نامه سهراب در نیویورک به احمدرضا در تهران
صفحه اینستاگرام احمدرضا احمدی که توسط دخترش اداره میشود، روز گذشته نامهای از سهراب سپهری به این شاعر معاصر را منتشر کرد. سهراب در زمان اقامتش در نیویورک این نامه را نوشته است: «من به شدت در این شهر ماندهام. آن هم در این شهر بیپرنده و نادرخت. هنوز صدای پرنده نشنیدهام (چون پرنده نیست، صدایش هم نیست.) در همان امیرآباد خودمان توی هر درخت نارون یک خروار جیک جیک بود. نیویورک و جیکجیک؟ توقعی ندارم. من فقط هستم و گاهی در این شهر گولاش میخورم. مثل اینکه تو دوست داشتی و برایت جانشین قورمهسبزی بود... مادرم میگفت قارقار برای بعضی از دردها خاصیت دارد.»
او در بخش دیگری نوشته است:«من روزها نقاشی میکنم. هنوز روی دیوارهای دنیا برای تابلو جا هست. پس تندتر کار کنیم. باید کار کرد. ولی نباید دود چراغ خورد. اینجا دودهای زبرتر و خالصتری هست. دودهای بادوام و آبنرو...من نقاشی میکنم. شعر میخوانم. و یکتایی را میبینم. و گاه در خانه غذا میپزم و ظرف میشویم. و انگشت خودم را میبرم. و چند روز از نقاشی باز میمانم. غذایی که من میپزم خوشمزه میشود به شرطی که چاشنی آن نمک باشد و فلفل و یک قاشق اغماض. غذاهای مادرم چه خوب بود. تازه من به او ایراد میگرفتم که رنگ سبز خورش اسفناج چرا متمایل به کبودی است. آدم چه دیر میفهمد. من چه دیر فهمیدم که انسان یعنی عجالتا. ایران مادرهای خوب دارد و غذاهای خوشمزه و روشنفکران بد و دشتهای دلپذیر.»