خاطره فریدون جیرانی از سال‌های آخر زندگی فردین

فردین گفت پیشنهاد بازی در یک سریال تلویزیونی دارد و من اشتباه کردم و به او گفتم که «بازی نکن زیرا خاطراتت از بین می‌رود». فردین به من جواب داد «کدام خاطره؟ خاطرات به درد من نمی‌خورد؛ من الان عاشق صدای دوربین هستم». فروردین سال ۷۹ فردین مُرد و داستانش بسیار تلخ است. من با پسر و عروسش درباره آخرین لحظه مرگش صحبت کردم. من سر فیلم‌برداری «آب و آتش» بودم که تماس گرفتند فردین فوت کرده است و پرویز پرستویی به گریه افتاد... رضا کیانیان در برنامه «دو قدم مانده به صبح» گفت ما باید از ناصر ملک‌مطیعی و فردین عذرخواهی کنیم. بلافاصله روزنامه کیهان چنین بلایی به سر تلویزیون آورد که آقای رضا پورحسین که از مدیران خوب تلویزیون بود، در سال ۱۳۸۵ یا ۱۳۸۶ از مردم بابت این حرف‌ها عذرخواهی کرد.

جیرانی همچنین با اشاره به بحران زن در سینمای ایران بیان کرد: محمد بهشتی سال ۱۳۶۹ در روزنامه اطلاعات مصاحبه مهمی کرده و گفته «ما سینمای متفنن را سینمای مبتذل و بازاری می‌دانستیم و معتقد بودیم سینما باید دارای فکر باشد و ما بتوانیم آرمان‌هایمان را در آن ببینیم». نظر من این است که بله، همه این تفکرات به سینما لطمه زده، برخی فیلم‌ها حذف و نابود شدند و برخی سینماگران نتوانستند فیلم بسازند؛ سینمای خوبی هم همچون «هامون»، «سرب»، «دندان مار»، «کلوزآپ» و... از دل آن درآمده است. اشتباهات آن مدیریت این بود که فیلمفارسی را با داستان فیلم اشتباه گرفتند. فیلمفارسی مجموعه یک ساختار بود، اینها تصور کردند داستان، فیلمفارسی می‌شود... به همین دلیل جلوی داستان‌های جذاب ایستادند و از قصه‌هایی همچون «تاراج» و «زینال بندری» ترسیدند.

این سینماگر تاکید کرد: فیلم «مادیان» در جشنواره چهارم نمایش داده شد و سوسن تسلیمی کاندیدا نشد و در این دوره به بازیگر زن جایزه ندادند، در‌حالی‌که کاراکتر «رضوانه» مادیان یکی از بهترین شخصیت‌های زن سینماست. در جشنواره‌های دوم و چهارم و پنجم به بازیگر زن جایزه‌ ندادند و تازه از جشنواره ششم جایزه دادن به بازیگر زن روال پیدا کرد. تنها جایزه آن سال‌ها در جشنواره سوم بود که پروانه معصومی برای فیلم «گل‌های داوودی» گرفت. داستان سینمای ایران تصویر زن در سینماست، همچنین بحران سینمای ایران از دهه ۵۰ هم ریشه در تصویر زن در سینمای ایران دارد.