خیانت به زندگی

ایوان کلیما، چند ماه از زندگی یک زن در رمان «نه فرشته، نه قدیس» را روایت می‌کند. از روابط عاطفی و خانوادگی‌اش می‌گوید. از کار و فضای شهری‌ای که او در آن زندگی می‌کند. از آرمان‌ها و عشق‌ها. از رویاها و پوچی‌ها برایمان می‌گوید. او هر روز کارهای تکراری روز پیشش را انجام می‌دهد و یک زندگی کاملا معمولی دارد. در حالی که آدم خیال‌پردازی است و می‌خواهد تغییر و تنوعی در زندگی‌اش داشته باشد. اما ترس‌هایش فضای زیادی را برای تغییر و ایجاد تنوع اشغال کرده‌اند. زن میانسال قصه، پدر کمونیستی داشته است که در طول زندگی‌اش مدام به آرمان‌های حزبش فکر می‌کرده و به فکر عشق و زندگی و بچه‌هایشان نبوده است. در نهایت هم آرمان‌ها و حزب جز پوچی و خیانت به زندگی شهروندان دستاوردی ندارند. او وقتی که پدر کمونیستش زنده بود رابطه خوبی با او نداشت، چراکه پدرش تمام وقت و انرژی‌اش را صرف آرمان‌های حزب می‌کرد و معتقد بود آدم باید حتما یک آرمانی داشته باشد؛ حرفی که کریستینا اصلا به آن باور نداشت.

او با خودش می‌گفت بهتر است هیچ آرمانی نداشته باشم تا آرمان‌هایی داشته باشم مثل پدرم. در طول داستان به‌مرور متوجه می‌شویم که قربانیان نظام کمونیستی با چه مشکلاتی در طی زندگی‌ای که داشته‌اند روبرو شده‌اند. زن میانسال قصه عاشق هم می‌شود. دغدغه‌هایش در عشق، دروغ‌ها، فریب‌ها، ماندگاری و ترک کردن و.... را برایمان روایت می‌کند. تنهایی و شکل‌های آن، طبیعت و دیدن محیط اطراف، افتادن در پوچی زندگی و دغدغه همیشگی انسان که زندگی چیست و چه شکل و شمایلی باید داشته باشد در رمان به چشم می‌آید که ایوان کلیما برای این موضوع، شخصیت اصلی کتاب را در موقعیت‌های مختلفی قرار می‌دهد. گاهی در خانه، گیج و تنها، گاهی در مواجهه با گذشته پدر کمونیستش، و بیشتر مواقع هم در مواجهه با دخترش که درگیر اعتیاد شده یا روابط عاطفی گذشته و حال. مواقعی با خواهرش و اوقاتی هم با مادرش. داستان به صورت اول‌شخص در بیشتر بخش‌ها از زبان کریستینا یعنی همان زن میانسال که شخصیت اصلی کتاب است، روایت می‌شود و چند بخش هم از زبان دختر نوجوان او و مردی که او را دوست دارد، روایت می‌شود.

مردی که شغلش جست‌وجو در پرونده‌‌های امنیتی گذشته است. بخشی از کتاب از زبان مردی که کریستینا را دوست دارد و متوجه می‌شود زنی که او را دوست دارد در روز مرگ استالین به دنیا آمده، این‌طور توضیح می‌دهد: «به نظرم دیکتاتور شوروی مثل یک تیتان وحشتناک بود: نه تیتانی که از خون اورانوس زاده شده باشد، بلکه تیتانی که از خون قربانیانش دوباره متولد می‌شود. به باور من مرگ دیکتاتور دری را برای بخشی از بشر گشود که آن را به روی کرامت انسانی و عدالت، تساهل و مدارا و رحم و شفقت محکم بسته بودند.» در نهایت «نه فرشته، نه قدیس» رمانی است سیاسی و عاطفی و همچنین واشنگتن‌پست آن را بهترین کتاب سال ۲۰۰۱ اعلام کرده است. «نه فرشته نه قدیس» نوشته ایوان کلیما با ترجمه زنده‌یاد حشمت‌الله کامرانی توسط نشر نو منتشر شده است و با قیمت ۹۰هزار تومان در بازار کتاب در دسترس است.