مدیر سینما آزادی سیاست‌های فرهنگی را به چالش کشید

مدیر سینما آزادی درباره رویه‌های منسوخ و قدیمی قیمت‌گذاری بلیت سینما افزود: سیاستگذاری دهه هفتاد در عرصه‌های فرهنگ و هنر یا اقتصاد به این صورت بود که چند پرسش و پیش‌فرض وجود داشت و براساس همان سیاستگذاری انجام می‌شد. آیا در حال حاضر در آغاز سده جدید، می‌توان در جایگاه دهه هفتادی به مسائل روز پاسخ داد؟ آیا با همان روش‌شناسی قیمت‌گذاری بلیت در دهه‌های هفتاد و هشتاد که حاصل توافقی میان پخش‌کننده، سینمادار و تهیه‌کننده بود، هنوز هم می‌توان قیمت تعیین کرد؟ سوال من این است که چه چیز در حال حاضر به دهه هفتاد شباهت دارد که فرمول قیمت‌گذاری شبیه دهه هفتاد است؟

نوروزی درباره اهمیت و لزوم نقشه‌راه توسعه سینما عنوان کرد: وقتی درباره قیمت بلیت صحبت می‌شود، بر اساس کدام نقشه راه این مسیر شکل می‌گیرد؟ دوستان نقشه راهی ندارند و چشم‌اندازی ارائه نمی‌دهند. حتی تحلیل مشخصی از تیپولوژی مخاطب سینمای ایران نیز وجود ندارد. من معتقدم اگر قرار باشد مخاطب به سینما بازگردد، راه حل آن کنار گذاشتن شیوه‌های دهه‌های هفتاد و هشتاد است. او بر الزام تغییر شیوه‌های پخش تاکید و اظهار کرد: در سده جدید با این شیوه‌های کلاسیک نمی‌توان پیش رفت و پخش فیلم انجام داد. در حقیقت اساسا مقوله‌ای به نام تبلیغات و شناساندن فیلم به مخاطب وجود ندارد. سوال من اینجاست که در حال حاضر چند درصد مردم متوجه ترکیب اکران نوروزی شده‌اند؟ راه‌های تعامل با مخاطب چیست؟

مدیر سینما آزادی در بخش دیگری از صحبت‌های خود بیان کرد: بودجه تولید فیلم جدید نولان، ۱۰۰میلیون دلار و بودجه تبلیغات نیز ۱۰۰میلیون دلار بوده است. در حقیقت به اندازه بودجه تولید، بودجه تبلیغات در نظر گرفته شده است؛ اما جایگاه تبلیغات در سینمای ما کجاست؟  نوروزی در پاسخ به این سوال که چه کسی باید به دنبال چاره برای این مشکل باشد، صاحب فیلم یا وزارت ارشاد، گفت: تلفیقی از هر دو. ارشاد نمی‌تواند به‌تنهایی قیمت تعیین کند. به نظر من شناوری قیمت بلیت یک گام موثر و رو به جلوست اما اگر در این مسیر مخاطب‌شناسی صورت نگیرد، نتیجه نمی‌دهد. وی با بیان اینکه حالت چانه‌زنی میان تهیه‌کننده و سینمادار شبیه شیوه حجره‌داری دهه‌های شصت و هفتاد است، گفت: در این حالت انگار مخاطب اهمیتی ندارد و دو تیپ و طبقه باید با هم بنشینند و تصمیم بگیرند که چه به مخاطب بفروشند.

در حقیقت مخاطب برای صنوف و دستگاه‌های رسمی، در تولید و اکران اهمیت ندارد. مدیر سینما آزادی درباره بی‌اهمیت بودن مخاطب در سینمای ایران گفت: خرج این سینما را مخاطب نمی‌دهد؛ وقتی دخل و خرج این سینما، برعکس همه جای دنیا از مخاطب تامین نمی‌شود، طبیعی ا‌ست که اهمیتی هم ندارد. نوروزی درباره عملکرد وزارت ارشاد گفت: یک روش کلاسیک اعمال حاکمیت داریم که آن را در پروانه دادن و اعمال ممیزی خلاصه کرده‌ایم. گویی روش دیگری برای اعمال حاکمیت وجود ندارد. وزارت ارشاد به یک ریل‌گذاری تولیدی مبتنی بر مخاطب‌شناسی سینمای ایران نیاز دارد. او افزود: ما یک سیاستگذاری معطوف به توسعه و یک سیاستگذاری معطوف به بقا داریم و اکنون درباره سیاستگذاری معطوف به بقا صحبت می‌کنیم.

هزینه‌های تولید بالاست و برای برگشت پول، بلیت سینما را گران می‌کنیم که باعث ریزش مخاطب خواهد شد. در حقیقت مخاطب را از چرخه سیاستگذاری حذف می‌کنیم. پرسش اصلی اینجاست که چرا هزینه‌های تولید به شدت بالاست؟ در کجای دنیا روزی دو سه دقیقه مفید فیلمبرداری می‌کنند؟ در فیلمسازی، اکران، توزیع، سیاستگذاری حاکمیتی و... ما مشکل داریم و این مجموعه معیوب ما را به سینمایی که حیات نباتی دارد، رسانده است.