دو پاسبان آمدند آقای گُله را بردند
امروز سالمرگ فریدون گله است
این جمله معروف فریدون گُله، فیلمساز مطرح سالهای پیش از انقلاب است. او در سال معروف ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد. بسیاری از هنرمندان مطرح سالهای اخیر ایران زاده این سال هستند. عباس کیارستمی، محمدرضا شجریان، محمود دولتآبادی، احمدرضا احمدی، خسرو سینایی و...
گله دانشآموخته دانشکده ادبیات از دانشگاه مشهد و هنرهای دراماتیک از دانشگاه نیویورک بود. او پس از بازگشت به ایران فیلمنامههای بسیاری نوشت و چند فیلم نیز ساخت. در سال ۱۳۵۶ برای ساخت محصول مشترکی به نام «سبز خفته» با سرمایهگذاران آمریکایی به آمریکا رفت. در سال ۱۳۵۷ انقلاب صورت گرفت و گله در آمریکا ماندگار شد. در سال ۱۳۶۱، هنگامی که درصدد بود فیلم «دیروزی» را بهطور مشترک تهیه کند و صحنههایی از فیلم را هم گرفته بود، بهعلت بیماری پدرش به ایران بازگشت.
گفته میشود از مجموع هفت یا هشت فیلمنامهای که از او در استودیوی «میثاقیه» بود و پس از مصادره به «بنیاد سینمایی فارابی» واگذار شد، حدود پنج فیلمنامهاش با نام «دیگران» تصویب شد و با قیمتهای کلانی بهفروش رسید. در همین سالها، مسوولان امور سینمایی از او خواستند که فعالیتهای سینماییاش را پی بگیرد که او هم شرایط خودش را اعلام کرد و البته به نتیجه عملی نرسید.
گله صبح شنبه ۳۰ مهرماه ۱۳۸۴ در ۶۴ سالگی بر اثر سکته قلبی در محل زندگیاش واقع در سلمانشهر (متل قو)، مازندران درگذشت.
خودش در جایی گفته: «در خیابانهای آمریکا ابتذال موج میزند، آنچه که حرمت مدنی و مورد انتظار انسان را برهم بزند مبتذل است... مثلا در خیابانهای آمریکا پسری را دیدم که یک قوطی خالی الکل به گوشش آویزان کرده و قسمتی از موهایش را بافته بود... شلوار کوتاه به پا داشت و گیتار میزد وقتی به او نگاه کردم از خودم شرمنده شدم...»
کتایون امیرابراهیمی، بازیگر فیلم سینمایی شب فرشتگان ساخته فریدون گله نیز در خاطرهای نقل کرده: «سر فیلمبرداری شب فرشتگان بودیم. داشتیم فیلم میگرفتیم و کار را پیش میبردیم که ناگهان دو پاسبان سر صحنه حاضر شدند و آقای گله را با خودشان بردند. ما هاج و واج مانده بودیم که چه اتفاقی افتاده است. بعد فهمیدیم که زنش مهریهاش را اجرا گذاشته و به همین خاطر آقای گله را هم دستگیر کرده بودند.»
علی سلیمی از منتقدان و نویسندگان سینمایی نیز درباره مرگ فریدون گله نوشته است: «دیدار بعدی من با گله با جسم بیجان فریدون گله در غسالخانه بهشت زهرا بود. ۸ یا ۱۰ نفری بودیم که پیکر بیجان فریدون گله را تا به خانه آخرش در قطعه ۸۸ بهشت زهرا بدرقه کردیم. رضا درستکار، طوسی، صلحجو، ایرج قادری، سعید مطلبی، حامد بهداد و تنی چند دیگر. عجیب بود با همه سنت دیرینه مردهپرستی آنجا فریدون تنها بود و لحظاتی که زیر تابوت فریدون را گرفته بودم، یاد روزی افتادم که در خانهاش به تماشای فیلم سوتهدلان مرحوم حاتمی نشسته بودیم. آنجا فریدون گفت که حاتمی در سوتهدلان مانند مردهای است که از کفن بیرون میآید و بانگ زندگی سر میدهد. ولی فریدون جان میدانی که ما ماندگان در حق شما رفتگان مانند حبیب آقای ظروفچی سوتهدلان همه عمر دیر رسیدیم. یادش در چهاردهمین سال خلوت جاودانهاش بر تارک سینمای ارزشمند ایران همیشه جاودان باد.»