایط جدید به حیات خود ادامه دهد.
سپس علیرضا رئیسیان، دیگر فیلمساز حاضر در نشست، با اشاره به اینکه یکسانسازیِ موردنظرِ سانسور با ذات بشر در تعارض است، توضیح داد: به همین دلیل هرگز سانسور جلوتر از هنرمند نیست و نمونههای آن در تمام جهان هست. البته ما در یک جایی با بعضی مسائل کنار آمدیم چون دنبال هدف والاتری بودیم، اما اصولا در سینمای ما سانسور همیشه یقه فیلمهای فرهنگی و روشنفکری را گرفته و با فیلمفارسی کاری نداشته است.این کارگردان با اشاره به شرایط دشوار ساخت فیلم در وضعیت فعلی افزود: الان فقط دو گونه فیلم میتواند ساخته شود. سینمای هنری امکان تولید ندارد چون به لحاظ اقتصادی اصلا توجیهی ندارد. یا باید فیلمفارسی ساخت یا سفارشی، به همین دلیل از ۴ سال پیش گفتم دیگر فیلم نمیسازم.
در ادامه، بهزاد فراهانی، نمایشنامهنویس، بازیگر و کارگردان، طی سخنان کوتاهی، به چارهجویی در برابر سانسور اشاره کرد و افزود: در تمامی این گفتهها، صحبت این است که چه کنیم، این کارِ سانسور است. با کسانی طرفی که دانشی درباره هنر ندارند. در شرایط تاریخی هستیم که سانسور خود را به ساخت اثر هنری ارجح میداند. وقتی مدیران، خودشان قانون اساسی را لغو میکنند، چه کنیم؟او تاکید کرد: مشکل اساسی خودمان هستیم چون وحدت صنفی نداریم. پشت هم برای یکدیگر میزنیم. با هم همدلی نداریم درحالیکه جز وحدت، هیچ راهی نداریم. تا اتحادیه هنرمندان این ملک شکل نگیرد، راه به جایی نمیبریم و در وهله اول باید صنف خود و منافع صنفی خود را بشناسیم.
سپس محسن حسینی، بازیگر و کارگردان، به عنوان آخرین سخنران برنامه گفت: خطکشی میان هنرها خیلی مشکلساز و کار مسوولان است تا میان هنرمندان جدایی بیاورد ولی ما خودمان نباید این نگاه را داشته باشیم و جای تاسف است که در عمل هوای همصنفیهای خود را نداریم. وی افزود: ما تنها با سانسور مواجه نیستیم بلکه خودسانسوری سالهاست عادتمان شده است. حسینی در ادامه سخنانش به برخورد بیضایی با سانسور پرداخت و با اشاره به زمینه نگارش نمایشنامه «مجلس ضربت زدن» افزود: بیضایی در این نمایشنامه که یکی از شاهکارهای اوست، با ترفندی جانانه به مساله بازبینی و سانسور پرداخته است. هرچند نمایش درباره حضرت علی است، به موضوعات روز هم میپردازد.
این هنرمند سپس به تشریح وضعیت سانسور در کشوری مانند آلمان پرداخت و توضیح داد: شخصیتی مانند گوبلز، سیاستمدار آلمانی، بسیار دانشمند بوده و سینما، رادیو و مطبوعات برایش خیلی مهم بوده است. گوبلز معتقد بود سانسور باید آنچنان قوی باشد که عطر آریایی از میان خطوط و فضای سفید اثر به مشام برسد. در بخش دیگری از این نشست، شهرام گیلآبادی، رئیس انجمن صنفی کارگردانان خانه تئاتر، به اصل ۲۵ قانون اساسی که مبتنی بر غیرقانونی بودن سانسور است و نیز به ممنوعیت تفتیش عقاید اشاره و تاکید کرد که قانون برای پشتیبانی از شهروندان است و اگر چنین نکند به چه کاری میآید.او تاکید کرد: اگر فضای گفتن و شنیدن نباشد، از کف خیابان سر درمیآوریم. لازمه هنر نیاز به شنیدن و گفتن است که حالا دارد از هنر ما سلب میشود.