روایت هنرمند افغانستانی از دلیل مهاجرت به ایران
طالبان سازم را شکستند
از این جمله یکی غلامسخی رسولی، دوتارنواز هراتی است که اخیرا در چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران نیز حاضر بود. غلامسخی بعد از سقوط کابل به مشهد آمده است، میگوید که طالبان در دوره حکومت قبلیشان (۲۰۰۱– ۱۹۹۶) میخواستند سازش را بشکنند، به گردنش بیندازند و در بازار بچرخانندش و پای او را که مقاومت میکرده است، با آب جوش سوزاندهاند.
او میگوید: «طالبان سری قبل مرا سوزاندند. شب مرا با ساز در محفل گرفتند و میخواستند ساز را بشکنند و به گردنم بیندازند، با شلاق تازیانه بزنند و در بازار بین مردم بچرخانند. من مقاومت کردم و گفتم مرگ را قبول میکنم؛ اما اجازه نمیدهم این کار را با من بکنید؛ چون هنرمندم و بعد از آن دیگر نمیتوانم بین جامعه بنوازم. آنها هم آب جوش را روی ساق پایم ریختند. آن زمان امکانات نبود، آمدم ایران، درمان کردم و نزدیک بود پایم قطع شود.» او میافزاید: «الان که آمدم ایران از ترس آن بود که باز گرفتار همان بدبختی شوم. ترسیدم که اگر سفر نکنم باز با من همانطور کنند. با زن و بچهام آمدم اینجا. خیلی از هنرمندان آمدهاند و خیلیهایشان در حال آمدن هستند.»
او در پاسخ به این سوال که هنگام حضورش در هرات شاگردانی داشته است که مشتاق آموختن موسیقی باشند هم میافزاید: «بله، من حدود ۱۰۰، ۱۵۰ شاگرد ساز رباب دارم. کسانی که در اروپا هم هستند، در افغانستان، در کابل هم هستند، در هرات هم هستند، در همین ایران هم هستند، شاگرد دوتار دارم، شاگرد تنبور دارم، حتی شاگرد سیتار دارم. . من هم از دخترخانمها و هم از آقاپسرها شاگرد زیاد داشتم؛ اما طالبان همهچیز را از بین بردند.»